جنگ اطلاعاتی
تعاریف جنگ اطلاعاتی یک اصطلاح نسبتا جدید است که طی سالهای گذشته به واژهنامه اصطلاحات نظامی وارد شده است.
البته مفهوم استفاده از اطلاعات در جنگ قدمت طولانی دارد. ظهور اصطلاح جنگ اطلاعاتی و اهمیت روزافزون آن احتمالاً با انقلاب اطلاعات ارتباط مستقیم دارد. باور همگانی به این صورت است که چنین انقلابی آنقدر قدرتمند و دامنه تاثیر آن آنقدر گسترده است که میتواند بعد جدیدی در جنگ یا اصلا سبک جدیدی از جنگ را تعریف کند.در خلال نیمه دوم دهه 1990 اصطلاح جنگ اطلاعاتی مطرح و بعدا توجه به آن کمرنگ شد.
هیچ کارشناسی نمیتوانست تعریف روشنی برای آن ارائه دهد، چه رسد به اینکه کارشناسان نظامی درباره یک تعریف مشخص به تفاهم برسند. غالبا به نظر میرسد که اصطلاح جنگ اطلاعاتی طیف بسیار گستردهای را در برگرفته و شامل موارد سنتی مانند "جنگ فرماندهی و کنترل"[1] و جنگ الکترونیک میشود.
این حوزههای سنتی عملیات نظامی ارتباطی دو طرفه با انقلاب اطلاعات برقرارکردهاند. انقلاب اطلاعات از یک سو باعث تکامل هر چه بیشتر و بهتر آنها شدهاست و از سوی دیگر خود آنها جزو پیشرانههای انقلاب اطلاعات محسوب میشوند.
به هر حال، در حوزه عمومی جنگ اطلاعاتی یک مفهوم مشخص اهمیت روز افزون یافته است. این احتمال وجود دارد که دشمنان بالقوه آینده با استفاده، یا بهتر است بگوئیم سوء استفاده، از ابزارها و تکنیکهای مرتبط با انقلاب اطلاعات، دارائیهای استراتژیک ملی یکدیگر را مانند عناصر اولیه وجهه نظامی یا زیر ساختهای ملی را در معرض خطر قرار دهند. یعنی هدف عمده از چنین حملاتی تخریب و انفجار نیست بلکه ایجاد اختلال بزرگ مقیاس یا گسترده در دارائیهای استراتژیک ملی هدف مطلوب میباشد.
مارتین لیبیکی، از محققان برجسته موسسه مطالعات استراتژیک در دانشگاه دفاع ملی، در کتاب " جنگ اطلاعاتی چیست؟" می نویسد: "تلاش برای درک مفهوم جنگ اطلاعاتی مانند این است که چند نفر نابینا بخواهند با لمس کردن بخشهای مختلف یک فیل بگویند که این موجود چیست. کسی که پایش را لمس کند میگوید این یک درخت است، نفر دیگری که دم آن را لمس کند میگوید این یک طناب است و الی آخر.
جنگ اطلاعاتی نیز مشابه یک فیل شامل اجزاء مختلف و متعددی میشود. بنابراین هنگام تعریف این مفهوم باید حتی الامکان نگرش جامعنگرانه داشت تا همه ابعاد مختلف همزمان مدنظر قرار گیرند." مگان برنز در سال 1999 تلاش کرد که مولفه مشترک همه تعاریف صاحبنظران را در یک مجموعه گردآوری کند، وی نتیجه میگیرد که: "جنگ اطلاعاتی طبقه یا مجموعهای از تکنیکها شامل جمعآوری، انتقال، حفاظت، ممانعت از دسترسی، ایجاد اغتشاش و افت کیفیت در اطلاعات است که از طریق آن یکی از طرفین درگیر بر دشمنان خود به مزیتی چشمگیر دست یافته و آن را حفظ میکند." در تعریف بالا بیشتر بر مفاهیم سنتی نظامیگری تاکید شده است اما چنین تعریفی در سازمانهای مدنی دولتی یا غیردولتی و بویژه در فضای رقابت کسب و کار نیز صدق میکند. لغتنامه دانشگاه پرینستون، که از جمله معتبرترین مراجع اینترنتی است، جنگ اطلاعاتی را به صورت "کاربرد اطلاعات یا فناوری اطلاعات در خلال بحران یا درگیری برای تحقق یا پیشبرد اهداف مشخص علیه یک یا چند دشمن مشخص" تعریف میکند. در دهه 1990 در محافل دفاعی و نظامی آمریکا یک بحث داغ درباره ضرورت تغییر دکترین و سیاست نظامی برای انطباق با الزمات و ویژگیهای عصر اطلاعات شکل گرفت.
