۱۳۸۶ اسفند ۱۱, شنبه

آخرین اخبار از سرزمین خونین فلسطین




خوانندگان محترم همچنان که مستحضر هستید، در حال حاضر جنگی تمام عیار در نوار غزه در جریان است، لذا مرکز اطلاع رسانی فلسطین به صورت مستقیم و لحظه به لحظه اخبار و تحولات مربوط به این جنگ را از قلب حوادث پوشش می دهد:زخمی شدن چندین صهیونیست ساکن شهرک صهیونیستی اسدوروت در اثر شلیک چندین موشک قسام از سوی گردان های قسام.. به خاطر تشدید حملات هوایی دشمن صیهونیستی به نوار غزه دولت مردمی فلسطین به ریاست اسماعیل هنیه تمامی مدارس را فردا تعطیل اعلام کرد. جنبش فتح الیاسر از اعضای خود خواست تا برای اهدای خون به مجروحان فلسطینی راهی بیمارستان نوار غزه شوند..... افزایش آمار قربانیان جنایات اسراییل از شب گذشته تاکنون به46 تن. حملات موشکی گردان های قسام به شهرک یهودی مفتاحیم و گذرگاه صهیونیستی ایرز و زخمی شدن یک نظامی صهیونیست به دست تک تیراندازان قسام....شمار شهدای امروز فلسطین به 56 نفر و تعداد مجروحان به بیش از 200 نفر رسید....


۴۹۱۵‬نفر در بلوچستان به عنوان تبعه خارجي دستگير شدند

به گزارش آژانس خبری تفتان به نقل از ایرنا فرمانده قرارگاه عملياتي فتح و انتظامي سيستان و بلوچستان گفت: ماموران اين قرارگاه در چند روز گذشته چهار هزار و ‪ ۹۱۵‬تبعه خارجي را در مناطق كوهستاني و مرزي شرق استان دستگير كردند.
سردار سرتيپ دوم "محمد غفاري" روز شنبه در گفت وگو با خبرنگار ايرنا بيان كرد: اين افراد پس از انتقال به قرارگاه و طي مراحل قانوني تحويل اردوگاه‌ها شدند.
این در حالیست که گزارشها از بلوچستان حکایت از آن دارد که مردم بلوچ توسط نیروهای رژیم به اتهام افغانی و تبعه خارجی دستگیر شده و بعد از ایذا و آزار به اردوگاههای رژیم فرستاده می شوند.

دستگیریهای گسترده در زاهدان و خاش

به گزارش آژانس خبری تفتان از زاهدان طی چند روز گذشته بیش از 30 جوان بلوچ در شهر زاهدان و خاش دستگیر شدند.
خبرنگار تفتان از زاهدان می گوید بیشتر جوانان دستگیر شده ازقشر دانش آموزان و دانشجویان هستند که با یورش به منازلشان و یا در کوچه ها و خیابانها دستگیر شدند.

آدرس جدید وبلاگ بلوچستان سرافراز

ضمن عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما دوست عزيز این روزها بلوچستان عزیز اماج بدترین تبعیضات قومی از سوی دولت احمدی نژاد است با بستن یا فیلتر کردن یک وبلاگ نمی تواند فریاد ازادی خواهی در بلوچستان را خفه کند.
ادرس جدید وبلاگ بنده با کوچکترین تغییرات در بلاگفا
سعید بلوچ

جنایت در فلسطین

امروز جهان عرب و اسلام در خواب است و فلسطین خونین گشته جهانیان نظاره گرند !
امروز مردم مظلوم فلسطین شاهد یکی از وحشیانه ترین حملات عده ایی صهیونیست یهودی گشتند و کسانی که مدعی دفاع از حقوق انسان هایند و حماس را سازمان تروریستی می دانند کسانی که آزادی حقوق انسانی را فقط در زمان چاپ کاریکاتور ها ی موهن بر ضد پیامبر آزادی حقیقی می دانند کسانی که با حجاب و قرآن مخالفند سکوت نموده اند آنان 60 سال است که فقط بخاطر اینکه مردم فلسطین مسلمانند سکوت نموده اند .
یک انسان

آمریکا و نسبت جمعیتی زندانیان کشورهای جهان



تازه ترین گزارش از تعداد افراد زندانی در امریکا، نشان میدهد بیش از یک درصد از بزرگسالان امریکا در زندان به سر می برند. بر اساس این آمار آمریکا بیشترین تعداد محکوان به حبس را میان کشورهای جهان دارد.

تازه ترین گزارش از تعداد افراد زندانی در آمریکا، نشان می دهد بیش از یک درصد از بزرگسالان آمریکایی در زندان به سر می برند. بر اساس این آمار آمریکا بیشترین تعداد محکومان به حبس را میان کشورهای جهان نسبت به جمعیت خود دارد.
در گزارش مرکز تحقیقاتی پیو Pew در آمریکا که روز پنجشنبه نهم اسفند ماه منتشر شد، از این کشور خواسته شده که دوره زندانی متهمان کم خطر را کوتاه کند.
در این گزارش تاکید شده است: «ایالات متحده آمریکا بیش از هر کشوری در دنیا زندانی دارد.»
بر اساساس آخرین آمارهای اخذ شده از تمامی ایالت های آمریکا، بیش از دو میلیون و ۳۰۰ هزار نفر پشت میله های زندان های فدرال یا بازداشت گاه های محلی به سر می برند. شمار این زندانیان، حدود یک درصد جمعیت ۲۳۰ میلیونی بزرگسالان امریکا است.
این آمار نشان می دهد که تعداد زندانیان در آمریکا حتی از چین، به عنوان پر جمعیت ترین کشور دنیا هم بالاتر است چرا که چین اعلام کرده است یک میلیون و ۵۰۰ هزار زندانی دارد. روسیه هم تعداد زندانیانش را ۸۹۰ هزار نفر اعلام کرده است.
گزارش مرکز Pew بر اساس آمار ژانویه گذشته یک مرکز بین المللی مطالعه در باره زندانیان تهیه شده است. این آمار توسط «مرکز مطالعات بین المللی زندان» در کالج سلطنتی لندن منتشر شده است.
این گزارش همچنین می گوید آمریکا با آمار ۷۵۰ زندانی از هر ۱۰۰ هزار نفر از جمعیتش، از کشورهای ایران و آفریقای جنوبی هم پیشی گرفته است.

تعداد زندانیان به ازای هر صد هزار نفر از جمعیت در کشورهایی که بیشترین تعداد زندانیان را دارند.


بر اساس آمار مرکز تحقیقات در باره زندانیان، آفریقای جنوبی با آمار ۳۴۱ نفر، ایران با ۲۲۲ نفر و چین با ۱۱۹ نفر زندانی به ازای هر ۱۰۰ هزار نفر از جمعیتشان، پس از آمریکا در رتبه های بعدی قرار دارند.
در اروپا هم روسیه و سایر جمهوری های پیشین اتحاد جماهیر شوروی، بیشترین تعداد زندانیان را دارند. روسیه ۶۲۸ نفر، بلاروس ۴۲۶ نفر، گرجستان ۴۰۱ نفر و اکراین ۳۴۵ نفر از هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیتشان زندانی هستند.
افزایش هزینه های زندان ها
بر اساس این گزارش، در آمریکا افزایش تعداد زندانیان در ایالت ها، باعث افزایش هزینه ها شده است که می تواند منجر به بروز بیماری و فشار بر زندانیان شود. این عوامل هم به نوبه خود می تواند باعث تکرار جنایت یا افزایش بزه کاری شوند.
در سال گذشته در ۵۰ ایالت آمریکا، بیش از ۴۹ میلیارد دلار برای اصلاح مجرمان هزینه شده است. این بودجه تنها حدود ۱۱ میلیارد دلار، بیش از بودجه ۲۰ سال پیش است.
این در حالی است که میزان افزایش هزینه های زندان، شش بار بیشتر از افزایش بودجه برای پیشبرد تحصیلات عالی است.
به طور میانگین، هر ایالت ۸/۶ درصد از بودجه خود را صرف اصلاح مجرمان کرده است.
در حال حاضر، بودجه ای که چهار ایالت ورمونت، میشیگان، اورگان و کنتیکت برای اصلاح مجرمان صرف می کنند، بیش از هزینه ای است که صرف تحصیلات عالی می کنند.
سن رنی سندرز، یک محقق مستقل از ایالت ورمونت در این باره می گوید: «این حقایق تلخ بازتاب اولویت های ملی اشتباه ما است»
سوزان اورهان، مدیر مرکز Pew در آمریکا می گوید برخی ایالت ها سیاست کم کردن هزینه های اصلاحات مجرمان را پیش گرفته اند. او می گوید: «ما می بینیم که به مرور ایالت های بیشتری به دلیل تنگناهای بودجه هشیار می شوند، این ایالتها می خواهند در برابر جنایت محکم بایستند اما از طرفی می خواهند در بودجه هم صرفه جویی کنند.»
به عنوان مثال، ایالت کانزاس و تگزاس استفاده از انجمن های سرپرستی و دوره های آزمایش صلاحیت را برای مجرمان کم خطر آغاز کرده اند.
سال گذشته، تعداد زندانیان در ۳۶ ایالت از جمله زندان فدرال آمریکا افزایش یافته است. بیشترین مقدار افزایش ۱۲ درصد و از ایالت کنتاکی گزارش شده است.
بر اساس آمار مرکز تحقیقات در باره زندانیان، آفریقای جنوبی با آمار ۳۴۱ نفر، ایران با ۲۲۲ نفر و چین با ۱۱۹ نفر زندانی در مقابل هر ۱۰۰ هزار نفر از جمعیتشان، پس از آمریکا در رتبه های بعدی قرار دارند.
فرماندار این ایالت، استیو بشیر، ماه گذشته گفت در ۳۰ سال گذشته، میزان جرم در این ایالت ۳ درصد افزایش یافته است در حالی که شمار زندانیان تا ۶۰۰ درصد افزایش یافته است.
این گزارش همچنین می گوید میزان افزایش تعداد زندانیان به موازات افزایش جمعیت آمریکا پیش نمی رود. در عوض تعداد بیشتری از مردم به دلیل سخت تر شدن قضاوت در دادگاه ها به زندان می افتند.
همچنین آمارها برای برخی گروه های جامعه افزایش چشمگیری یافته است. به عنوان نمونه، در حالی که در محدوده سنی ۲۰ تا ۳۴ سال تعداد مردان سفید پوست زندانی یک نفر به ازای ۳۰ نفر از جمعیت جامعه است، این آمار برای مردان سیاه پوست یک نفر به ازای هر ۹ نفر از جمعیت جامعه است.
آمار دیگری در مورد زندانیان زن در محدوده سنی ۳۵ تا ۳۹، نشان می دهد که تعداد زنان سفید پوست زندانی، یک نفر به ازای هر ۳۵۵ نفر و در مورد زنان سیاه پوست یک نفر به ازای هر ۱۰۰ نفر زن سیاه پوست در جامعه است.
در سراسر آمریکا، تا تاریخ اول ژانویه حدود یک میلیون ۶۰۰ هزار نفر در زندان های ایالتی و بیش از ۷۰۰ هزار نفر در بازداشت گاه های محلی زندانی بوده اند.
رادیو فردا