در آن زمان هیچ تفاهمی به دست نیامد و دقیقا معلوم نبود که چه اصطلاحات و تعاریفی مناسبتر از بقیه هستند. کارشناسان مختلف مفاهیم آشنای جنگ فرماندهی و کنترل، جنگ الکترونیک، عملیات اطلاعاتی، بعد پنجم جنگ ( درکنار چهار بعد زمین، دریا، هوا، و فضا) را پیشنهاد میدادند و شاخههای مختلف نیروهای مسلح آمریکا هر یک تعریف خاص خود را تبلیغ میکردند. البته تعریف مد نظر نیروی هوائی آمریکا، به عنوان یک نیروی آیندهنگر و پیشرو، بیشتر جلب توجه کرده و دیگر نیروهای مسلح با آن تاحدودی موافق بودند. فرماندهان ارشد نیروی هوائی در سندی رسمی تحت عنوان " سنگ بنای جنگ اطلاعاتی" تعریف زیر را مطرح کردند: "جنگ اطلاعاتی عبارت است از هر اقدامی در راستای ممانعت از دسترسی، بهره برداری (سوء استفاده)، ایجاد اختلال و فساد، و نهایتاً تخریب و حذف اطلاعات دشمن و کارکردهای آن و همچنین حفاظت در برابر اقدامات مشابه دشمن" دکتر جان الگر در یکی از سمینارهای معرفی جنگ اطلاعاتی تعریفی ارائه داد که علاوه بر دیدگاههای کاملاً نظامی، دیدگاههای غیرنظامی را نیز پوشش میداد: "جنگ اطلاعاتی یعنی اقدامات اتخاذ شده برای تحقق برتری اطلاعاتی از طریق تاثیرگذاشتن بر اطلاعات، فرآیندهای برپایه اطلاعات، و سیستم اطلاعاتی دشمن و در عین حال دفاع از اطلاعات، فرآیندهای برپایه اطلاعات، و سیستمهای اطلاعاتی خودی.
" وزارت دفاع آمریکا در اواخر دهه 1990 یک تعریف رسمی به صورت زیر منتشر کرد: "جنگ اطلاعاتی عبارت است از اقدامات اتخاذ شده برای تحقق برتری اطلاعاتی که از طریق تاثیرگذاری بر اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی دشمن از استراتژی نظامی ملی پشتیبانی کرده و در عین حال اطلاعات و سیستمهای خودی را ارتقاء بخشیده و از آنها دفاع میکند." همانطور که مشخص است در تعریف فوق بر اهمیت پشتیبانی از " استراتژی نظامی" تاکید شده و بنابراین اقداماتی که در محیط اطلاعاتی انجام شده و ارتباط مستقیمی با استراتژی نظامی ندارند، مد نظر قرار نمیگیرند. دانشگاه دفاع ملی آمریکا نیز در تعریف خود، ضمن تاکید بر نقش فناوری پیشرفته اطلاعات، بازیگران این عرصه جنگی را فقط نظامیان میدانست: "جنگ اطلاعاتی یعنی کاربرد اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی به عنوان یک سلاح در درگیریهائی که اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی یک هدف نظامی مهم به شمار میروند." مارتین لیبیکی ضمن وفادارماندن به تعریف کاملاً نظامی از جنگ اطلاعاتی هفت شکل مختلف جنگ اطلاعاتی را به شرح زیر نام میبرد:
1- جنگ فرماندهی و کنترل: که هدف آن قطع کردن سر دشمن، یعنی از بین بردن مغز متفکر دشمن، است.
2- جنگ برپایه اطلاعات: که متشکل از طراحی، حفاظت و ممانعت از دسترسی به سیستمهائی است که برای برتری بر فضای نبرد در جستجوی دانش کافی هستند.
3- جنگ الکترونیک: تکنیکهای رادیوئی، الکترونیک، یا رمزنگاری.
4- جنگ روانی: که در آن از اطلاعات برای تغییر ذهنیت و طرزفکر دوستان، بیطرفها، و دشمنان استفاده میشود.
5- جنگ هکرها: که در آن به سیستمهای رایانهای حمله میشود.
6- جنگ اطلاعاتی اقتصادی: ایجاد مانع در برابر اطلاعات یا تسهیل جریان اطلاعات با هدف کسب برتری اقتصادی.
7- جنگ سایبر: ترکیبی از همه موارد ششگانه بالا. یکی از اساتید دانشگاه جورج تاون ضمن توجه به ابعاد حقوق بینالملل جنگ هکرها اشاره میکند که " آفند شبکهای رایانهای" عبارتی رسمی تر برای توصیف این مفهوم میباشد.
در سال 1997 چارلز هاوکینز در سخنرانی خود در مرکز اطلاعات علم و فناوری دفاعی چین خاطر نشان میکند که تعدادی از کارشناسان نظامی جوان مایلند تعریف زیر را برای جنگ اطلاعاتی ارائه دهند: "استفاده از ابزارها و سیستمهای برخوردار از فناوری برتر[2] برای حسگری، پردازش و ارتباط اطلاعات دیجیتالی و تبدیل آن به اطلاعات مفید برای استفاده در یگان توپخانه، موشکانداز، و دیگر سیستمهای تسلیحات، یا برای بهبود فرماندهی و کنترل عملیاتهای نظامی." در حالیکه کارشناسان قدیمیتر و افسران ارشد بازنشسته دیدگاهی سنتیتر داشته و از دریچه فناوری معمولی (یا سطح پایین)[3] به موضوع نگریسته و جنگ اطلاعاتی را شامل " تبلیغات، عملیات روانی، و عملیات فریب با هدف بازدارندگی، گیجکردن، به تاخیر انداختن اقدامات، یا شگفت زده کردن دشمن" میدانند. وی ضمن اشاره به عدم وجود یک تعریف رسمی برای این واژه، تعریف خود را به صورت زیر پیشنهاد میدهد: "جنگ اطلاعاتی یک ویژگی درگیریهای نظامی است که سیستمهای اطلاعاتی به طور مستقیم یا غیرمستقیم مورد تهاجم واقع شده یا از آنها دفاع میشود تا بدین ترتیب دادهها، دانش، باورها یا پتانسیل جنگجوئی دشمن افت کرده یا کاملاً نابود شود و در عین حال دادهها، دانش، باورها، و میل جنگجوئی نیروهای خودی حفظ شود.
" نیروهای مسلح کانادا در اواخر دهه 1990 یک تعریف رسمی برای عملیات اطلاعاتی به صورت تهیه کرد: "عملیات اطلاعاتی عبارت است از هر گونه اقدامی که برای پشتیبانی از اهداف سیاسی و نظامی انجام میشود و از طریق تاثیرگذاری بر اطلاعات دشمن و بهره برداری و حفاظت کامل از اطلاعات خودی، تصمیمگیران را تحت تاثیر قرار می دهد." ریموند پارکز و دیوید دوگان از پژوهشگاه ملی ساندیا در نیومکزیکو در تعریف جنگ سایبر مینویسند:"جنگ سایبر زیرمجموعهای است از جنگ اطلاعاتی که شامل اقداماتی میشود که در دنیای سایبر رخ میدهند. دنیای سایبر هرگونه واقعیت مجازی[4] است که توسط مجموعه رایانهها و شبکهها ایجاد میشود.
در بین دنیای سایبر متعدد و مختلف اینترنت و شبکههای مرتبطی که حاوی مطالب چند رسانهای هستند، بیشترین ارتباط را با جنگ سایبر دارند." دائره المعارف ویکیپدیا پس از معرفی جنگ فرماندهی و کنترل جامعترین تعریف ممکن را برای جنگ اطلاعاتی ارائه میدهد: "جنگ فرماندهی و کنترل عبارت است از کاربرد یکپارچه امنیت عملیات، فریب نظامی، عملیات روانی، جنگ الکترونیک، و تخریب فیزیکی برای تاثیرگذاری، افت کیفیت، یا تخریب توانمندیهای فرماندهی و کنترل دشمن و در عین حال حفاظت از توانمندیهای فرماندهی و کنترل خودی در برابر اقدامات مشابه دشمن. زمانی که هدف اصلی چنین جنگی چیزی بیش از فرماندهی و کنترل و ارتباطات دشمن باشد از اصطلاح عمومیتر جنگ اطلاعاتی استفاده میشود که در سطوح غیرنظامی همچون جنگ دیپلماتیک و سیاسی و دیگر اشکال ارتباطات نیز کاربرد دارد.
" اندرو بوردن، یکی از ریاضیدانان و کارشناسان مجرب جنگ الکترونیک نیروی هوائی آمریکا خاطر نشان میکند که برای جنگ نوین عناوین مختلفی پیشنهاد شده است، مانند جنگ سایبر، جنگ اطلاعاتی، جنگ شبکه محور، عملیات اطلاعاتی، و جنگ فرماندهی و کنترل.
اما هنوز هیچ کسی یک الگوی جامع و دقیق برای آن ارائه نداده است. بویژه اینکه اکثر صاحبنظران از ارائه تعاریف کمی برای سنجش عددی بنیادیترین مفهوم جنگ نوین یعنی "اطلاعات" غفلت ورزیدهاند. علاوه براین، وی نسبت به تعریف رسمی نیروی هوائی انتقاد میکند و معتقد است که " اطلاعات حاضر و آماده نیست تا جمعآوری شود" بلکه نیروهای مسلح "پدیدهها" یا "حواس" را به شکل "دادههای خام" تجربه کرده و این دادههای خام را در حضور دانش مرتبط به اطلاعات تبدیل میکنند. در حالیکه در سند رسمی نیروی هوائی تاکید میشود که اطلاعات "جمعآوری"، جابجا، ذخیره و تبدیل میشود.
بوردون برای توضیح دیدگاه خود نشان میدهد که دادهها در حضور دانش به سیگنال تبدیل میشوند اما در صورت فقدان دانش فقط در حد نویز باقی میمانند. همچنین در تعریف رسمی نیروی هوائی ابزارهای لازم برای انجام آفند اطلاعاتی به صورت زیر معرفی میشوند:
1- امنیت عملیات2
- پنهانکاری و فریب3
- عملیات روانی
- تخریب فیزیکی
5- جنگ الکترونیک
اما به نظر بوردن موارد بالا در واقع نشانگر جنگ فرماندهی و کنترل هستند، که این خود زیرمجموعهای از جنگ اطلاعاتی به شمار می رود و گستره کامل جنگ اطلاعاتی را پوشش نمیدهد.
وی نهایتاً تاکید میکند که اطلاعات برای کاهش عدمقطعیت جمعآوری، ذخیره، و جابجا نمیشود بلکه اطلاعات در مسیر کاهش عدمقطعیت و اتخاذ تصمیمهای متوالی "تولید" میشود. بنابر تعریف وی، اطلاعات یعنی کاهش عدمقطعیت که بر حسب واحد بیت اندازه گیری میشود. در "نظریه ریاضی اطلاعات و ارتباطات" تعریف مذکور به عنوان یک تعریف استاندارد پذیرفته شده است. بنابراین نخست عدمقطعیت اندازه گرفته شده و سپس یک اقدام انجام میشود.
در مرحله بعد عدمقطعیت مجددا اندازهگیری میشود. تفاوت بین این دو عدمقطعیت مقدار اطلاعات تولید شده را نشان میدهد. واحد اندازهگیری عدمقطعیت و اطلاعات بیت و نرخ جریان اطلاعات بیت بر ثانیه است. در تعریف ریاضی عدمقطعیت یک توزیع احتمال {Pi} در نظر گرفته میشود.
در این صورت مقدار عدمقطعیت از رابطه زیر به دست میآید: U= - Sum(Pi*Log2Pi) به عنوان مثال تصور کنید که فرمانده میفهمد که دشمن میخواهد از زمین یا دریا با احتمال مساوی 50-50 حمله کند. برج دیدهبان اطلاعات رمزنگاریشده را بر حسب دستور زیر آماده میکند: اگر دشمن میخواهد از زمین حمله کند، یک بار چراغ بزن.اگر دشمن میخواهد از دریا حمله کند، دو بار چراغ بزن.