صعود بسوی سقوط

صعود بسوی سقوط
چند روزی تا انتخابات هشتمین دوره مجلس شورای اسلامی نمانده انتخاباتی که شاید بتوان گفت طی این سی سال از حساسیت ویژه ایی برخوردار بوده و هست . از یک سو اوضاع بسیار بد خارجی کشور و تصویب قطعنامه های متعدد تحریمی علیه ایران و از طرفی اوضاع داخلی که بیشتر به یک پازل بهم ریخته می ماند ( چرا که هیچ کس سر جای خود نیست مثلا آخوندی که در مسجد باید روضه بخواند صحبت از راه اندازی راکتور اتمی می نماید و بسیجی که سطح سوادش در حد خواند نوشتن است طرح عمرانی اجرا میکند ٬ نان ٬ کپسول گاز و بنزین سهمیه بندی شده ٬ کارمندان دولت فقط می توان گفت زنده اند ٬ چرا که بر اثر مشکلات فراوان معیشتی و قرض هایی که اقساطشان تا تا پایان عمر و حتی بعد از مرگشان ادامه دارد از وجودشان چیزی جز پوستی بر استخوان نمانده ٬ مردم عادی نیز طی این سی سال و خصوصا دو سال اخیر وضع بهتری ندارند فعالین حقوق بشر هم که هر صدا یا فریادی از آنان به شدیدترین و بیرحمانه ترین صورت سرکوب و خفه می گردد و ایران سردمدار اعدام جهان گشته است .خلاصه اینکه مشکلات مادی از یک طرف و جو اختناق و خفقان از طرف دیگر دست به دست هم داده و باعث ایجا د موجی از نارضایتی در مردم گشته مردمی که از ترس جان نمی توانند صحبت کنند و شاید با عدم شرکت در انتصابات هشتم فریاد در حنجره مانده و بغض فرو خوردشان را بنمایش بگذارند .
اوضاع فوق شمه کوچکی از دریای مشکلات مردم ایران است ٬ مردمی که در یکی از غنی ترین و ثروتمندترین کشورهای جهان ساکنند ٬ اما آرزو می نمایند ای کاش بجای اینکه ایرانی بدنیا آمدند لبنانی ٬ ونزوئلایی و عراقی بودند چرا که در آن صورت شاید بهره ایی از ثروت ایران می بردند و با تمام وجود معنای نفت بشکه ایی صد دلار را می دانستند و شاید در آن صورت نفت سر سفره شان می آمد.
وضع مردم بلوچستان نیز جدا از وضع مردم کشور نیست ٬ اما تنها چیزی که باعث تفاوت فاحش بین این دو میگردد عملکرد تبعیض آمیز و منفی مسئولان استان است بطوریکه اگر در یک رده بندی بخواهیم عملکرد مسئولان کلان کشوری را در رده بندی بد قرار دهیم عملکرد مسئولان عمدتا زابلی سیستان و بلوچستان را می توان بدتر و یا بهتر بگویم وحشیانه و وحشتناک دانست .
بعنوان نمونه حسینعلی شهریاری نماینده مجلس ( که دوباره نیز کاندید گشته ) طی این چهار سال چه کرده جز اینکه با پا فشاری او دهمرده تندرو و متعصب بر منصب استانداری تکیه زد و با کشاندن بودجه به سمت زابل و فرماندار نمودن بسیجی بی ترمز نوری در زاهدان و هزاران کار دیگر عملا شمشیر را از رو بست و چه ها که نکرد .
آیا جز این است که با عملکرد منفی این به اصطلاح نماینده آخوند نکونام با اختیارات فراوان به استان اعزام گشت تا در سایه احکام قضایی در دادگاه های زیر زمینی و مستقلش هزاران بلوچ بدون داشتن وکیل و حق اعتراض بصورت علنی و مخفیانه اعدام گشتند و دست و پایشان قطع گردید و بلوچستان با این همه جوان مستعد بلوچ بجای کسب مقام نخست سطح سواد و علم و شاخص های توسعه یافتگی در میزان اجرای حکم اعدام در ایران مقام اول را کسب نمود .
جز اینکه بزرگترین قرارگاه عملیاتی کشور که متشکل از سپاه و بسیج و نیروی انتظامی و ارتش است در بلوچستان تاسیس شد و دست به کشتارها ٬ دستگیری ها ٬ شکنجه ها و اعترافگیری های اگر نگوییم بی سابقه ولی می توان گفت کم سابقه در استان زدند و هزاران جوان بلوچ از دانش آموز و کودک و کاسب و مولوی گرفته تا دانشجو و فعال مدنی و روزنامه نگار قربانی گشتند و این رفتارها چنان ددمنشانه بود که بسیاری از مردم بلوچ که تا چندی قبل صادقانه با تمام نامهربانی هایی که از جانب برادران سیستانی دیده بودند زندگی می کردند و شاید اگر دو سه سال پیش خون از دماغ یک سیستانی می آمد و آرامشش بهم می خورد بسیاری از مردم بلوچ آرام نمی گرفتند چرا که دوست و همشهریشان دوچار مشکل گشته بود اما پس از این دو سال اوضاع چنان تغییر نموده که به جرات می توان گفت عبدالمالک ریگی بدل به محبوب ترین فرد برای جوانان بلوچ گشته و بسیاری او را همچون یک رهبر و قدیس الگو ی خود قرار داده اند بطوریکه براحتی می توان جوانانی را دید که با گذاشتن کلاه و طرز صحبت کردن و... می خواهند خود را شبیه اش نمایند برخی نیز پا را فراتر نهاده و رهسپار کوه ها و بیابان ها میگردند تا برای لحظه ایی دیدارش نمایند یا در همانجا مانده و عضو گروهش گردند تا با آمادگی برای عملیاتهای خونبارش حق پایمال شده خود را بگیرند البته از کسی که برادر و قومش در جاده همچون شهیدان عظیم براهویی و احمد هاشمزهی بدون هیچ جرمی کشته شده و یا دانش آموز بوده و قاتلش آزاد گشته و هیچ نهادی حاضر به پاسخگویی نیست انتظاری جز این راه خشونتبار نباید داشت چرا که خشونت خشونت ببار می آورد و این یک اصل پذیرفته شده است .
آری این است عملکرد مسئولان استان و نمایندگان زابلی و بلوچ استان طی این چهار سال٬ آیا جز اینست که این افراد ( مسئولان استان ) مسئول تمام نابسامانی ها و ناامنی ها یند و روزی بخاطر ارتکاب این جنایات دهشتناک باید محاکمه شوند؟ چراکه آنان مسئول مستقیم آوارگی ٬ بیچارگی ٬ بیخانمان و یتیم شدن هزاران خانوداه بلوچ اند .
در عملکرد مسئولان استان چیزی جز قتل ٬ کشتار ٬ شکنجه ٬ ایجاد ناامنی ٬ خونریزی ٬ قطع دست و پا و دستگیری و اعترافگیری های گسترده نمی بینیم . با این عملکرد آقایان و ایجاد چنین جو متشنج و تنشزا در استان عدم پیشرفت و توسعه و فرار سرمایه چیز غیر قابل انتظاری نیست .
شاید بهمین دلیل با شد که مسئولان استانی که صحبت از اجرای صد در صد مصوبات سفر ریس جمهور می کردند علاقه ایی به سفر ایشان ندارند و اوضاع امنیتی را بدتر از آن که هست می کنند و جلوه می دهند چرا که با امدن احمدی نژاد به بلوچستان عملکرد ضعیف آقایان نمایان گشته و دستشان رو می شود.
http://www.yekensan33.blogspot.com/

اذیت وآزار مردم منطقه کتیچ توسط نیروهای انتظامی و مرصاد

این گزارش از منطقه کتیچ- از توابع فنوچ واقع در غرب ایرانشھر_ که از منابع موٽق به دست ما رسیده است عیناً نقل میشود):
صبح زود روز پنجشنبه 3 اسفند، 1386 برابر با 21 فروری 2008، نیروهای انتظامی به گروهی از بلوچهای مسلح که در کوههای منطقه گئیران کتیچ پناه برده بودند حمله نمودند. نیروهای انتظامی از پناهگاه نیروهای مسلح بلوچ توسط لشکر بامری که با آنها در تماس و پیشنهاد کرده بود که تسلیم بشوند، اطلاع پیدا کرده بودند. نیروهای انتظامی با رد پیشنهاد بامری به مقر نیروهای مسلح بلوچ حمله نمودند. درگیری چندین ساعت به طول انجامیده است وبا این حال که تعداد نیروهای انتظامى چندین برابر بلوچهای مسلح بوده است اما نتوانسته ند آنھا را مغلوب ودستگیر بکنند. در این درگیرى آقای شهدر فرزند بیت الله از نیروهای مسلح بلوچ کشته شده است.نیروهای انتظامی مردم منطقه را متهم به ھمکارى با نیروها مسلح بلوچ نموده و شروع به اذیت و آزار آنان کرده اند. جھت تشدید اذیت و آزار مردم منطقه کتیچ از نیروه های مرساد مستقر در نیکشهر نیز تقاضای کمک نموده اند. تعدادی از مردم منطقه از حرکت کاروان مرساد برای اذیت آزار مردم به طرف گئیران مطلع شده بودند که گروهی به سرپرستی آقای رسول بخش سرحدی نرسیده به گیئران به کاروان مرساد حمله کرده اند. این درگیری بیش از پنج ساعت طول کشیده است۔ در این درگیریها به گفته شاهدان عینی بیش از ده نفر از نیروهای انتظامی و مرساد کشته و یا زخمی شده اند. نیروهای انتظامی و مرساد تعداد زیادی از مردم منطقه و از جمله دو زن بلوچ را دستگیر و به پایگاهای خود در نیکشهر منتقل نموده اند. بعدا دو زن بلوچ را با گذاشتن تعهد مالی آزاد کرده اند. طبق گزارشهای رسیده نیروهای انتظامی و مرساد همچنان به اذیت و ازار و دستگیری مردم بیگناه در منطقه گئیران کتیچ ادامه میدھند.پایان خبر
حزب مردم بلوچستان

210 دختر آمريكايي قرباني جنسي يك مرد شدند

رزولين ژرمن 61 ساله با سه هم دست خود از 5 سال پيش اقدام به تجاوز به دختران جوان كرده اند .
به گزارش خبرگزاري لوموند فرانسه ، وي چندهفته قبل به يكي از همدستان خود تجاوز كرده و به او آسيب هاي زيادي رساند و پس از اين ماجرا تعهد آنها براي همكاري شكسته شد .
قرباني كه زني 35 ساله بوده است به پليس جرم هايي را كه مرتكب شده اند را گزارش مي كند .
رزولين ژرمن كارمند رسمي اداره پست آمريكا مي باشد و از سال 2000 تا 2004 نيز به عنوان راننده سرويس دختران دبيرستاني كار مي كرده كه عمده ترين جرم هايش در فاصله همين دو سال به وجود آمده است .
وي در اكتبر 2004 به دختري 17 ساله فلجي تجاوز كرده بوده و وي را در حالي كه بيهوش بوده در پاركي نزديك به مدرسه رها كرده بود .

دبير كل سازمان ملل در نشست سالانه مقام زن :براي مبارزه با خشونت عليه زنان نمي‌توان صبر كرد

دبير كل سازمان ملل در نشست سالانه "مقام زن " تصريح كرد كه براي پايان دادن به خشونت عليه زنان "ديگر نمي‌توان صبر كرد".
"بان كي-مون" گفت: "حداقل يك سوم زنان احتمال كتك خوردن، وادار به آميزش جنسي يا مورد آزار قرار گرفتن را در دوران زندگي خود دارند و بسياري ديگر از طريق تعيين جنسيت جنين در زمان حاملگي حتي حق زندگي را ندارند."
وي با اشاره به تفاوتهاي فرهنگي بين كشورها ادامه داد: "يك حقيقت عالمگير براي تمامي كشورها، فرهنگها و جوامع وجود دارد: خشونت عليه زنان هرگز قابل قبول نيست، هرگز قابل توجيه نيست و هرگز قابل تحمل نيست." خشونت عليه زنان در بسياري از كشورها ديده مي‌شود. در آمريكا هر روز چهار زن در اثر خشونت‌هاي داخل خانواده جان خود را از دست مي‌دهند.
سالانه بين دو تا چهار ميليون زن در آمريكا توسط نزديكان خود مورد ضرب و شتم قرار مي‌گيرند و حداقل در خصوص ‪ صد و هفتاد هزار مورد، اين حمله به زنان به حدي است كه نياز به بستري شدن در بيمارستان دارند.
در آمريكا سالانه ‪ صد و سي و دو هزار مورد تجاوز جنسي به زنان گزارش مي‌شود كه رقم اصلي چندين برابر بيش از اين است چرا كه عمدتا اين موارد را به دلايل مختلف گزارش نمي‌كنند

قربانيان خشونت هاي خانگي در فرانسه سكوت را ترجيح مي دهند

زنان در غرب
كانون ملي فرانسه گزارشي را منتشر كرد كه طبق آمار ، زنان در مقايسه با بيرون از منزل بيشتر در خانه مورد خشونت قرار مي گيرند .
بنابر گزارش روزنامه القبس 3.3 درصد از زنان به خشونت عليه خود ما بين سالهاي 2005 و 2006 چه از نظر جنسي و يا جسمي از طرف كساني كه با آنها زندگي مي كنند گفتند در حاليكه 3.3 درصد زنان از خشونت بيرون از خانه خود گفتند .
اين گزارش تاكيد داشت : دو سوم زناني كه در فرانسه مورد خشونت قرار مي گيرند به مراجع قضايي شكايتي رد نمي كنند و حتي جرات بيان اين موضوع را ندارند مگر اينكه شرايط برايشان غير قابل تحمل باشد .
41.6 درصد از زنان ترجيح مي دهند يكي از نزديكان را در جريان امر قرار دهند و 19.4 درصد به جمعيتها مي گويند .
11.1 درصد به دستگاه پليس گزارش مي دهند .
،اين گزارش نشان داد كه اغلب همسراني كه به زنان خود خشونت مي كنند در سن 45 سالگي هستند و مدارك تحصيلي ندارند .
در پايان اين گزارش خبر داد كه تجاوزات و خشونتهاي جنسي و منزلي در مورد زنان دو پديده اي هستند كه در تمام طبقات اجتماعي يافت مي شود و خشونت با تمام انواعش در تمام اقشار يافت مي شود

ترکیه از پ ک ک خواست به نبرد مسلحانه پایان دهد



به گزارش آژانس خبری تفتان به نقل از بی بی سی نخست وزیر ترکیه از شورشیان پ ک ک (حزب کارگران کرد) خواسته است سلاح های خود را زمین بگذارند و دموکراسی را در آغوش گیرند.
رجب طیب اردوغان ساعاتی پس از آن اظهار نظر می کرد که ارتش ترکیه اعلام کرد نیروهایش پس از چند روز عملیات علیه شورشیان در شمال عراق از آن کشور خارج شده اند.
آقای اردوغان در یک سخنرانی تلویزیونی گفت: "با تروریسم نمی توان به جایی رسید. دموکراسی ما آنقدر پخته هست که همه نوع تفاوت هایی را با آغوش باز پذیرا شود."
ارتش ترکیه گفت در این عملیات هفت روزه به تمامی اهداف نظامی خود دست یافته است.
عراق و آمریکا، آنکارا را ترغیب کرده بودند به عملیات فرامرزی خود پایان دهد، اما ارتش ترکیه گفت تصمیم آن برای پایان عملیات به هیچ وجه تحت نفوذ خارجی نبوده است.
صبح روز جمعه ده ها وسیله نقلیه نظامی حامل سربازان ترکیه با گذر از مرز وارد شهر کوکورچا در ترکیه شدند و همزمان وسایل نقلیه خالی ارتش ترکیه برای آوردن تعداد بیشتری سرباز رو به کوهستان های شمال عراق در حرکت بودند.
ترکیه گفت که عملیات تهاجمی آن پایگاه های حداکثر سه هزار شورشی کرد را که از آنها به عنوان سکویی برای انجام حملات فرامرزی استفاده می شد هدف قرار داده است.
این کشور دولت عراق را متهم کرده که در جلوگیری از اقدام چریک های کرد پ ک ک برای استفاده از این منطقه به عنوان پناهگاهی امن ناکام مانده است.
ارتش ترکیه در بیانیه ای گفت که دست کم 240 پیکارجوی پ ک ک طی یک هفته عملیات آن کشته شده اند. این بیانیه افزود که 27 عضو نیروهای امنیتی ترکیه نیز در این عملیات جان باخته اند.
پ ک ک ارقام ارتش ترکیه را رد می کند. به هر حال تایید مستقل شمار تلفات این عملیات در دو طرف در نواحی دورافتاده کوهستانی تقریبا غیرممکن است.
سارا رینسفورد، خبرنگار بی بی سی در استانبول، می گوید که تاثیر عملیات نظامی ترکیه احتمالا تا بهار که برف ها ذوب می شود مشخص نخواهد شد، زیرا این فصلی است که معمولا پ ک ک در آن حملات خود را از سر می گیرد.
آقای اردوغان در سخنرانی خود شورشیان را مستقیما خطاب قرار داد: "به این مسیر غلط پایان دهید... بدون آنکه درد بیشتری برای پدران و مادرانتان ایجاد کنید."
وی همچنین از بغداد تقاضا کرد به ریشه کنی پ ک ک از شمال عراق کمک کند.
وی گفت: "ما نباید به (پ ک ک) اجازه دهیم... روابط ما را سمی کند. ترکیه و عراق باید برای خلاصی از این مشکل با هم کار کنند - هیچ راه دیگری وجود ندارد."
فشار آمریکا
بیم آن می رفت که تهاجمی طولانی به شمال عراق به درگیری با کردهای شمال عراق که تا حدود زیادی در این منطقه خودمختار هستند منجر شود و ثبات امن ترین منطقه عراق را تهدید کند.

روز گذشته جورج بوش، رئیس جمهور آمریکا، از ترکیه متحد آمریکا در پیمان ناتو، خواسته بود که به حملات خود در شمال عراق پایان داده و نیروهایش را از این کشور بیرون ببرد.
رابرت گیتس، وزیر دفاع آمریکا در جریان بازدید خود از آنکارا پیام جورج بوش را به رهبران ترکیه ابلاغ کرده بود.
گوردون جاندرو، سخنگوی کاخ سفید، در پی خروج نیروهای ترکیه از شمال عراق عملیات این کشور را "هدفمند و نسبتا کوتاه" توصیف کرد.
وی گفت: "یک چیز هست که روشن است، و آن اینکه آمریکا، ترکیه و عراق همچنان پ ک ک را یک سازمان تروریستی که باید با آن برخورد شود می دانند."
مقام های عراقی، ضمن پافشاری بر عدم حمایت از پ ک ک، به تهاجم نظامی ترکیه اعتراض کردند و گفتند حاکمیت ملی عراق را نقض می کند.
جلال طالبانی، رئیس جمهور عراق که خود کرد است، از پایان عملیات ترکیه استقبال کرد.
دفتر او در بیانیه ای نوشت: "این عقب نشینی نشانگر اعتبار بیانیه های دولت ترکیه دایر بر محدود و موقتی بودن عملیات نظامی است."
همزمان پ ک ک در شمال عراق مدعی پیروزی مقابل نیروهای ترکیه شده است.
'بدعت'
پم اوتول، تحلیلگر بی بی سی در مسائل این منطقه، می گوید که دولت بغداد و متحدان غربی عراق از اینکه این عملیات در مدت نسبتا کوتاهی تمام شده و اینکه هیچ برخوردی میان سربازان ترک و نیروهای کرد عراق روی نداده نفس راحتی خواهند کشید.
اما وی همچنین می گوید که این عملیات بدعتی نهاده است، که نشان می دهد آنکارا مایل است تهدیدهای مکررش برای انجام عملیات زمینی علیه پ ک ک در شمال عراق را عملی کند.
پ ک ک از طرف ترکیه، آمریکا و اتحادیه اروپا گروهی تروریستی شناخته می شود.
از سال 1984 که پ ک ک برای استقلال از ترکیه و ایجاد یک کشور کرد در جنوب شرق ترکیه با دولت این کشور وارد نبرد شد، بیش از سی هزار نفر کشته شده اند

چهارمین همایش دانشجویان اهل‌سنت برگزار شد



چهارمین همایش دانشجویان اهل‌سنت ایران روز پنجشنبه نهم اسفند برگزار شد. این همایش سالیانه در حوزه علمیه اهل‌سنت زاهدان (دارالعلوم) برگزار می‌شود. امسال این همایش با استقبال بسیار خوبی از سوی دانشجویان کشور مواجه شد.
پس از تلاوت عظیم الشأن قرآن پنج تن از دانشجویان به نمایندگی از دانشجویان حاضر مقالات خویش را ارائه کردند.پس از آن جناب دکتر بخشانی عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی زاهدان به ایراد سخن پرداختند. پس از ایشان جناب مفتی محمد قاسم قاسمی سخنرانی کردند.بعد از اقامه نماز عصر که به امامت جناب مفتی محمد قاسم قاسمی برگزار شد، طبق برنامه، جلسه پرسش و پاسخ برگزار شد و حضار سؤالات مختلفی را مطرح کردند که جناب مولانا عبدالحمید امام جمعه اهل‌سنت زاهدان، جناب مولانا احمد نارویی (مدیر پایگاه سنی‌آنلاین و معاونت اداری دارالعلوم زاهدان)، دکتر طاهری و دکتر عبیدالله بنی‌کمال (استاد دارالعلوم زاهدان) به سؤالات پاسخ می‌دادند.پس از نماز مغرب جلسه ادامه یافت و شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید به مدت یک ساعت در موضوع فضیلت علم و وظایف دانشجویان و وحدت عملی به ایراد سخن پرداختند. پس از آن بیانه دانشجویان قرائت شد و همایش با دعای شیخ‌الاسلام به پایان رسید.

چهارمین همایش دانشجویان اهل سنت ایران به روایت تصویر

۱۳۸۶ اسفند ۱۰, جمعه

پوزش و اعتذار مجله "خانواده سبز"

فقط یک پوزش!!حکم اهانت به ساحت و حریم پیامبر اسلام ص چیست؟ تعرض به ناموس رسالت چه حکمی دارد؟
و رژیم حاکم که هزاران تن را به خاطر اهانت به خمینی و خامنه ای زندان و اعدام می کند در برابر اهانت به حریم پیامبر اسلام چه عکس العملی نشان داده است؟ و آیا این گونه برخوردها پرده از حقیقت شیطانی و ضد اسلامی رژیم حاکم بر می دارد؟ و آیا یک پوزش از درد جامعه اهلسنت می کاهد ؟؟؟؟

مجله "خانواده سبز" در شماره 195 مطلبی را تحت عنوان "تصویری از جنگ به روایت ابراهیم حاتمی کیا" به چاپ رسانده بود كه در آن به همسر پاک حضرت محمد مصطفی صلی‌الله‌علیه‌وسلم، ام‌المومنین حضرت عایشه صدیقه رضی‌الله‌عنها توهین شده بود كه اين امر باعث ناراحتی عمیق جامعه اهل‌سنت گردید. دست‌اندکاران این مجله در شماره جدید خود و با ارسال ایمیلی به دفتر پایگاه سنی‌آنلاین، از هموطنان بویژه جامعه اهل‌سنت عذرخواهی کردند که متن آن به شرح ذیل است:
اعتذار و پوزشدر شماره 195 به نقل از بروشور تبلیغی، کاری فرهنگی از حوزه هنری سازمان تبلیغات اسلامی به نام "شب خاطره" واژه‌ای درباره عایشه ام‌المومنین همسر پیامبر اسلام (ص) به کار برده شد که به طور اشتباه به دور از کنترل ویراستاری مجله خانواده سبز به چاپ رسید و موجب نگرانی و آزردگی خاطر هموطنان اهل سنت شد.مجله خانواده سبز ضمن پوزش از مطلب چاپ شده، عایشه همسر پیامبر اسلام (ص) را بنا به نص صریح قرآن صاحب کنیه ام‌المومنین می‌داند .بدین وسیله از هموطنان گرامی به ویژه اهل سنت پوزش می خواهیم و امیدواریم ما را ببخشایند.

پاکستان ؛ باغى که بايد هرس شود



گفت و گو با ميرمحمود موسوى سفير اسبق ايران در هند و پاکستان


تمام نخست وزیرها و روسای جمهور پاکستان از فئودالها بودند و یا ریشه هایشان از فئودالیزم پاکستان است. آیا سیاست پاکستان به سمتی حرکت می کند که از ریشه های فئودالیزم فاصله بگیرد؟ آیا این روند در انتخابات آینده پاکستان تاثیر می گذارد؟ این تاثیر مثبت است یا منفی؟
به نکته درستی اشاره کردید. در مجموع کشورهای این منطقه با فرهنگ خاص خودشان یک عامل سهم مهم و چشمگیری دارد. آن عامل مسئله توسعه اجتماعی و توسعه سیاسی است که اگر از این منظر به این بخش نگاه کنیم جواب این سوال را نیز داده ایم.

برای سالیان طولانی این منطقه بزرگ با جمعیت بسیار زیاد، توسط قدرت های استعماری اداره می شد. قدرت های بزرگ دوران انقطاعی را در این منطقه به وجود آورده اند که هزینه های سنگینی را به این جامعه در آن مقطع خاص تحمیل کرد. هزینه های فعلی هم ادامه همان هزینه ها است.

در اواسط قرن 18 از نظر توانایی اقتصادی و تولید، این منطقه هیچ کم از اروپا ندارد. اما با توجه به سلطه سیاسی و نظامی آنها بر این منطقه، وضعیت اقتصادی کم کم تغییر می کند و به سود کشورهای استعماری می شود.

به طور مثال، زمانی هند در سال 1800 بالاترین صادر کننده پارچه نخی به اروپا بوده، اما در اوائل 1900 بالاترین وارد کننده پارچه از بریتانیا است.

یک چنین وضعیتی موتور حرکت جامعه را از حالت کار طبیعی خارج می کند و در حقیقت برای مدت ها چنین جامعه ای با سیاست های دولت مردان استعمارگران اروپایی به جلو می رود و رشد طبیعی اقتصادی، سیاسی و اجتماعیش به شدت تحت تاثیر منافع اروپایی ها قرار می گیرد. بنابراین این منطقه همزمان با اروپا وارد دوره انقلاب صنعتی و دوران جدید نمی شود.

بافت های اجتماعی به همان شکل سابق می ماند و متاثر از سیاست های بریتانیا بسیاری از جنبه های مثبت هویت خود را از دست می دهد.

وقتی به دوران ارباب رعیتی فئودالیته مراجعه می کنیم، درمی یابیم که امتیازات و نقاط ضعفی دارد. در آن زمان نقاط قوت ها هم تحت تاثیر قدرت برتر و عدم تناسب جریانی که همراه اروپا وارد این منطقه شده است با یکدیگر در چالش بودند. این چالش سبب ساز از هم پاشیدگی نسبی در بافت های اجتماعی می شود.از هم پاشیدگی اجتماعی هم باعث ایجاد درگیریهایی می شود.

از جمله این درگیریها می توان به درگیریهای ایالات سرحد شمالی و درگیری ها با افغانستان اشاره کرد که ریشه در بافت های قبایلی این مناطق دارد.

خلاصه مطلب این است که وقتی جامعه پاکستان را که بررسی می کنیم، در می یابیم که روند توسعه و پیشرفتش تحت تاثیر جدی استعمار قرار گرفته است. آنچه در حال حاضر مصداق بافت قبایلی و یا جریان فئودالی است در حقیقت میراث گذشته است که اجازه ندادند این جامعه رشد طبیعی خودش را داشته باشد. چنین جامعه در دوران کودکی خودش باقی مانده است.

اینجا این سوال مطرح می شود که آیا این جامعه در حد صفر باقی می ماند؟ باید بگویم خیر. به هر حال این جامعه رشد می کند. این رشد را در جامعه پاکستان شاهد هستیم. در فرهنگ اجتماعی سیاسی جاری پاکستان چهره هایی که مطرح می شوند هنوز تعریف های سنتی را به همراه دارند. اما در میان آنها به تازگی صنعت گران بزرگ را به تدریج می بینید. فئودالهایی هستند که وارد جریان صنعتی می شوند. مانند نواز شریف، که از جریان های فئودالی وارد جریان های صنعتی شده است.

از زمان کودتای ژنرال مشرف در سال 1999، ارتش سعی کرده نقشی سیاسی بازی کند. آقای اشفاق پرویز کیانی، رئیس ستاد ارتش پاکستان، اعلام کرده همه نظامی ها از ساختمان های دولتی خارج شوند. آیا خروج ارتش باعث ایجاد خلا در فضای سیاسی پاکستان خواهد شد؟
این مسئله محدود به دوران ژنرال مشرف نیست. خاطرم است در زمان ضیا الحق هم چنین وضعیتی وجود داشت. در آن زمان تعدادی از سفرای پاکستان در خارج از کشور نظامی بودند. رئیس تشریفات وزارت خارجه پاکستان نظامی بود.

در حال حاضر بر اساس برخی از آمار که در رسانه های پاکستان مشاهده کرده ام حدود 20 تا 30 نفر از روسای نمایندگی های پاکستان در خارج از کشور نظامی هستند. اما مجموعه این افراد (مدیران در سطح متوسط و بالا) 200 نفر یا 300 نفر هستند. تصور نمی کنم که حضور یا عدم حضور این افراد سهم چندانی در روند دموکراسی در این کشور داشته باشد. اکنون صحیح ترین تصمیم را اشفاق کیانی گرفته است. تصور نمی کنم این موضوع تحول اساسی در وضعیت پاکستان به وجود آورد.

آیا خروج نظامیان از سیاست به دموکراسی در پاکستان کمک می کند؟
اگر نظامیان به کار نظامی گریشان بپردازند طبعا مثبت است. این تعریفی است که در سطح جهانی پذیرفته شده و در فرهنگ سیاسی رایج است.

این تحول تعادل گروه های سیاسی را بهم نخواهد زد و وزن اسلامگرا ها را افزایش نخواهد داد؟
نه. اول باید ترکیب نیروهای جاری در پاکستان را درنظر گرفت و ببینیم قرار است چه اتفاقی بیافتد. پست های خالی شده چه درصدی از پست ها را تشکیل می دهد؟ فکر می کنم درصد بسیار بالایی نیست. چند هزار مدیر در سطح پاکستان کار می کنند و 200-300 پست در بین چند هزار وزنه بالایی نیست.