پیش از آنکه دیدهبان اطلاعات رمزنگاریشده را برای فرمانده ارسال کند، عدمقطعیت او که به تصمیمگیری درباره آرایش و تدارکات دفاعی مربوط میشود، به اندازه یک بیت است.
یعنی: U = - (0.5*log2 0.5 + 0.5*log2 0.5) = - (log2 0.5) = 1 پس از آنکه دیدهبان چراغ میزند، فرمانده از طریق اعمال دانش قبلی بر این دادهها، آن را به اطلاعات تبدیل میکند.
در این حالت احتمال حمله از زمین صفر و احتمال حمله از دریا یک میشود. در نتیجه عدمقطعیت صفر میشود. یعنی: U = - (1.0*log2 1.0 + 0*log2 0) = 0 - 0*log2 0 = 0 حد تابع 1/x*log2 1/x وقتی x به بینهایت میل میکند، مساوی صفر است، در نتیجه 0*log2 0 نیز مساوی صفر است.
بنابراین چون عدمقطعیت از یک بیت به صفر بیت کاهش مییابد، یک بیت اطلاعات تولید میشود. تعاریف و اصطلاحات رسمی پنتاگونوزارت دفاع آمریکا برای ایجاد تفاهم و زبان مشترک در بین کارشناسان نظامی در اوائل سال 2000 یک واژهنامه درباره موضوع "عملیات اطلاعاتی" تهیه کرد.
البته در این واژهنامه تصریح شده است که در نبردهای واقعی برخی ابعاد عملیات اطلاعاتی را میتوان با اصطلاح جنگ اطلاعاتی یا شاید جنگ اطلاعاتی استراتژیک بهتر توصیف کرد. شاید مهمترین و پرکاربردترین واژه در جنگهای اطلاعاتی و سایبر کلمه "اطلاعات" باشد.
در تعریف اطلاعات معمولاً آن را منبعی بسیار ارزشمند میدانند که اساسا از ترکیب دو چیز تولید می شود؛ یکی پدیدهها یا داده هائی که مشاهده میشوند و دیگری دستورالعملها و سیستمهای لازم برای تحلیل و تفسیر این دادهها تا معنادار شوند. فناوریهائی مانند حسگرها، رایانهها، شبکهها، و پایگاههای داده به صورت منفرد و ترکیبی ارزش اطلاعات را افزایش می دهند. در جنگ های گذشته و کلاسیک، طرف های درگیر به صورت " غیرمستقیم" بر اطلاعات دشمن " تاثیر" می گذاشتند (مثلا از طریق پرتاب عروسک چترباز از هواپیما یا ارسال پیام های گمراه کننده) و هدف اصلی آنها فریب دشمن بود. اما با توجه به وجود فناوری دیجیتال کنونی، طرف های درگیر می توانند به صورت "مستقیم" به منابع ذخیره و نظام توزیع اطلاعات دشمن حمله کنند.
جنگ اطلاعاتی[5] : وزارت دفاع آمریکا در تعریف تخصصی خود از اصطلاح "جنگ اطلاعاتی"، اطلاعات را به خودی خود یک سرزمین، یک سلاح و یک هدف تلقی می کند. یک آفند بر پایه اطلاعات شامل هرگونه تلاش غیر مجاز برای کپیبرداری از دادهها، تغییر مستقیم دادهها یا دستورالعملها میشود. جنگ اطلاعاتی فقط به رایانهها و شبکههای رایانهای محدود نمیشود بلکه شامل عملیاتهائی میشود که اشکال مختلف اطلاعات و نرمافزار پشتیبان، وسائل سختافزاری ذخیرهکننده دادهها، اطلاعات، و دستور العملها و نهایتاً اقدامات و برداشتهای ذهنی انسانها را مورد حمله قرار میدهند. عملیات اطلاعاتی[6] : هنگام ارجاع به جنگ اطلاعاتی معمولاً از اصطلاح " عملیات اطلاعاتی" استفاده میشود. عملیات اطلاعاتی در زمان بحران یا منازعه با هدف تاثیر گذاری بر اطلاعات و سیستمهای اطلاعاتی دشمن و در عین حال دفاع از سیستمها و اطلاعات نیروهای خودی انجام میشود.
عملیات اطلاعاتی در زمان منازعه و نبرد عبارت است از هرگونه حمله با قصد ایجاد اختلال در یا بهرهبرداری از سیستمهای اطلاعاتی یا جریان اطلاعاتی صرف نظر از اینکه چه ابزار یا ابزارهائی استفاده میشوند. در چنین نوع حملاتی شاید از اطلاعات به عنوان یک سلاح برای فریب دشمن یا تاثیرگذاری بر روانشناسی و قدرت تصمیمگیری او استفاده شود. از سوی دیگر شاید هدف از حمله ایجاد اختلال در مدارهای الکتریکی پشتیبان سیستمهای اطلاعاتی باشد. بنابراین عملیات اطلاعاتی نیروهای مسلح را قادر می سازد که اراده دشمن را تضعیف یا نابود کرده و در ضمن نیروهای مسلح خودی و اراده جنگی آنها را حفاظت کنند. مثالها شامل موارد زیر می شوند:
1. استفاده از جزوهها، اعلامیهها، و برنامههای ماهوارهای و رادیوئی برای تاثیرگذاری بر افکار و اقدامات مخاطبان مد نظر
2. ایجاد تصاویر ذهنی نادرست درباره قدرتها و ضعفهای نظامی خودی به منظور گمراه کردن دشمن
3. ایجاد مانع دسترسی به هرگونه اطلاعاتی که شاید برای دشمن مفید باشد
4. ارسال برنامهها و ویروسهای رایانهای مخرب با هدف خرابکاری در نرمافزارهای رایانهای دشمن
5. ایجاد پالسهای هدایت شده انرژی الکترومغناطیسی که موجب سوختن مدارهای الکترونیکی و ایجاد اختلال در یا تخریب کامل سخت افزار یا شبکههای رایانهای نظامی دشمن میشوند بمباران مرکز سوئچینگ تلفن، ایجاد اتصال کوتاه در شبکه سوئیچینگ تلفن، و تخریب نرمافزارهای سوئیچینگ تلفن، همگی نمونههائی از جنگ اطلاعاتی هستند. اصطلاحات دیگری مانند "جنگ دانشبنیان"، "جنگ سایبر"، "جنگ شبکهای"، "جنگ فرماندهی و کنترل"، و "جنگ الکترونیک" گاهی اوقات بسته به زمینه بحث به جای اصطلاح جنگ اطلاعاتی به کار می روند. عملیات اطلاعاتی در دستیابی به برتری همه جانبه ضروری است.