دوم اینکه، بالاخره در پاکستان سیستمی حاکم است که باید مورد توجه قرار گیرد. سیستم حاکم بر پاکستان، سیستم نسبتا خوبی است که خارج از احزاب مشغول فعالیت است. ارتقا مقام روالی طبیعی دارد که در تمام کشورهای شبه قاره حاکم است. تا رده نفر دوم وزارت خانه ها در چارچوب ضوابط و مقررات داخلی خودشان به تدریج ارتقا مقام پیدا می کنند تا به آن درجه برسند.

ارتقا مقام سیر طبیعی خودش را خواهد داشت و اصولا اعضا در وزارت خانه ها حزبی نیستند و در بسیار دیده شده که گروه های مختلفی می آیند اما تغییری در رده ها دیده نمی شود.

آقای انعام الحق، وزیر امور خارجه پاکستان، در گذشته جزو مقامات ارشد وزارت امور خارجه بود و از 20 سال پیش وی را می شناسم. او معاون وزیر خارجه بود. در دوره ای قائم مقام این وزارت خانه بود و با همه افراد کار کرد، کارش کار دیپلماسی است.

اگر فکر می کنید جریان اسلامی بیاید و این پست ها را بگیرد، چنین اتفاقی نخواهد افتاد. مگر اینکه پیش بینی کنیم که جریانات اسلامی در انتخابات پیروز شوند.

آصف علی زرداری در مصاحبه با مجله نیوزویک گفته او بهترین گزینه برای نخست وزیری پاکستان است.او با مرگ بینظیر بوتو به محبوبیت کاذبی دست یافته است. حضور او در حزب مردم چه در فضای سیاسی پاکستان تاثیری دارد؟
در حال حاضر باید ببینیم که افکار عمومی پاکستان نسبت به این قضیه چه حالتی دارد. افکار عمومی دو دسته هستند. چه در حزب مردم و چه سایر احزاب. بعضی ها به دلیل برخی اتهامات که متوجه وی است از او حمایت نمی کنند. اما تصمیم نهایی با توجه به هدف اصلی حزب در حال حاضر چگونه گرفته خواهد شد بسیار مهم است و باید به آن توجه کرد.

در حال حاضر هدف گذاری حزب پیروزی در انتخابات است. این موضوع آنقدر برای حزب مردم مهم است که شخصی 19 ساله را در بین همه افرادی که سنی از آنها گذشته در جلوی ویترین قرار داده تا بر اساس شاخص ها و کاریزماهای خانوادگی که در جامعه پاکستان مطرح است در انتخابات برنده شود.

مطلب دیگر آن است که انسان احساس می کند رقابتی بین آقای زرداری و افراد دیگر وجود دارد. در راس افراد رقیب آقای امین فهیم قرار دارد که محتمل ترین شخص بعد از زرداری برای نخست وزیری است.

تا اینجا می توان گفت رقابت و در عین حال تفاهم جدی در داخل حزب قابل مشاهده است. حضور آقای زرداری برای حزب مردم در رده دوم قرار دارد. جو غالب حزبی که گرفتن و انتقال قدرت است جای زیادی برای اینکه چه کسی نخست وزیر باشد در این دعوا نمی گذارد.

پیروزی احتمالی آصف علی زرداری در پاکستان را چگونه ارزیابی می کنید؟
خط حزب مردم اینطور نیست که صرفا توسط یک فرد بخواهد اداره شود. برخی از چهره ها تاریخ سازی می کند و یک حزب و یک ملت را به دنبال خود می کشند. تاکنون چنین چیزی از آقای زرداری مشاهده نکرده ایم. بنابراین ناچاریم بگوییم حزب مردم آقای زرداری را اداره خواهد کرد مگر اینکه بگوییم آقای زرداری مشابه بسیاری از مردان سیاسی به تدریج چنان قدرتی پیدا کند که بتواند به تنهایی جریان ساز شوند. از این نمونه ها زیاد داریم. اما اکنون برای آقای زرداری زود است که بخواهیم چنین قضاوتی بکنیم بخصوص در مورد پاکستانی که آبستن حوادث زیادی است.

فرض کنیم مجلس مخالف ژنرال مشرف شکل بگیرد. احتمال دارد بخشی از اختیاراتی که مجلس مسلم لیگ قائد اعظم در اختیار مشرف قرار داده سعی کند پس بگیرد.آیا ژنرال مشرف سمت رئیس جمهور سمبلیک و تشریفاتی را می پذیرد؟
این پیش بینی بسیار سخت است. من درگذشته هم پیش بینی شرایطی را کردم که این شرایط برای پاکستان خیلی شرایط مثبت و خوشایندی نیست. در چند سال گذشته کشوری داشتیم که فرد در راس قدرت از نهاد قدرتمند ارتش آمده بود. تنازعی در میان نبود.

بعد از این، این تنازع به طور جدی خواهد بود. چون درجایی فردی است که قرار است از قدرتی که به آن خو گرفته چشم پوشی بکند و سهمی از آن را به دیگری بدهد. این موضوع نزاع برانگیزی است.

آن کسانی که می آیند از اصلی ترین اهدافشان بازگرداندن کشور به مسیر دموکراسی است. یعنی اینکه قدرت در یک نفر جمع نشود. بنابراین ما یک چالش بسیار جدی در میان داریم. پیش بینی فرجام چنین نزاعی خیلی عاقلانه نیست. چون عوامل زیادی سهم دارند که اشاره ای به آنها می کنم:

1- نقش ارتش. آقای اشفق پرویز کیانی چه نقشی بازی خواهد کرد؟ چند حرکت اخیر وی نشان داده او می خواهد ارتش را از جریانات سیاسی سالم بیرون بکشد. او می خواهد بخشی از محبوبیت از دست رفته اش را بدست آورد و ارتش را به جایی امن ببرد.

2- نحوه همکاری احزاب. در حال حاضر در صحنه سیاسی پاکستان حزب مردم، حزب مسلم لیگ نواز شریف و احزاب اسلامی وجود دارند. نحوی همکاری این احزاب، احتمال ائتلاف احزاب با یکدیگر و ... سهم و نقش خواهد داشت.

3- وضعیت سیاست های خارجی. متاسفانه دولت های خارجی از جمله آمریکا در مسائل داخلی پاکستان سهم دارند و نقش و سهم ایالات متحده در چنین مناقشه ای تعیین کننده است.

4- جریانات تندروانه مسلحانه ای است که عملکردشان می تواند بازی های سیاسی در پاکستان را تحت تاثیر قرار دهد. نحوه تعامل هر نوع دولتی که بر سر کار می آید با این جریانات مهم است. چه بسا که یکی از این جریانات بخواهد از این وزنه به نفع خود استفاده کند که قطعا به سود پاکستان نخواهد بود.

اینها عوامل اصلی صحنه سیاسی پاکستان هستند. به نظرم بازی قدرت دارد وارد مرحله جدیدی می شود. نتیجه اش را خیلی خوب نمی توان پیش بینی کرد. اگر چه خود آقای مشرف گفته اگر من را نخواهند کنار می روم. او پیش بینی کرده مجلس، دولت و احزابی به صحنه باز می گردند که ممکن است تمایلی به حضور وی نداشته باشند.

آمار و ارقامی که منتشر می شود نشان دهنده آن است که نزدیک 75 درصد مردم پاکستان خواستار استعفای مشرف هستند. قطعا این آمار او را به فکر وادار می کند که در چنین شرایطی با چه اعتماد به نفسی می خواهد به چالش با احزاب بپردازد.

می توان انتخابات را شروع دوران ثبات در پاکستان قلمداد کرد؟
سخت است چنین تصوری را داشتن. به دلیل اینکه پاکستان در طول سال های گذشته دچار مسائلی شده که این مسائل به این زودی دست از سر این کشور بر نخواهد داشت.

پاکستان گرفتار اشتباهاتی شده که در دهه 80 میلادی آغاز شده است. به جای اینکه به منافع ملی فکر کند گرفتار برنامه های فرا ملیتی شد. محصولی که ما اکنون به نام افراطی گری به طور جدی به عنوان یک تهدید در منطقه می بینیم محصول پاکستان نیست.

این محصول از جایی دیگری به اینجا آورده شد و در اینجا کاشته شد. پاکستان مانند باغی است گرفتار علف های هرز و آفت های زیادی شده است.

اگر بخواهد این منطقه به آرامش برسد باید این شرایط در میان مدت و بلند مدت اتفاق بیافتد. اکنون پاکستان باید به سراغ مسائل اصلی و جدیش بروند و بیش از این در چارچوب منافع کشورهای دیگر خود را تعریف نکند.

اگر به منافع خود توجه کند و مسائل منطقه ای را برای خود مورد توجه قرار دهد و متحدین منطقه را در نظر بگیرد، آن زمان می تواند به نقاط قوت خود بازگردد.

پاکستان به نظرم احتیاج به فردی دارد که پا پیش بگذارد و دست اتحادی را که با آمریکا و غرب بسته شده مورد تجدید نظر قرار دهد. به استقلال رای جامعه پاکستان مراجعه کند.

کار سختی است. پیش بینی نمی کنم حتما این اتفاق می افتد. اما می دانم که شدنی است. به شرطی که همه طرف ها حاضر به ایثار باشند و بخشی از منافع گروهیشان را کنار بگذارند.

بوی جنگ می دهد این منطقه



نویسنده : آرزو ديلمقانى
پس از ماه ها حملات هوایی پراکنده ارتش ترکیه به مخفیگاه های شورشیان حزب کارگران کرد (پ.ک.ک) در کوه های شمال عراق، ترکیه پنجشنبه بعدازظهر، تانک ها و نیروی زمینی خود را وارد شمال عراق کرد.

این اقدام ترکیه تنش های بین دو کشور همسایه را افزایش داد. این اولین باری نیست که ترکیه برای مقابله با شورشیان حزب کارگران کرد وارد خاک عراق می شود. پس از ورود نیروهای آمریکایی به عراق، در سال 2003 برای اولین بار، نیروهای زمینی ارتش ترکیه به طور گسترده ای وارد خاک عراق شدند، در آن زمان نیز مقامات عراقی اقدام شورشیان کرد را محکوم کردند اما نمی خواستند شاهد حملات گسترده ترکیه در خاک کشورشان باشند.

هوشیار زباری، وزیر امور خارجه عراق در مصاحبه ای پس از ورود نیروهای زمینی ترکیه به خاک عراق گفت که: مسئله افزایش نیروهای ترکیه در خاک عراق، مسئله جدی است و ما امیدواریم که این مشکل هر چه زودتر حل شود چراکه تشدید حملات ارتش ترکیه و یا هر اشتباه کوچک دیگری می تواند به فاجعه ای بزرگ تر تبدیل شود.

پس از ساعت ها حملات هوایی ارتش ترکیه، سربازان ترک از کوه های هابور گذشتند و به مقر پ.ک.ک در شمال عراق رسیدند. تعداد سربازان ترکی که وارد خاک عراق شدند مشخص نیست اما مقامات آمریکایی و عراقی حضور بین 500 تا یک هزار سرباز ترک را تخمین زدهاند این درحالی است که تلویزیون های ترک اعلام کردند که بین 3 تا 10 هزار تن از سربازان خود را وارد خاک عراق کرده اند.

سخنگوی ارتش آمریکا در بغداد در پی اعلام ورود ارتش ترکیه به خاک عراق اعلام کرد که هنوز از اقدامات ارتش ترکیه در خاک عراق اطلاعاتی در دست نیست.

وی گفت که هنوز نمی دانیم که نیروهای ترک تا چه اندازه در خاک عراق پیشروی کرده اند و تا کجا پیش خواهند رفت. ارتش ترکیه اعلام کرده است که به شدت از هرگونه آسیبی به غیر نظامیان جلوگیری خواهند کرد و ما بر این باوریم که آنها به دنبال گروه تروریستی وارد خاک عراق شده اند.

اما احمد دنیز، یکی از اعضای گروه پ.ک.ک گفت که تعدادی از شورشیان با سربازان ترک روز جمعه جنگیده اند. نیروهای ترک در حملات خود به خاک عراق سه پل را از بین برده اند. وی همچنین اعلام کرد که جنگجویان پ.ک.ک حدود 20 سرباز ترک را از پای درآورده اند. ما از آغاز حملات زمینی اطلاع داشتیم بنابراین به گروه های کوچک تری تقسیم شدیم و به سوی آنها آتش گشودیم. این جنگ همچنان ادامه خواهد داشت.

بنابه گزارش آناتولی، آژانس خبری ترکیه، ارتش ترکیه اعلام کرده است که 24 نفر از اعضای پ.ک.ک در حملات اخیر ارتش به قتل رسیده اند و 5 سرباز ترک نیز در این حملات کشته شده اند.

ارتش ترکیه اعلام کرد که حمله ارتش ترکیه به شمال عراق بزرگترین عملیان طی دهه گذشته است و تا زمانیکه که خطر پ.ک.ک به طور کامل برطرف نشود این عملیات ادامه خواهد داشت.

این درحالی است که آمریکا در خصوص محدود کردن عملیات ارتش ترکیه در شمال عراق به این کشور هشدار داد و از ترکیه خواست تا عملیات نظامی ترکیه هر چه سریع تر به نتیجه نهایی خود برسد. همچنین دولت عراق از ترکیه خواست با ادامه عملیات نظامی در شمال عراق، امنیت منطقه را تهدید نکند.

اتحادیه اروپا و سازمان ملل نیز به ترکیه در خصوص افزایش حملات به شمال عراق هشدار دادند. چراکه نگران افزایش تنش ها در یکی از آرام ترین مناطق عراق هستند. اقدامات اخیر ارتش ترکیه می تواند موجب شورش کردهای مقیم این کشور شود.

سربازان کرد منطقه شمال عراق روز جمعه به حالت آماده باش بودند. خبرگزاری های کرد اعلام کردند که سربازان از شهر اربیل، مرکز حکومت کردها به سمت داهاک در شمال اعزام شده اند.

درگیری بین پ.ک.ک و ترکیه سال ها است که ادامه دارد و تا کنون جان هزاران نفر را گرفته است. شورشیان کرد خواهان حقوق بیشتری برای جمعیت کرد ترکیه هستند، این درحالی است که بارها اعلام کرده اند که کردستانی مستقل می خواهند.

درگیریهای بین شورشیان کرد و ارتش ترکیه اکتبر سال گذشته در پی کشته شدن 12 سرباز ترک در نزدیکی مرز ترکیه افزایش یافت. مقامات ترک اعلام کردند که برای پایان دادن به حملات شورشیان کرد، اقدامات لازم را انجام خواهند داد. با وجود آغاز فصل سرما، ترکیه مواضع پ.ک.ک در شمال عراق را هدف بمباران قرار داد.

واقعیت های موجود
دولت ترکیه و ارتش این کشور تحت فشارهای داخلی برای مقابله با حزب کارگران کرد قرار گرفتند. آنکارا مدعی است که پ.ک.ک نزدیک به 40 هزار شهروند ترک را از سال 1984 به قتل رسانده است. ترکیه، آمریکا و اتحادیه اروپا پ.ک.ک را به عنوان یک سازمان تروریستی شناخته اند.

ترکیه اعلام کرده است که با توجه به قوانین بین المللی می تواند به پ.ک.ک در عراق حمله کند. همچنین اعلام کرده است که حدود 3 هزار شورشی کرد در این منطقه زندگی می کنند.

ارتش ترکیه از ماه اکتبر پس از رای نهایی پارلمان ترکیه برای حمله به شمال عراق، حملات محدود به شمال عراق را آغاز کرد.

عبدالله گل، رییس جمهور ترکیه روز جمعه اعلام کرد که من معتقدم عملیات اخیر به صلح و ثبات در منطقه کمک خواهد کرد.

صلیب سرخ عراق اعلام کرد که در پی عملیات زمینی ارتش ترکیه 4 پل نابود شد و 11 خانوار که جمعیت آنها به کمتر از 100 نفر می رسید خانه های خود در این منطقه را ترک کردند. رییس این سازمان اعلام کرد که غیر نظامیان از آنجا که نمی دانند که ارتش ترکیه تا کجا در خاک عراق پیشروی خواهد کرد خانه های خود را ترک کردند.

دولت مرکزی عراق از طرفین برای رسیدن به یک راه حل دیپلماتیک دعوت کرده است.

وزیر امور خارجه عراق در همین راستا در مصاحبه با تلوزیون العربیه اعلام کرد که این حق ترکیه نیست که امنیت منطقه را به خطر بی اندازد و اهدافی به جز پ.ک.ک را هدف قرار دهد. در این صورت موقعیت خطرناکی به وجود خواهد آمد. .

گارت چنگیز، یکی از کارشناسان حوزه امنیت ترکیه گفت که ارتش در دهه 1990 50 هزار نیرو برای نابودی پ.ک.ک اعزام شد که نتوانست موفق شود. عملیات اخیر از نظر روانی می تواند تاثیر کمی داشته باشد.

کین و مهر در رابطه آلمانها و ترکان

نویسنده : غلامعلى لطيفى

سال های 1960، یکی از روزنامه های ترکیه عکس بزرگی از رفتگر میان سالی چاپ کرده بود که در آن رفتگر به تیر سیمانی چراغ برق تکیه داده بود، سیگاری بر لب داشت و دسته بلند جارویش که به شانه اش تکیه داشت از قدش بلندتر بود و مخصوصا طوری چاپ شده بود که از کادر عکس هم بیرون زده بود. در شرح عکس نوشته شده بود، حقوق این هموطن که در شهر هامبورگ به جاروکشی اشتغال دارد از دو برابر حقوق نخست وزیر ترکیه بیشتر است.

در طول دهه های 1960 و 1970 پای کارگران ترک، بعد از ایتالیائی ها، اسپانیائی ها، یونانی ها، یوگوسلاو ها و ... به آلمان باز شد. آلمان ها برای بازسازی ویرانی های جنگ جهانی دوم، سخت نیازمند کارگران نیمه ماهر بودند.

این کارگران به کارهائی می پرداختند که خود آلمان ها رغبت چندانی به انجام آن ها نشان نمی دادند. به این کارگران خارجی، که برای انجام کار معین و مدت مشخص به آلمان رفته بودند، " کارگر مهمان " می گفتند و کشور میزبان هم طبیعتاً حضور آنها را موسمی و موقت تلقی می کرد. کارگران مهاجر عمدتاً در فعالیت های خدماتی فعالیت می کردند، از نظافت معابر گرفته تا شست و شوی ساختمان ها و شیشه ها و پنجره ساختمان های مرتفع.

اما فرقی که " مهمانان " ترک با سایر " مدعوین " پیدا کردند این بود که کارکران اروپائی بعد از اتمام قراردادهایشان به وطن بازگشتند، ولی مهمانان ترک، نه فقط حاضر به ترک " مهمانی " نشدند، بلکه بعد از مدتی بنا بر ضرورت های انسانی و اجتماعی اجازه یافتند اعضای خانواده و اهل بیت را نیز به نزد خود فرا خوانند.

این گروه از مهاجران ترک غالباً از طبقات پائین اجتماع و عمدتاً از اهالی شرق آناتولی و مناطق روستائی بودند و گفته می شود بسیاری از آن ها قبل از سفر به آلمان حتی شهرهای کوچک مجاور روستایشان را هم ندیده بودند، چه رسد به شهر های مرکزی بزرگی مانند آنکارا و استانبول.

این جمعیت تازه وارد نه فقط با معیارهای زندگی در یک جامعه شهری اروپائی ناآشنا بود بلکه شکل و ظاهر آنها نیز تعجب و حیرت آلمان ها را بر می انگیخت.

به تعبیر یک نویسنده ترک:" این مهاجرین مانند مسافران یک سفینه فضائی بودند که در یک سیاره ناشناس فرود آمده باشند. زیرا همانقدر که مسافران از دیدن عجایب محیط و منظر سیاره ناشناس در تحیر بودند به همان میزان هم اهالی محل از مشاهده هیأت ظاهری و نحوه رفتار و کردار این مسافران به حیرت و هراس افتاده بودند."

بعد از مدتی، آنگاه که پای ترکان به تدریج به اماکن عمومی و محل های گذران اوقات فراغت باز شد، با مقاومت و اعتراض شدید آلمان ها مواجه شدند. آنان حاضر نبودند حضور ترکان را در کنار خود و در سر میز های مجاور تحمل کنند و غالباً به عنوان اعتراض، دسته جمعی محل را ترک می کردند. از این رو لوحه ای در برابر درهای ورودی این قبیل اماکن می آویختند که در آن بطور مودبانه از پذیرائی از مشتریان ترک پوزش می طلبید.

این رفتار ها، البته بعدها با دخالت مراجع قانونی، متوقف شد اما یکسره از میان نرفت. با وجود این، مهاجران ترک، که اینک نسل سوم آنها به عرصه رسیده است، نتوانستند چنانکه باید در جامعه آلمان جذب شوند.

از دلایل عدم جذب مهاجران ترک در جامعه آلمان، علاوه بر مغایرت های بسیار شدید فرهنگی و تعلقات قومی، یکی هم قوانین کشور میزبان بوده است که کسی به صرف تولد در آن کشور تبعه آلمان شمرده نمی شود.

در نتیجه، در طول 30 – 40 سال گذشته، سه نسل متوالی از ساکنان دائمی در آن کشور به عرصه رسیدند که فاقد تابعیت کشور بودند. اما این جمعیت چند میلیونی، خود به خود از حقوق شهروندی، مانند بهداشت، مسکن و آموزش و پرورش بهره مند می شدند.

به قرار آمارهای رسمی، در سال 2004، 36 در صد شهروندان ترک، به رغم آن که در آلمان به دنیا آمده اند و به طور دائم در آن کشور زندگی می کنند فاقد تابعیت آلمان هستند.

در سال 2000، پارلمان آلمان قانونی تصویب کرد که بر اساس آن به آن دسته از فرزندان مهاجرین که در آلمان متولد شده اند تابعیت کشور داده شد. اما چون کشور آلمان " تابعیت دوگانه " را نمی پذیرد، بنا بر این دارندگان این نوع تابعیت ها، که به اعتبار تولد در آلمان از والدین خارجی از آن بر خوردار می گردند، میان سنین 18 تا 23 سالگی باید یکی از دو ملیت آلمانی یا پدری را انتخاب کنند و از دیگری برای همیشه چشم بپوشند.

با این حال نباید جامعه ترک آلمان را، که جمعیت آن را حدود 8/2 میلیون نفر بر آورد می کنند، یکسره خارج از جریان زندگی فرهنگی، سیاسی و اقتصادی آن کشور دانست.

نه تنها ترکان مهاجر موفق شده اند تاریخ و فرهنگ سرزمین اجدادی خودشان را در آلمان بشناسانند، بلکه بسیاری از ترکان نسل دوم وسوم توانسته اند در عرصه های سینما، ورزش، موسیقی و ادبیات بدرخشند و افتخاراتی برای آن کشور کسب کنند.

بسیاری از ترکان در قلمروهای سیاسی و فعالیت های اجتماعی حضور چشمگیر دارند. آمارها حاکی از آن است که ترکان معمولاً از حزب " سوسیال دموکرات " آلمان جانبداری می کنند و عده قابل ملاحظه ای از ترکان اکنون در پارلمان های فدرال و ایالتی و محلی عضویت دارند.

نقش مهاجرین ترک در عرصه های صنعت و تولید آلمان همواره مورد ستایش مقامات رسمی آن کشور بوده است. به طور مثال در سال 2000، رمضان چاوش اوغلی، یکی از مهاجرین نسل اول، در مراسم دریافت پلاک تقدیر از گرهارد شرودر، صدر اعظم وقت آلمان، به عنوان " موفق ترین کارفرمای سال " گفت:" 30 سال پیش در این کشور حمال بودم. حالا در کارگاه های لباس دوزی من 2000 نفر به کار مشغولند. به خود و این کشور می بالم."