نیروی مشترک باید توانمندی رهبری و هدایت عملیات اطلاعاتی را داشته باشد که هدف از آن تسهیل و حفاظت از فرآیندهای تصمیمگیری بوده و در مقابل باعث سلب چنین توانمندیهائی از دشمن میشود. اگرچه اقدامات و توانمندیهای به کارگرفتهشده برای رهبری عملیات اطلاعاتی جزء کارکردهای سنتی نیروهای نظامی محسوب میشود، اما سرعت تغییر در محیط اطلاعاتی حکم میکند که چشمانداز خود را وسعت بخشیده و مفاهیم و استراتژیهای گستردهتری را در حوزه عملیات اطلاعاتی مورد نظر قرار دهند. باید دانست که دشمنان "غیرسنتی" که وارد درگیریهای "غیرسنتی" میشوند، به طور ویژه در حوزههای اطلاعاتی حائز اهمیت هستند.
آمریکا و نیروهای مسلح آمریکا در سراسر دنیا صرف نظر از سطح و درجه درگیری در سایر حوزههای عملیاتی، مستمرا در معرض حملات اطلاعاتی قرار دارند.
کسانی که چنین حملاتی را تدارک میبینند، دیگر در مفهوم سنتی دشمن نظامی دارای لباس فرم، جای نمیگیرند. به علاوه، اقدامات حوزه عملیات اطلاعاتی، اقداماتی هستند که دامنه آنها از تخریب فیزیکی تا عملیات روانی و تا دفاع شبکهای و رایانهای گسترش مییابد.
یکپارچهسازی عملیات اطلاعاتی با سایر عملیاتهای نیروهای مشترک، به خاطر لزوم درک بسیاری از متغیرهای درگیر با آن، به امری پیچیده مبدل شده است. متغیرهای اصلی عملیات اطلاعاتی عبارتند از:
1. تعریف و معنای چند بعدی اطلاعات: هدف، سلاح، منبع و یا قلمرو عملیات
2. سطح اقدام و تاثیر مورد نظر: تاکتیکی، عملیاتی، استراتژیک یا ترکیبی از همه اینها
3. هدف از عملیات: تامین اطلاعات، مدیریت فریبکارانه، تسلط بر میدان جنگ، جنگهای فرماندهی و کنترل، اخلال یا تخریب سیستمی
4. ماهیت شرایط: صلح، بحران یا درگیری از آنجائی که هدف نهائی عملیات اطلاعاتی " انسان تصمیمگیرنده" است، بالتبع فرمانده نیروی مشترک در ارزیابی دقیق تاثیرات این عملیاتها با مشکل مواجه خواهد شد.
ارزیابی آسیب و برآورد خسارت ناشی از نبرد در یک عملیات اطلاعاتی، کار مشکلی است و میباید از طریق تمرینها و تجربیات دقیق انجام شود. تداوم تکامل عملیات اطلاعاتی و محیط اطلاعاتی جهانی، باعث حفظ دو الزام میشود: نخست اینکه عملیاتی که در حوزه اطلاعات انجام میشود به اندازه عملیاتهائی که در حوزه دریا، زمین، هوا، و فضا انجام میگیرند، اهمیت پیدا خواهد کرد. این گونه عملیاتها به نحو تفکیکناپذیری به لجستیک متمرکز، حفاظت همهجانبه، نبرد دقیق، مانور برتریجویانه، و نیز فرماندهی و کنترل مشترک ارتباط مییابند. در عین حال ممکن است عملیات اطلاعاتی به حوزه ماموریتی جداگانهای مبدل گردد که نیازمند نیروهای سازمانیافته و متخصصان تربیتشده باشد.
برتری اطلاعاتی [7]: دولت آمریکا مقرر کرده است که پنتاگون باید به منظور تحقق نیروی مشترک آینده که قادر به برتری سریع تصمیمگیری خواهد بود، کاملاً متحول شود.
برتری تصمیم[8] در ادبیات نظامی وزارت دفاع آمریکا برای توصیف مزیت رقابتی در قلمرو ادراکی به کار رفته و توسط برتری اطلاعاتی تسهیل میشود. برتری اطلاعاتی نشانگر یک مزیت رقابتی است که فرماندهان نظامی را قادر می سازد تا دشمن خود را شگفت زده کرده و در مانور بر او غلبه کنند. برتری اطلاعاتی از هماهنگی بهتر یگانهای رزمی پشتیبانی کرده و تک تک فرماندهان را قادر میسازد تا از فرماندهان دشمن سریعتر و آگاهانهتر تصمیم بگیرند. توانمندیهای مرتبط با عملیات اطلاعاتی موجب تحقق برتری اطلاعاتی شده و این به نوبه خود موجب برتری تصمیم میشود. علاوه براین، عملیات های اطلاعاتی مفاهیم نوین رزم در عصر اطلاعات مانند "جنگ با محوریت شبکه"[9] را مطرح می کند.