۱۳۸۶ اسفند ۹, پنجشنبه

بلوچستان ایران؛ از فقر گسترده تا خشونت کور

درج مظلبی زیر به منظور تائید آن نیست بلکه فقط در راستای نشر نظرات مختلف می باشد تا دوستان بتوانند نظرات مخالف را مورد نقر قرار دهند.تفتان
بلوچستان ایران؛ از فقر گسترده تا خشونت کور
Poverty and Blind Violence in Baluchestan
امیرحسین آسایش زاهدان ۲۵ دی ۱۳۸۶
استان محروم و توسعه نیافته سیستان و بلوچستان در سالهای اخیر شاهد افزایش خشونت و منازعات مسلحانه توسط گروههای ستیزه جو بوده است که مسولیت حملات متعددی را علیه نیروهای نظامی و افراد غیر بلوچ بعهده گرفته اند. به طور کلی اوضاع در سیستان و بلوچستان بحرانی است و این استان هر روز بیشتر از قبل به کانون ناامنی و شرارت تبدیل می گردد. گرچه دولت مرکزی همواره ریشه نا آرامیهای بلوچستان را مرتبط با اغراض ضد ایرانی خارج از مرز ها می داند، اما یقینا نمی توان اثر محرومیت شدید اقتصادی و همچنین عدم دسترسی به نهاد های سیاسی را در ایجاد و گسترش این نا آرامیها نادیده گرفت.
بر اساس آمارهای رسمی دولت؛ استان سیستان و بلوچستان توسعه نیافته‌ترین استان کشور است. نرخ بیکاری در این منطقه پنج برابر بیشتر از نرخ متوسط کشوری است و این استان از نظر شاخص بیسوادی در صدر قرار دارد. طی دو دهه گذشته کم‌ترین میزان سرمایه‌گذاری در این استان صورت گرفته و بیشترین میزان اعدام در این استان ثبت شده است. ۹۰ درصد از ساکنان این پهناورترین استان ایران جزء اقشارآسیب پذیر هستند و ۴۵ درصد از این افراد زیر خط فقر زندگی می‌کنند. بدون هیچ گونه اغراقی؛ پدیده قاچاق کالا به یک پدیده فراگیر تبدیل شده و قاچاق موادمخدر به یک شغل نیمه‌رسمی تبدیل شده است. سازمان بهزیستی معتقد است که این استان از بالاترین نرخ اعتیاد برخوردار است و اخبار رسانه‌های رسمی تایید می‌کند که این استان، ناامن ترین منطقه کشور است.
بلوچستان ایران با دارا بودن ۱۱۰۰کیلومتر مرز خاکی از شرق با پاکستان و افغانستان و۳۰۰ کیلومتر مرز آبی از جنوب با دریای عمان و کشورهای خلیج فارس؛ ۵/۱۱ درصد از خاک ایران را شامل شده است. این استان پهناور که فقط ۳ درصد از جمعیت ایران را در خود جای داده، هنوز که هنوز است دارای ساختاری به شدت کهنه و عشیره‌ای است. همه چیز در گرو قبایل و طوایف اصلی این منطقه همچون طوایف ریگی، براهوئی، ناروئی، شهنوازی، مری، کهرازهی، مبارکی، سردارزهی، شیرانی و لاشاری است. فقر و فلاکت عمومی در این استان سنی‌ نشین یک واقعیت قدیمی است که در سال‌های اخیر با خشکسالی شدید ابعاد بیشتری یافته است.
در سال ۲۰۰۶ میلادی، ۳۰ درصد از دختران این منطقه از ورود به مدارس ابتدایی بازمانده‌اند که به مراتب بیشتر از میانگین ملی است. تعصبات قومی و فقدان امکانات تحصیلی اصلی‌ترین عامل این فاجعه خاموش بوده است. بخش بزرگی از جوانان بیکار این منطقه یا به مهاجرت روی می‌آوردند یا مشاغل کاذبی چون کوپن‌فروشی و دست‌فروشی را پیشه می‌سازند. بخشی از مردان هم به اجبار جذب قاچاقچیان بین‌المللی شده یا در بهترین حالت، به یک قاچاقچی خرده‌پا برای خروج سوخت از ایران و ورود کالاهای خارجی به داخل مرزها تبدیل می‌شوند. کم نیستند افرادی که هنگام قاچاق چند گالن بنزین یا چند کیسه آرد، در جریان فرار از دست ماموران مرزی و به دلیل بی‌توجهی به فرمان ایست پلیس مورد اصابت گلوله قرار گرفته و مرده‌اند.
در چنین شرایطی است که گروهی مانند «جندالله» و فردی چون عبدالمالک ریگی سر بر می‌آورد. بخواهیم یا نخواهیم؛ عبدالمالک ریگی که خود را اخیراً «عبدالمالک بلوچ» می‌خواند یک تروریست تمام‌‌عیار است که ترکیبی از رفتارهای القاعده، تفکرات وهابیون، تعصبات عشیره‌ای و شعارهای جاه‌طلبانه سیاسی را به نمایش گذاشته است. با این حال نباید از یاد برد که پدیده عبدالمالک تنها نمودی مشمئزکننده از شرایط پیچیده در بلوچستان است.
عبدالمالک ریگی رهبر گروه «جندالله» که بعدها خود را «جنبش مقاومت مردم ایران» نامید، در حقیقت بر امواج نارضایتی‌های قوم بلوچ از «تبعیض» و «فقر» و «تحقیر» سوار شده است. این جوان ۲۴ ساله بلوچ و سنی در بیانیه‌های خود از جمله در بیانیه ۲۰ فوریه ۲۰۰۷ ادعا کرده است که برای «حفظ حقوق ملی و مذهبی بلوچ‌ها و سنی‌ها در استان بلوچستان» و برای «قطع تبعیض، خشونت، بی‌عدالتی، فساد و تصفیه‌ قومی» مبارزه می‌کند. ریگی سازمان خود را یک «سازمان دفاعی» خوانده، اما با افتخار مسئولیت حملات خشنی چون واقعه تاسوکی در مارس ۲۰۰۶ که به قتل ۲۳ غیر بلوچ منجر شد را بر عهده گرفته است. همچنین در حمله به اتوبوس حامل افراد سپاه پاسداران در فوریه ۲۰۰۷ دوازده نظامی توسط این گروه به قتل رسیدند. در تازه‌ترین بیانیه این گروه که ۱۲ دسامبر ۲۰۰۷ منتشر شد، وی با آغاز عملیاتی به نام «انتقام ۳» وعده داده است که سال جاری را به «خونبارترین سال» برای جمهوری اسلامی تبدیل کند.
در بسیاری از حملات مسلحانه این بلوچ ناراضی، شیوه‌های القاعده در عراق از جمله قتل شنیع اسرا علناً تکرار شده است. به رغم این خشونت عیان و مشمئزکننده، ریگی اما توانسته است فدائیان و هوادرانی در بخشی از استان سیستان و بلوچستان ایران پیدا کند. نگاهی به وبلاگ‌های افراد بلوچ نشان می‌دهد که تعداد معدودی از بلوچ‌های سنی حتی این ناراضی متعصب را تا حد یک «قدیس» بالا برده‌اند. فردی به نام احمد بلوچ شعری در وصف عبدالمالک ریگی سروده که وی را «سردار آزادی»، «جلوه قداست و مردانگی»، «فرشته نجات»، «شجاع‌ترین آزادی‌خواه»» و صفاتی امثال این خوانده است.
مقامات ایرانی همواره بر حمایت کشورهایی نظیر پاکستان و آمریکا از عبدالمالک ریگی تاکید کرده‌اند. برخی از رسانه‌های غربی نیز تایید کرده‌اند که آمریکا به تلافی مداخلات تهران در عراق، سیاست ایجاد ناامنی در داخل ایران را پیگیری می‌کنند. صرفنظر از درستی یا نادرستی این مساله؛ راز حمایت برخی از بلوچ‌های سنی از گروه جندالله را بایستی در مسایلی مهم‌تر جستجو کرد.
به گفته بسیاری از ناظران، بیکاری جدی و فقر فراگیر در استان سیستان و بلوچستان از مهم‌ترین عواملی است که زمینه نارضایتی گسترده را فراهم کرده است. به گفته عبدالحمید مولوی امام جمعه مسلمانان سنی در زاهدان، «فشارهای معیشتی بر مردم سیستان و بلوچستان به قدری زیاد است که باعث پریشانی عموم مردم شده است»
مساله دیگر، بدبینی ریشه‌دار مقامات جمهوری اسلامی به مساله قومیت‌هاست که تحولات اخیر منطقه بر میزان آن افزوده است. بنا بر یک سنت قدیمی در جمهوری اسلامی، مقامات ارشد استان‌های قوم‌گرا مخصوصاً مقامات امنیتی و انتظامی همواره از میان افراد غیر بومی انتخاب شده‌اند. این اصل نانوشته در استان سیستان و بلوچستان با تاکید بیشتری به اجرا گذاشته شده است. تا آن‌جا که تعداد «مدیران ارشد» بلوچ و سنی در استان پهناور سیستان و بلوچستان در طول حیات جمهوری اسلامی به تعداد انگشتان دست نمی‌رسد.
واقعیت فوق باعث شده که بلوچ‌ها احساس کنند هیچ سهمی از قدرت سیاسی ندارند. به گفته دکتر شهریاری نماینده زاهدان در مجلس، «استان سیستان و بلوچستان در دولت دوم محمد خاتمی تنها یک فرماندار بلوچ داشته و در سطح استانداری حتی یک مقام بلوچ و سنی نیز وجود نداشته است». شهریاری البته تاکید می‌کند که در دولت احمدی‌نژاد برای نخستین‌بار، معاون استاندار سیستان، ۵ فرماندار و ۵ مدیرکل این استان از میان افراد بلوچ و سنی انتخاب شده‌اند. اما حتی همین تغییرات مورد اشاره شهریاری نیز نتوانسته است احساس محرومیت ریشه‌دار ساکنان این مناطق را برطرف سازد.
به این مساله باید یک نکته مهم دیگر یعنی برخوردهای یکجانبه مدیران غیربومی با مردمان بلوچ و نبود یک درک مشترک میان مدیران استان با ساکنان منطقه را نیز اضافه کرد. عبدالحمید مولوی امام جمعه بانفوذ سنی در زاهدان تاکید می‌کند که استاندار سیستان و بلوچستان لازم نیست حتماً یک سنی باشد، اما حداقل فردی باشد که حساسیت‌ها، شرایط استان و دغدغه مردم بومی را درک کند.
موضوع دیگر، وجود نوعی احساس «نا امنی روانی» در میان بلوچ‌هاست. حبیب‌الله ع. که یک کاسب ساکن در سراوان است تاکید می‌کند که مردم عادی از هرگونه مواجهه با ماموران انتظامی مخصوصاً سربازان عادی و دون‌پایه هراس دارند. چند ماه قبل تعدادی از جوانان بلوچ ساکن ایرانشهر طی نامه‌ای سرگشاده به محمود احمدی‌نژاد تاکید کردند: «چیزی که بلوچ را از همه بیشتر رنج می‌دهد این است که بی‌پناه است، امنیت روحی ـ روانی ندارد و از حمایت قانون یا مجریان قانون برخوردار نیست». در این نامه که توسط خبرگزاری‌های رسمی منتشر شد، تصریح شده بود که «بزرگترین شخصیت‌های علمی، فرهنگی و اجتماعی بلوچ گاه توسط سربازان صفر غیر بلوچ مورد اهانت قرار می‌گیرند و نه تنها توبیخ نمی‌شوند که تشویق وحمایت هم می‌گردند».
این احساس ناامنی ظاهراً پس از واقعه تاسوکی که مشهورترین عملیات تروریستی گروه جندالله است و ترتیبات امنیتی استان سیستان و بلوچستان را متحول کرد، شکل جدی‌تری به خود گرفته است. در واقع تنها نتیجه فعالیت‌های مسلحانه بلوچ‌های ناراضی این بود که باعث شدت عمل بیشتر حکومت شد. افزایش شدید اعدام‌ها در سیستان و بلوچستان طی دو سال گذشته نمودی از این شدت عمل است.
عبدالعزیز که او نیز یک بلوچ سنی ساکن در سراوان است به خبرنگار میانه می‌گوید: «فضای سنگین فعلی باعث شده است که یک نفر بتواند یک بلوچ سنی را به سادگی آب خوردن به شرارت، قاچاق یا همکاری با گروه‌های مسلح متهم کند».
بلوچ‌های سنی البته دلایل دیگری هم برای نارضایتی دارند. یکی از مهم‌ترین این دلایل، اختلافات مذهبی آن‌ها با شیعیان است که تمام ارکان قدرت را در اختیار دارند. مقامات جمهوری اسلامی حداقل در سطوح بالا قویاً می‌کوشند مانع تشدید اختلافات شیعه و سنی شوند. آیت‌الله خامنه‌ای طی سال‌های اخیر مکرراً بر «برادری شیعه و سنی» تاکید کرده و تصریح کرده است که تشدید اختلافات این دو گروه یکی از اهداف سرویس‌های اطلاعاتی غربی است. با این حال، بسیاری از بلوچ‌های سنی معتقدند که حداقل عملکرد بخش‌هایی از حاکمیت بر خلاف چنین رویکردی است.
یک روحانی اهل سنت در زاهدان که مایل به افشای نامش نبود به خبرنگار میانه گفت: «اکثریت استان سیستان و بلوچستان از سنی‌ها تشکیل شده است اما ما نمی‌توانیم برای خود مسجد جدیدی بسازیم و حتی ترمیم مسجدهای قدیمی نیز با مانع مواجه می‌شود». به ادعای او، نشانه‌هایی نیز از یک سیاست کلان برای بر هم زدن ساختار جمعیتی استان و افزایش جمعیت شیعیان در آن به چشم می‌خورد.
برخی از فعالان بلوچ همچنین جمهوری اسلامی را متهم می‌کنند که حداقل طی دوره‌ای به ترورهای قومی و مذهبی دست زده است. به گفته این افراد، تعدادی از بلوچ‌ها از جمله روحانیون سنی بلوچ در داخل یا خارج کشور ترور شده‌اند که مولوی عبدالملک ملازاده، مولوی عبدالناصر جمشید زهی، مولوی عبدالستار و مولوی عبدالعزیز کاظمی مشهورترین آن‌ها هستند.
در واقع فرقی نمی‌کند که چنین اتهاماتی راست باشند یا دروغ. مهم این است که برخی از بلوچ‌های سنی دیدگاهی به شدت بدبینانه نسبت به اهداف پنهان مقامات جمهوری اسلامی پیدا کرده‌اند که تصحیح آن به این سادگی‌ها هم نیست. این بدبینی عمومی باعث شده است که حتی تحلیل‌هایی مضحک در متن جامعه بلوچستان فراگیر شوند. نمونه‌ای از این تحلیل‌ها را می‌توان از حبیب‌الله ع. یک کاسب ساکن در سراوان شنید. وی با اطمینان اظهار می‌دارد که گسترش بیکاری، توزیع بی رویه مواد مخدر و افزایش اعتیاد؛ بخشی از سیاست رسمی دولت برای نابودکردن بلوچ‌های سنی است.
رواج چنین تحلیل‌هایی را می‌توان نمودی از جامعه عشیره‌ای، فقیر و توسعه‌نیافته بلوچستان دانست. با این حال، برداشت درست‌تر آن است که این تحلیل‌ها را نمودی از نارضایتی شدید بلوچ‌ها و نارضایتی آن‌ها بدانیم. نارضایتی‌هایی که از فقر و تبعیض و تحقیر آغاز می‌شود و به خشونت کور یا انفعال اجتماعی می‌انجامد.
امیر حسین آسایش، خبرنگار حوزه جامعه
http://www.mianeh.net/fa/

'هفتاد درصد افغانستان' از کنترل دولت کرزی خارج است



به گزارش آژانس خبری تفتان به نقل از بی بی سی کارشناسان استخباراتی (اطلاعاتی) آمریکایی می گویند شورشیان طالبان، کنترل بیش از ده درصد خاک افغانستان را دردست گرفته اند.
این کارشناسان می گویند دولت رئیس جمهور حامد کرزی، فقط بر سی درصد این کشور کنترل دارد.
مایک مک‌کانل رئیس اداره ملی اطلاعات آمریکا به کمیته نیروهای مسلح سنای ایالات متحده گفت بیشتر خاک افغانستان، اکنون توسط رهبران قبیله ای اداره می شود.
در این جلسه به سناتورهای آمریکایی گفته شد که بخشی از موفقیت طالبان در افغانستان، به خاطر افزایش حمایت گروه القاعده از آنهاست.
دوازده ماه گذشته، خشن ترین دوره در افغانستان، از زمان سقوط طالبان با حمله ائتلاف تحت فرمان آمریکا در سال 2001 میلادی خوانده شده است.
'دولت ناتوان'
به گفته جاناتان بیل خبرنگار بی بی سی، کارشناسان مستقل سیاست خارجی در واشنگتن، قبلا هشدار داده بودند که شش سال پس از سقوط طالبان، افغانستان به گونه گسترده ای، در حال تبدیل شدن به یک دولت ناتوان است.
اکنون مایک مک‌کانل مدیر اداره اطلاعات ملی ایالات متحده، زمینه های این نگرانی را در برابر اعضای کمیته نیروهای مسلح، برجسته کرده و می گوید کنترل حدود هفتاد درصد خاک افغانستان، در دست رهبران قبیله ای و طالبان است.

ژنرال مایکل میپلز (Michael Maples) رئیس آژانس اطلاعات دفاعی آمریکا نیز به این کمیته گفته هنوز مشکلات عمده ای بر سر راه تلاش ها برای کنترل مناطق بی قانون قبیله ای در جنوب افغانستان وجود دارد.
این باور وجود دارد که طالبان و القاعده، در مناطق قبیله ای مرز افغانستان و پاکستان، شبه نظامیان مسلح را آموزش می دهند و با استفاده از این مناطق، حملات خود در افغانستان را سازماندهی می کنند.
ژنرال میپلز گفت ارتش پاکستان، برای چنین نبردی، آموزش ندیده است.
او افزود که جبران این کمبود و تغییر چنین وضعیتی، چهار تا پنج سال زمان می برد.
ژنرال ارشد آمریکایی، مایکل میپلز، پیشتر گفت که ارتش پاکستان پایگاه های القاعده در مناطق هم مرز با افغانستان را، به طور بنیادی نابود نکرده است.

یک معلم کرد به اعدام محکوم شد



به گزارش آژانس خبری تفتان به نقل از بی بی سی فرزاد کمانگر، معلم و فعال مدنی کرد به جرم عضویت در حزب کارگران کردستان (پ ک ک) که در ترکیه فعالیت می کند به اعدام محکوم شده است.
فرزاد کمانگر، دبیر هنرستان کار و دانش شهرستان کامیاران در جنوب استان کردستان، عضو انجمن صنفی فرهنگیان و انجمن زیست محیطی ئاسک (آهو) بوده و با نام مستعار "سیامند" در ماهنامه فرهنگی - آموزشی رویان که به اداره آموزش و پرورش کامیاران تعلق دارد قلم می زده است.
وی که در زمینه حقوق قومی و مسائل زنان فعال بوده، در امرداد 1385 (ژوئیه 2006) همراه با دو فعال کرد دیگر به نامهای علی حیدریان و فرهاد وکیلی در تهران دستگیر و هر سه نفر به عضویت در حزب کارگران کردستان (پ ک ک) متهم شدند که در ترکیه فعالیت می کند.
هر سه متهم از آن زمان تاکنون در زندان اوین تهران و همچنین بازداشتگاههای گوهردشت کرج، کرمانشاه و سنندج به سر برده اند.
فرزاد کمانگر در طول دوره بازداشت با ارسال نامه ای به خارج از زندان از شکنجه خود خبر داده و فعالان حقوق بشر می گویند که وی به دلیل جراحات ناشی از شکنجه دو بار به بهداری زندان انتقال یافته است.
در گزارش دیده بان حقوق بشر آمده که هنگامی که خلیل بهرامیان، وکیل فرزاد کمانگر با وی ملاقات کرده، دست و پای موکل او بر اثر بدرفتاری با وی در بازداشت و بازجوییها می لرزیده است.
دوشنبه گذشته (25 فوریه) شعبه سی ام دادگاه انقلاب تهران فرزاد کمانگر را به جرم اقدام علیه امنیت ملی به اعدام محکوم کرد و برای علی حیدریان و فرهاد وکیلی علاوه بر اعدام، مجازات ده سال زندان نیز در نظر گرفت.
گروه دیده بان حقوق بشر که به حکم صادره علیه فرزاد کمانگر اعتراض کرده از قول خلیل بهرامیان، وکیل او اعلام کرده که محاکمه بر خلاف موازین دادرسی در ایران صورت گرفته و غیرقانونی است.
136 تن از معلمان شهرستان کامیاران با صدور بیانیه ای خواستار آزادی فرزاد کمانگر شده و اعلام کرده اند که با توجه به شناخت و آگاهی از پیشینه کاری و اجتماعی او هیچگونه کار و فعالیت خارج از عرف و قانون جمهوری اسلامی از وی مشاهده نکرده اند و او را فردی متعهد به حرکت و فعالیت در چارچوبهای قانونی صنفی و مدنی می دانند.

اعتراض جهانی به محکومیت های اعدام در ایران


اعتراض جهانی به محکومیت های اعدام در ایران
• سازمان های مدافع حقوق بشر نسبت به صدور احکام تازه ی اعدام در کردستان و سیستان و بلوچستان ابراز نگرانی کردند. سازمان دیده بان حقوق بشر با صدور اطلاعیه خواهان لغو حکم اعدم فرزاد کمانگر معلم کامیارانی شده است و در اطلاعیه ی دیگری فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و سازمان جهانی مبارزه با شکنجه مراتب نگرانی شدید خود را نسبت به صدور حکم مرگ آقای یعقوب مهرنهاد، ساکن زاهدان و روزنامه نگار اعلام کرده است ...

سازمان های مدافع حقوق بشر نسبت به صدور احکام تازه ی اعدام در کردستان و سیستان و بلوچستان ابراز نگرانی کردند. سازمان دیده بان حقوق بشر با صدور اطلاعیه خواهان لغو حکم اعدم فرزاد کمانگر معلم کامیارانی شده است و در اطلاعیه ی دیگری فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر و سازمان جهانی مبارزه با شکنجه مراتب نگرانی شدید خود را نسبت به صدور حکم مرگ آقای یعقوب مهرنهاد، ساکن زاهدان و روزنامه نگار اعلام کرده است. سازمان دیده بان حقوق بشر: معلم کــُــرد شکنجه و به مرگ محکوم شد (واشنگتن دی سی، 27 فوریه، 2008) – سازمان دیده بان حقوق بشر امروز اعلام کرد که قوه قضاییه ایران باید حکم اعدام معلم کــُــرد، فرزاد کمانگر را لغو کند. کمانگر در شماری از سازمان های جامعه-مدنی فعال بوده است. مقامات مسئول همچنان موظفند درباره اظهارات کمانگر مبنی بر اینکه وی در حین بازداشت شکنجه شده است تحقیق کنند و هر ماموری را که در این آزار و اذیت فیزیکی شرکت داشته است مسئول بدانند. جو ستورک نایب رئیس بخش خاورمیانه سازمان دیده بان حقوق بشر دراین باره می گوید: "پرونده فرزاد کمانگر نشانگر این است که چگونه نقض حقوق بشر در ایران عادی شده است. کمانگر شکنجه شده، مورد محاکمه غیرعادلانه قرار گرفته و هم اکنون با حکم اعدام مواجه است." روز 25 فوریه، شعبه 30 دادگاه انقلاب کمانگر را به اتهام "اقدام علیه امنیت ملی" به اعدام محکوم کرد. دادستان ادعا کرد که کمانگر از اعضای "حزب کارگران کردستان" (PKK) است. مطابق با اظهارات وکیل کمانگر، این دادگاه التزام های قانونی ایران را که منوط به محاکمه علنی این قبیل پرونده ها با حضور هیئت منصفه است را نقض کرده است. وی همچنین به سازمان دیده بان حقوق بشر اظهار داشت که مقامات دادگاه درخواست ایشان برای متابعت از الزامات قانونی آیین دادرسی را به سخری گرفتند. مقامات کمانگر را در ماه ژوئیه، 2006 در تهران بازداشت کرده و او را در بازداشتگاه های گوناگون در کردستان، کرمانشاه، و تهران نگاه داشته اند. کمانگر اظهار داشته است که در ماه اوت 2006، هنگام بازداشت در بند 209 زندان اوین، ماموران او را به حدی شکنجه کردند که ناچار شدند وی را برای معالجه پزشکی به درمانگاه زندان منتقل کنند. کمانگر، همچنین گزارش هایی مبنی بر آزار و اذیت و شکنجه در حین بازداشت وی در شهر های سنندج کردستان و استان کرمانشاه ارائه داده است. وکیل کمانگر به سازمان دیده بان حقوق بشر گفت اولین باری که با موکلش ملاقات کرده بود دست و پاهای او در اثر بدرفتاری ها در حین بازداشت و بازجویی می لرزیده است. کمانگر، خود جزئیات چگونگی شکنجه شدنش را در نامه ای از زندان مختصراً تقریر کرده است. دیده بان حقوق بشر یک نسخه از این نامه را دریافت کرده است. قبل از دستگیری، کمانگر دوازده سال در شهر کامیاران به عنوان معلم کار کرده و عضو هیئت مدیره شاخه محلی انجمن صنفی معلمان و یکی از گروه های محلی حامی محیط زیست بوده است. کمانگر برای ماهنامه "رویان" از نشریات اداره آموزش و پروش شهر کامیاران می نوشته است. او همچنین نویسنده برای یک سازمان حقوق بشر محلی بوده که نقض شدن حقوق بشر در کردستان و استان های دیگر را مستند سازی می کرده است. سازمان دیده بان حقوق بشر با مجازات اعدام به دلیل ماهیت بی رحمانه و غیر انسانی آن تحت هرگونه شرایطی مخالف است. ستروک گفت: "این پرونده به مقامات ایرانی این فرصت را می دهد که نشان دهند چگونه توانایی جبران و تحقیق در مورد وضعیتی که شواهدی عمده مبنی بر محاکمه غیر عادلانه و شکنجه موجود است را دارند." برای اطلاعات بیشتر با این شماره ها تماس بگیرید: در واشنگتن دی سی، جو ستروک (انگلیسی): +1-202-299-4925 (mobile) در قاهره، جاسر عبد الرزاق (انگلیسی و عربی): +20-10-502-9999 (mobile)
محکومیت به مرگ یک روزنامه نگار در بلوچستان
27 فوریه 2008 "فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر" (FIDH) و "سازمان جهانی مبارزه با شکنجه" (OMCT) مراتب نگرانی شدید خود را نسبت به صدور حکم مرگ آقای یعقوب مهرنهاد، ساکن زاهدان، روزنامه نگار روزنامه "مردم سالاری" و رییس انجمن "صدای عدالت"، اعلام می دارد. روز 19 فوریه 2008، سخنگوی قوه قضاییه در یک کنفرانس مطبوعاتی اعلام کرد که آقای یعقوب مهرنهاد به دلیل مشارکت در گروه تروریستی "جند الله" به مرگ محکوم شده. آقای یعقوب مهرنهاد هیچ اطلاعی درخصوص تاریخ و شرایط محاکمه خود دریافت نکرده و دادگاه او بدون حضور وکیل مدافع و خانواده اش انجام شده است. آقای مهرنهاد روز 6 مه 2007 به همراه دیگر اعضای این انجمن بازداشت شد. اعضای دیگر مدتی بعد آزاد شدند، در حالی که آقای مهرنهاد زندانی و سپس به مرگ محکوم شد. به گفته سخنگوی قوه قضاییه، این پرونده اکنون در مرحله تجدیدنظر است، ولی در این زمینه، اطلاعات بیشتری ارائه نشد. "فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر" و "سازمان جهانی مبارزه با شکنجه" صدور این حکم که نتیجه یک دادرسی پرهیاهو و ناعادلانه است را شدیدا محکوم می کنند. سازمان های ما از دولتمردان جمهوری اسلامی می خواهند که تحت هر شرایطی سلامت روحی و جسمانی آقای یعقوب مهرنهاد را تضمین کنند و امکان برگزاری یک محاکمه عادلانه، بی طرف و بدون تأخیر را در جریان دادگاه تجدیدنظر مهیا سازند. خاطرنشان می سازد که برگزاری چنین دادگاهی کاملا براساس عهدنامه ها و موازین بین المللی حقوق بشر است که از سوی جمهوری اسلامی نیز مورد تأیید قرار گرفته اند. "فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر" و "سازمان جهانی مبارزه با شکنجه" بار دیگر یادآوری می کنند که صدور حکم اعدام یک اقدام بی نهایت جنایتکارانه، پست و غیربشری است و به شدت با آن مخالف هستند. این عمل که ناقض حق زندگی است در اعلامیه جهانی حقوق بشر و دیگر موازین بین المللی حقوق بشر نیز نفی شده است. به علاوه، سازمان های ما سرکوب مخالفان و مدافعان حقوق بشر از سوی دولتمردان جمهوری اسلامی را به شدت محکوم می کنند. این اشخاص که اکثرا در مناطق اقلیت نشین زندگی می کنند به اتهاماتی، از جمله مشارکت در گروه های تروریستی، محکوم می شوند. "فدراسیون بین المللی جامعه های حقوق بشر" و "سازمان جهانی مبارزه با شکنجه" بر روی این حقیقت تأکید می کنند که ایران با ارائه نامزدی خود در انتخابات شورای حقوق بشر سال 2006 متعهد شده "بالاترین سطح استانداردها را در ارتقاء و حمایت از مقوله حقوق بشر رعایت و حفظ کند". قابل ذکر است که ایران مصرانه روی این نکته تأکید نمود که "تلاش هایی را به طور مستمر در زمینه حفظ شئونات انسانی و ارتقاء و حمایت از مقوله حقوق بشر و آزادی های اصلی انجام خواهد داد". سازمان های ما به منظور اطمینان بخشیدن به واقعیت ادامه این تلاش ها، از جمهوری اسلامی ایران می خواهند تا براساس عهدنامه های بین المللی حقوق بشر عمل کند. پاریس – ژنو، 26 فوریه 2008 به درخواست فوری برنامه نظارت بر حمایت مدافعان حقوق بشر به شماره IRN 007/0807/OBS 092 و 093 مراجعه کنید.
اخبار روز

صلاحیت ۱۰ نامزد انتخاباتی در خاش تایید شده است

به گزارش آژانس خبری تفتان به نقل از ایسنا از مجموع ۱۹ نفر از داوطلبان ثبت‌نامی نمایندگی مجلس هشتم شورای اسلامی در حوزه‌ی انتخابی شهرستان خاش، بخش‌های نوک‌آباد، ایرندگان میرجاوه، کورین و نصرت‌آباد تاکنون ۱۰ نفر تأیید صلاحیت شده‌اند.به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا) منطقه‌ی سیستان و بلوچستان، فرهاد کهرازهی، عبدالسلام پاک‌زاد، سعید شهنوازی، عبدالواحد شهنوازی، حمیدرضا پشنگ‌ریگی، محمود کردی، محمد نبی‌کرد، عبدالمجید کرد، شریف ریگی و حبیب‌الرحمن جمشیدزهی از جمله نفراتی هستند که تأیید صلاحیت شده‌اند.هم‌چنین محمدرضا کردی، حمزه شهنوازی، باب‌الدین میربلوچ، محمد‌امین خردمند، عبدالمجید ریگی و عبدالنبی کرد از افرادی هستند که صلاحیتشان تأیید نشده است.عبدالرحمن ایرندگانی، احمد سامانی و لال‌بخش ریگی نیز استعفای خود را اعلام کردند.