بی تردید اطلاعات، پردازش اطلاعات و شبکههای ارتباطی، هسته اصلی تمامی فعالیتهای نظامی به شمار میآیند. در طول تاریخ فرماندهان نظامی به برتری اطلاعاتی همواره به عنوان یکی از عوامل موثر در کسب پیروزی نگریستهاند. با این همه انقلاب اطلاعات کنونی، نه تنها در حال ایجاد تغییرات کمی در محیطهای اطلاعاتی است بلکه باعث تغییرات کیفی در محیط اطلاعاتی نیز میگردد، به طوری که تا حدود سال 2020 شاهد تغییرات ژرفی در نحوه انجام عملیاتهای نظامی خواهیم بود. محیط اطلاعاتی به طور کلی دربرگیرنده گروهی از افراد، سازمانها، و سیستمهائی است که به جمعآوری، پردازش و انتشار اطلاعات میپردازد ( که شامل خود اطلاعات هم میشود).
هر چند که هدف دستیابی به برتری اطلاعاتی تغییر نخواهد کرد، ماهیت، حوزه و قوانین حرکت، مستمرا در حال تغییرات بنیادی است. تغییرات کیفی در محیط اطلاعاتی، شالوده مفهومی "برتری اطلاعاتی" را از مرز جمعآوری اطلاعات بیشتر یا حتی بهتر فراتر میبرد. عبارت "برتری" بر حالت یا وضعیت عدم توازن به نفع یکی از طرفین درگیر دلالت میکند. برتری اطلاعاتی از طبیعتی گذرا برخوردار است و باید به وسیله نیروی مشترک و از طریق اجرای عملیات اطلاعاتی ایجاد و حفظ شود. البته همانطور که اشاره شد ایجاد برتری اطلاعاتی به خودی خود هدف محسوب نمیشود. برتری اطلاعاتی تنها زمانی به نحو کارآمدی به دانش و تصمیمات برتر تبدیل گردد، برای نیروی مشترک " مزیت رقابتی" فراهم خواهد کرد. نیروی مشترک باید قادر باشد تا از اطلاعات برتر مبدل شده به " دانش برتر" در جهت رسیدن به " برتری تصمیمگیری" بهره گیرد؛ یعنی تصمیمگیری بهتر و اجرای سریعتر آن نسبت به رقبا یا در موقعیت غیر رزمی، تصمیمگیری با سرعتی که به نیرو امکان میدهد تا به شکلدهی یک موقعیت یا واکنش در برابر تغییرات و انجام ماموریت خود بپردازد.
برتری تصمیمگیری به خودی خود از برتری اطلاعاتی ناشی نمیگردد، بلکه تطابق سازمانی و دکترین، آموزش و تجربیات مربوطه و وجود سازوکارها و ابزار فرماندهی و کنترل مناسب نیز مورد نیاز میباشد. تکامل فناوری اطلاعات، به صورتی فزاینده به نیروهای مسلح امکان میدهد تا به کمک مجموعهای جامع از منابع اطلاعاتی پیشرفته، نظارت و مراقبت و شناسائی در یک عملیات اطلاعاتی کاملاً هماهنگ و همگام، به یکپارچگی اشکال سنتی عملیات اطلاعاتی بپردازند. توسعه مفهوم " شبکه اطلاعات جهانی"[10] موجب شکلگیری محیطی شبکهمحور شده است که برای تحقق این هدف لازم است.
این شبکه، شبکهای تماما متصل در سطح جهان است که توانمندیهای اطلاعاتی، فرآیندهای مربوطه و افراد را جهت مدیریت و فراهمسازی اطلاعات لازم برای نیروها، سیاستگذاران، و کارکنان پشتیبانی، به هم پیوند میدهد. این شبکه، توان رزمی را افزایش داده و به موفقیت در عملیات نظامی غیر رزمی نیز کمک میکند. توانمندیهای مرتبط با عملیات اطلاعاتی: برای انجام عملیات اطلاعاتی پنج نوع توانمندی عمده وجود دارند که عبارتند از:
1. عملیات روانی[11]
2. فریب نظامی[12]
3. امنیت عملیات[13]
4. عملیات شبکهای رایانهای[14]
5. جنگ الکترونیک[15]
این توانمندیها در زمینه تاثیرگذاری بر تفکر و تصمیمگیری دشمن و حفاظت از تصمیمگیری نیروهای خودی، و تاثیرگذاری یا دفاع از طیف الکترومغناطیسی، سیستمهای اطلاعاتی، و اطلاعاتی که تصمیمگیران، سیستمهای پیشرفته سلاح، فرماندهی و کنترل و واکنشهای خودکار را پشتیبانی می کنند، مورد استفاده قرار می گیرند. برخی از صاحب نظران توانمندی های اضافی زیر را نیز برای عملیات اطلاعاتی در نظر میگیرند:
1. توانمندیهای ضد اطلاعات و روابط عمومی به عنوان بخشی از عملیاتهای تاثیرگذاری[16]
2. حمله الکترونیک و حفاظت الکترونیک
3. سرکوب و انهدام غیرمرگبار توانمندیهای پدافند هوائی دشمن به عنوان بخشی از رزم الکترونیک عملیات روانی:
عملیات روانی عبارت است از اقدامات برنامه ریزی شده برای انتقال اطلاعات و شاخصهای منتخب به مخاطبان خارجی با هدف تاثیرگذاری بر احساسات، انگیزهها، قدرت تفکر و استدلال، و نهایتاً تغییر رفتار حکومتها، سازمانها، گروهها، و افراد خارجی. به طور کلی هدف از انجام عملیات روانی القاء یا تشدید آندسته از نگرشها و رفتارهای بیگانگان است که مطابق میل نیروهای عمل کننده میباشد. به عنوان مثال، در طی عملیات آمریکا علیه عراق در مارس 2003 جزوه هائی به زبان عربی در بین مردم پخش شدند که که بر روی آنها پیام دولت جورج بوش به مردم عراق نوشته شده بود مبنی بر اینکه " ما با شما جنگ نداریم بلکه می خواهیم صدام حسین را خلع سلاح کرده و حکومت او را سرنگون کنیم." نیروهای آمریکائی همچنین از طریق ارسال انبوه نامههای الکترونیک و دورنما، و برقراری تماسهای تلفنی با مقامهای لشگری و کشوری عراق از آنها خواستند هر چه زودتر حمایت خود را از صدام حسین قطع کنند.
فریب نظامی: در فریب نظامی با ارائه اطلاعات، تصاویر، و اعلامیههای نادرست، نیروهای دشمن به سمت اشتباه کردن سوق داده می شوند.
فریب نظامی بنابر تعریف عبارت است از انجام اقدامات عمدی برای گمراهسازی تصمیمگیران دشمن درباره توانمندیها، مقاصد، و عملیاتهای نیروهای خودی، و بنابراین تحریک دشمن به انجام اقدامات یا عدم اقداماتی که به پیروزی نیروهای خودی در عملیات نظامی منجر میشود. مثلا با رهاسازی عروسک چتر باز از هواپیما بر روی سرزمین دشمن، نیروهای دشمن فریب خورده و برای مقابله با یک حمله دروغین موضعگیری مجدد می کنند.
در زمان حمله آمریکا به عراق، نیروهای عراقی بخشی از سلاح و مهمات خود را در مدارس، مساجد و منازل مسکونی پنهان کردند. همچنین علاوه بر استفاده از ماکت موشک و ادوات زرهی، چندین تن تجهیزات نظامی را زیر شن مدفون کرده بودند. از سوی دیگر نیروهای آمریکائی با دستکاری رادار پدافند هوائی عراق توانستند آتش ضد هوائی عراقیها را به سمت اهداف دروغین هدایت کنند.
امنیت اطلاعاتی: امنیت اطلاعاتی عبارت است از فرآیند شناسائی و تحلیل اطلاعاتی که برای عملیاتهای نیروهای خودی حیاتی میباشد و شامل موارد زیر میشود:
1. شناسائی اطلاعاتی که سیستمهای اطلاعاتی دشمن میتوانند آن را مشاهده نمایند
2. تعیین شاخصهائی که نشان میدهد سیستمهای اطلاعاتی مهاجم چگونه اطلاعات حیاتی را در زمان مناسب برای بهره برداری نیروهای دشمن استخراج میکنند
3. گزینش و اجرای اقداماتی که آسیبپذیری اقدامات نیروهای خودی را در برابر سوء استفاده نیروهای دشمن از بین برده یا کاهش می دهند به عنوان مثال، در طی عملیات آمریکا علیه عراق، برخی از اطلاعات فاقد طبقهبندی که بر روی وبسایتهای وابسته به وزارت دفاع آمریکا قرار داشت موقتا پاک شدند تا مبادا نیروهای عراقی از این اطلاعات غیرمحرمانه ولی حساس علیه نیروهای مسلح آمریکا استفاده کنند. امنیت اطلاعاتی با مفاهیم "تضمین اطلاعاتی"[17] و "امنیت شبکه" در سازمان های غیر نظامی و تجاری ارتباطی تنگاتنگ دارد، با این تفاوت که امنیت اطلاعاتی بر خلاف تضمین اطلاعاتی شامل برنامهریزی برای ترمیم و بازسازی پس از بحران نمی شود. عملیات شبکهای رایانهای: عملیاتهای شبکهای رایانهای مرکب از دو حوزه ماموریتی مشخص و مکمل است که عبارتند از: پدافند شبکهای رایانهای[18] و آفند شبکهای رایانهای[19]. عملیاتهای شبکهای رایانهای شامل توانائی حمله و ایجاد اختلال در شبکههای رایانهای دشمن، حفاظت از سیستمهای نظامی، و بهرهبرداری از شبکههای رایانهای دشمن از طریق جمعآوری اطلاعات میشود.
در واقع هر عملیات شبکهای رایانهای از روشهای آفندی، پدافندی، و بهرهبرداری اطلاعات تشکیل میشود. در زیر هر یک از این مولفههای سه گانه تشریح میشوند. آفند شبکهای رایانهای: آفند شبکهای رایانهای عبارت است از اقدامات آفندی به منظور ایجاد اختلال، عدم دسترسی[20]، افت کیفیت[21]، یا تخریب اطلاعات ضبط شده در رایانهها و شبکههای رایانهای یا خود رایانهها و شبکهها. در آفند شبکهای رایانهای بر سیگنالهای تفسیر شده در یک جریان داده تکیه میشود، در حالیکه در جنگ الکترونیک بیشتر بر قدرت انرژی الکترومغناطیسی تکیه میشود. برای درک بهتر تفاوت بین آفند شبکهای رایانهای و جنگ الکترونیک به دو مثال زیر توجه کنید:
1. ارسال یک جریان سیگنال دیجیتالی از طریق یک شبکه رایانهای به واحد پردازشگر مرکزی[22] رایانهها که به کنترلکنندهها دستور میدهد جریان برق را قطع و رایانهها را خاموش کنند، یک آفند شبکهای رایانهای است
.2. ارسال یک موج ولتاژ پرقدرت از طریق کابل برق برای ایجاد اتصال کوتاه و بنابراین خاموش کردن رایانهها یک جنگ الکترونیک است.
پدافند شبکهای رایانهای:
پدافند شبکهای رایانهای عبارت است از اقدامات پدافندی به منظور حفاظت و دفاع از اطلاعات، رایانهها و شبکهها در برابر اختلال، عدم دسترسی، افت کیفیت، یا تخریب. در پدافند شبکهای رایانهای با استفاده از اقدامات امنیتی در شبکههای رایانهای اجازه داده نمیشود که دشمن درباره توانمندیها و مقاصد نظامی نیروهای خودی به اطلاعات ارزشمند دست یابد. پدافند شبکهای رایانهای شامل اقداماتی می شود که به منظور حفاظت، پایش[23]، تحلیل، آشکارسازی و واکنش به فعالیت های غیر مجاز در سیستمها و شبکههای رایانهای نیروهای مسلح انجام می شود. جنگ اطلاعاتی پدافندی شامل اقداماتی می شود که به منظور پرهیز، آشکارسازی و منحرفسازی اقدامات مستقیم یا غیرمستقیم دشمن علیه سیستمهای اطلاعاتی خودی انجام میگیرند. در پدافند شبکهای رایانهای بر آشکارسازی و توقف نفوذ عوامل دشمن تمرکز میشود. در حالیکه در "امنیت اطلاعاتی" بر شناسائی و کاهش آسیبپذیریهای ممکن که شاید مورد سوء استفاده نفوذگران قرار گیرد، تمرکز میشود.
در خلال جنگ آمریکا علیه عراق هیچ موردی مبنی بر نفوذ موفقیتآمیز عوامل نفوذگر عراقی به سیستمهای اطلاعاتی نیروهای مسلح آمریکا گزارش نشد. بهرهبرداری از شبکه رایانهای: بهرهبرداری از شبکه رایانهای حوزهای از عملیات اطلاعاتی است که هنوز تعریف روشنی برای آن ارائه نشده است. بهرهبرداری اطلاعاتی شامل فعالیتهای جاسوسی میشود که در حوزه عملیات اطلاعاتی معمولاً از طریق ابزارهای شبکهای برای نفوذ به سیستمهای دشمن با هدف کپیبرداری از فایلهائی انجام میشود که به صورت منفرد یا جمعی نیروهای مسلح را قادر میسازند که به یک مزیت نظامی نسبت به نیروهای دشمن دست یابند. ابزارهای مورد استفاده برای "بهرهبرداری شبکه رایانهای" مشابه ابزارهای مورد استفاده در "آفند شبکهای رایانهای" است با این تفاوت که ابزارهای مذکور برای تحقق اهداف متفاوتی با یکدیگر ترکیب میشوند. اگرچه "آفند شبکهای رایانهای" از لحاظ کیفی یک اقدام جنگی محسوب میشود، معمولاً پیش از انجام آن به منظور تعیین نقاط آسیبپذیری رایانهها و شبکههای دشمن "بهرهبرداری شبکه رایانهای" با دقت کافی و به صورت مخفیانه انجام شده و سپس در مرحله بعد دستور "آفند شبکهای رایانهای" صادر میشود. علاوه بر این، پدافند شبکهای رایانهای در صورتی اثربخشتر خواهد بود که توانمندیهای فنی دشمن پیشاپیش شناختهشده یا اینکه هویت و مکان دشمن نفوذگر به دقت تعیین شده باشد. برای کسب چنین اطلاعاتی از بهرهبرداری شبکه رایانهای استفاده میشود. بنابراین انواع روشهای شناسائی[24]، وارسی[25]، و اسکن رایانهها و شبکههای دشمن همگی به عنوان بخشی از آفند و پدافند شبکهای رایانهای مورد استفاده قرار میگیرند.
[1] Command and Control Warfare (C2W)[2] High Tech[3] Low Tech[4] Virtual Reality[5] Information Warfare[6] Information Operations[7] Information Superiority[8] Decision Superiority[9] Network Centric Warfare[10] World Wide Web[11] Psychological Operations (PSYOP)[12] Military Deception (MILDEC)[13] Operations Security (OPSEC)[14] Computer Network Operations (CNO)[15] Electronic Warfare[16] Influence Operation[17] Information Assurance[18] Computer Network Defense (CND) [19] Computer Network Attack (CNA)[20] Denial[21] Degradation[22] Central Processing Unit (CPU)[23] Monitoring[24] Reconnaissance[25] Probbing
۱ نظر:
با سلام
خبري خوش اينكه نوراحمد شنبه زهي برادر شهيد نصر اله شنبه زهي ديروز يكشنبه 12/12/86 از بند رژيم ستمگر ازاد شده با توجه وبلاگ تان اخبار را سريع درج مي نمايد با تفسير بيشتر آن را درج نمائيد طوري كه براي خانواده آنها كه بيشترين فشار رارژيم وارد نموده اند و اعضاي بيشتر خانواده آنها متوراي وحتي از اين استان به جاي ديگر رفته اند هم خراب نشود با تشكر طلبه دارالبنات
ارسال یک نظر