۱۳۸۶ اسفند ۸, چهارشنبه

برگزاری تحصن در دانشگاه سیستان و بلوچستان


برگزاری تحصن در دانشگاه سیستان و بلوچستان
در پی ناکارآمدی مسئولین دانشگاه سیستان و بلوچستان در طی یک ماه اخیر دانشجویان با مشکلات شدیدی روبرو بوده اند. در پی سرمای فوق العاده در استان از حدود یک ماه پیش؛ دانشگاه در تامین سوخت گرمایشی کاملا ناتوان بوده است بگونه ای که دانشجویان شبهای سرد کویری را با تنها پتو و لباسهای فراوان بسر می کنند و مجبورند با آب سرد استحمام کنند که این امر موجب بیماری اکثر دانشجویان شده است. سرانجام وقتی یکماه از عدم تامین سوخت گذشت دیروز در یک اقدام خودجوش دانشجویان دست به تحصن زدند و از رئیس دانشگاه خواستند تا پاسخگو باشد. دانشجویان از ریاست دانشگاه خواستند تا اگر مسئولین نمی توانند امکانات اولیه زندگیشان را فراهم کنند؛ اقدام به تعطیلی دانشگاه در تاریخ 10 اسفند نماید.پس از گذشت یک روز نه تنها وضعیت هیچ تغییری نکرده بلکه برخلاف روال سالهای گذشته بسیاری از دانشکده ها (دانشکده هنر و ...) در اقدامی عجیب و غیر معمول حتی با وجود در پیش بودن انتخابات مجلس هشتم (در تاریخ 24 اسفند ماه) که برای نظام اهمیت فوق العاده ای دارد؛ اعلام کرده اند تا روز 28 اسفند کلاسها دایر می باشد و عدم حضور دانشجویان به منزله حذف واحدهای آموزشی است. که این امر مزید بر علت گشته و اعتراض های بیشتری را در پی داشته است.شایان ذکر است که در پی تحصن دیروز بسیاری از دانشجویان مورد تهدید قرار گرفته اند.

مصاحبه با جناب مولانا عبدالرحمن محبی حفظه الله



مصاحبه با جناب مولانا عبدالرحمن محبی حفظه الله

اشاره:
جامعه ایده‌آل، علل موفقیت مسلمانان صدر اسلام، علل ضعف مسلمانان قرن حاضر، ارزیابی اوضاع کنونی جهان اسلام و ... از محورهای عمده مصاحبه‌ای بود که با جناب مولانا عبدالرحمن محبی، استاد دارالعلوم زاهدان و یکی از شاگردان حضرت مولانا محمد یوسف بنوری رحمه‌الله، مطرح کردیم. متن کامل این مصاحبه تقدیم خوانندگان عزیز می‌گردد.

سنی‌آنلاین:* لطفا به عنوان اولین سؤال بفرمائید تعریف یک جامعه ایده‌آل و موفق از دیدگاه شما چیست؟
بسم الله الرحمن الرحیم** باید عرض شود که جهان ایده‌ال و بسیار خوب از نظر اسلام جهانی است که در آن ایمان، عدالت، الفت، اتحاد، ایثار و دیگر صفات خیری که در کلام رب‌العالمین آمده است وجود داشته باشد و صفاتی همچون بغض، عناد، کینه، خودخواهی، حرص، آزار، بدخواهی، تبهکاری اختلاف، شقاق و نفاق در آن نباشد. جهانی را که دارای صفات نیک باشد می‌توان گفت جهانی بسیار خوب و بهشت‌گونه است. اما وقتی که صفات خیر در جهان نباشند آن جهان نمی‌تواند جهان خوبی باشد بلکه وقتی این اصول و بنیادها از بین رفتند هر آن، این احتمال می‌رود که دنیا رو به خرابی برود و هر روز از روز دیگر بدتر شود.

* چه عللی باعث شد تا گروه اندک مسلمین صدر اسلام به موفقیت برسند و رهبری دنیا را بر عهده گیرند؟
** گروه، اندک و بسیارش با آن اصولی که عرض شد مطرح نیست «کم من فئة قلیلة غلبت فئة کثیرة». وقتی یک گروه دارای یک پیام باشند، دارای یک نظام، اصول و اساس باشند، آنها از نظر خالق کائنات مورد پسند هستند؛ در اصطلاح به آنها گروه هدایت‌شده گفته می‌شود. این گروه یقیناً غلبه می‌کنند؛ یعنی یک گروهی که با هم الفت دارند، ایثار، اتفاق، اتحاد، ایمان و قوت و قدرت باطنی، صفا و ذکاء و پاکیزگی دارند، گروهی هستند که خود به خود در حال رشد و ترقی و بالندگی هستند. گروههای بزرگی که در میان خودشان گرفتار یک سری مشکلات شوند رفته رفته از بین می‌روند. گروه‌های دیگر اگر بخواهند به راحتی بر آنها مسلط می‌شوند، زیرا گروه اول مثل یک دیوار پوسیده منهدم می‌شود. در قرنهای اول اسلام گروهی از بندگان زیر نظر خالق کائنات و با تعلیمات نورانی قرآن تربیت شدند. امروز هم اگر چنین گروهی بوجود آید همان حالت پیدا خواهد شد، چرا که پیروزی و پیشرفت مرهون یکسری اصول و اساس الهی است. اصولی که در چارچوب آن مردم برای خدا حرکت کنند و جویای خدا باشند و دیگران را بسوی خدا دعوت بدهند. آن خدایی که این جهان را آفریده است بطور یقین آنها را حمایت می‌کند.

* با عنایت به آیه «قل إن العزة لله و لرسوله و للمؤمنین» بفرمایید چرا امروزه مسلمین رو به ضعف و خواری پیش می‌روند؟
** خالق کائنات علیم و لطیف هستند و می‌فرمایند که «عزت همه برای خدا و رسول خدا و مومنین است» مسلماً کسی که هدفش راه خدا باشد، عزت خدایی نصیبش می‌شود و کسی که حرکتش در راه الهی باشد، کسی که حرکتش مطابق با سنت محبوب الهی باشد، مورد پسند الهی قرار می‌گیرد. آنهایی که این گونه نیستند، گرچه کافر نباشند و در دایره و حیطه اسلام باشند ولی پایبند اصول الهی نباشند، نمی‌توانند آن عزت الهی را حاصل کنند. علتی که مسلمانان امروزه به این صورت گرفتار هستند، نفاق است؛ عدم اخلاص، ایمان کامل، عدم اتباع از سنت رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم، عدم توجه به دستورات کلام الهی است. من خاطره‌ای عرض می‌کنم که یک سالی به حج رفتم و تصمیم گرفتم همین سؤال را از تک تک مردم در حرمین شریفین بپرسم؛ از بچه، بزرگ، عالم، دانشگاهی بپرسم. هرکس را دیدم پرسیدم، چون در صفوف حرمین شریفین افرادی از هر سنین هستند من از آنها سؤال می‌کردم و هرکس به گونه‌ای جواب می‌داد. تا اینکه از یک شیخ عالم بزرگواری سؤال کردم و ایشان به من جوابی داد که در دل بنده نقش بست و تا امروز آن رابه خاطر دارم. آن بزرگوار به من گفت که ما به سنت صاحب گنبد خضرا پشت کردیم و کل کامیابی و رحمت و نصرت الهی بستگی دارد به سنت حبیب خدا و وقتی که ما پشت کردیم دیگر ما از چه دری می‌توانیم عزت حاصل کنیم؟
هر آن کس که از درگه اش سربتافت به هر در که رفت هیچ عزت نیافت
مسلمانان که امروزه در جهالت افراط و تفریط گرفتار هستند مشکلشان صرفاً روی گردانی از مقدسات و روی گردانی از سنت رسول گرامی صلی‌الله‌علیه‌وسلم است. این اوضاع ادامه خواهد داشت مگر آنکه مسلمین توفیق توبه را حاصل کنند و برگردند به سوی خداوند و بهترین برگشت را داشته باشند، آن وقت است که تأییدات غیبی خداوند نصیب آنها می‌شود و همان عزت، شرف، قدرت و پیشرفت نصیب مسلمانان خواهد شد.

* اوضاع کنونی جهان اسلام را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
** اگر این اوضاع به این گونه ادامه داشته باشد من خیری پیش‌بینی نمی‌کنم. همه موردامتحان و آزمایش خداوند، گرفتار و در عذاب هستند؛ خواهند بود کسانی در این اوضاع بسیار خطرناک و هولناک گلیم خودشان را بکشند و مورد عنایات و اسرار الهی باشند و این را من منتفی نمی‌دانم، چرا که خداوند درهر محیط، زمان و اوضاع بندگان خاص خودش را دارد و آنها درحمایت رب العالمین هستند «الا ان اولیاء الله لاخوف علیهم ولا هم یحزنون». تا زمانی که کتاب خدا است، سنت پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم است، در جوامع هم افراد خاص پیدا می‌شوند ولی افراد نمی‌توانند جلوی جمهور را بگیرند. وقتی جمهور و توده مردم دارند راههای خلاف را می‌روند، اینها [در جامعه] تأثیر [منفی] دارند مگر اینکه کاری بشود که اکثریث مردم به سوی حق برگردند.

* مسلمانان که در هر عصر و زمان زیر بار تهاجم نرفته‌اند و استعمار را نپذیرفته‌اند، علت در چیست که امروزه استکبار جهانی کشورهای اسلامی را اشغال نموده اما مسلمانان از گذشته خود غافل گشته‌اند؟
** کل قرآن مجید در این مورد بحث دارد و خدای تبارک و تعالی وعده‌هایی با مسلمانان دارد اما تحت شرایط «و لا تهنوا و لا تحزنوا و انتم الاعلون ان کنتم مؤمنین». مسلمانان با نام نمی‌توانند به مراد برسند. یهود و نصاری هم نام خوبی است مسلمان هم نام خوبی است ولی خداوند به نام وعده نکرده بلکه به حقیقت وعده کرده که اگر مسلمانان بر آن موازین و معیارهای الهی که مورد پسند خداوند هستند، برگردند و بر آنها چنگ زده و استقامت کنند، فداکاری و جهاد کنند و به آن اندازه از خداوند اطاعت کنند که جهان آنها را دیوانه خطاب کند و جهان برای کوبیدن آنها بسیج شود، ولی استقامت کنند، این حالات وقتی در میان مسلمانان بوجود آید یقیناً این جمع مورد حمایت خداوند قرار می‌گیرند، ولی در غیر این صورت، فقط به این خاطر که نامشان مسلمان و یا نام مملکت‌شان اسلامی است، حمایت‌های غیبی خداوند نصیبشان نمی‌شود. در جهان امروز انسانها در مقابل یکدیگر قرا گرفته‌اند و هرکس زر و زور بیشتری دارد او برنده است. وقتی که در جماعت دیگر آن حقایق معنوی و مراکز بزرگ خدا پسندانه نباشند مسلما جنگ مادیات در میانشان بوجود خواهد آمد. امروز مسلمانان چمشان به همهمه‌ و خورد و نوش دنیاست و در این چیزها خیلی از مسلمانان پیشرفت کرده‌اند و ثروت و امکانات زیادی زیادی جمع کرده‌اند و حتی تسلیحات زیادی نیز فراهم کرده‌اند، ولی فقط با این چیزها نمی‌توان کاری از پیش برد، چرا که در این کارها کسانی که کافر هستند جلوتراند. از اول جلو بوده‌اند حالا هم هستند و در آینده هم جلو خواهند بود. اگر خدا نخواهد توی این چیزها مسلمانان نمی‌توانند بر کفار غلبه کنند. البته ما اینها را نادیده نمی‌گیریم؛ اول معنویات، بعد اسباب «و اعدوا لهم ما استطعتم من قوة ومن رباط الخیل». اگر فقط توکل بر اینها باشد موجب هلاکت انسان خواهد شد. خلاصه عرض کنم اگر مسلمانان بر آن معیارهای اصیل اسلامی یعنی آن چیزی که خالق کائنات می‌خواهد، استوار باشند پیروز خواهند بود. خود اسلام را خدا می‌خواهد؛ اسلام غیر از مسلمانان است. اسلام امروزه هم پیروز است. زمانی که پیامبر خدا صلی‌الله‌علیه‌وسلم با آن همه صفات عالیه که خدای تعالی عنایت فرموده بود و زمانی که صحابه با آن قدرت معنوی اسلام را پشتیبانی می‌کردند، اسلام پیش می‌رفت. اما امروز که هیچ کس مانند آن دوران پشتیبانی نمی‌کند، خود اسلام است که پیش می‌رود. شما می‌دانید که پرفروش‌ترین کتاب در دیار کفر همین قرآن است! ببنید هر وقت کسی که سالها در آتش کفر و در حالت غفلت و تاریکی بوده به محض اینکه متوجه قرآن می‌شود اعلام می‌کند که من مسلمان هستم، من از کفر بی‌زارم. با وجود پیشرفتی که الآن در دنیا وجود دارد، کفار پریشانند. آنها مسلمانان را مورد تهاجم قرار می‌دهند و به ظاهر طرفداران اسلام را می‌کشند و می‌خواهند اسلام را از بین ببرند، ولی نمی‌دانند که اسلام غیر از مسلمانان است. اسلام خودش پیروز است. این مسلمان ‌کشی‌ها در هر دور و زمانی که بوده می‌بینیم که خود آن قاتلین از اسلام متأثر می‌شوند؛ مثل فتنه تاتار که خطرناکترین فتنه علیه اسلام و مسلمین بود و اینها آمدند و مسلمانان را کشتند، ولی در آخر خود آنها به دامان اسلام پناه آوردند و سالیان درازی حکومتهای اسلامی داشتند. اسلام پیروز است، چون خدا اسلام را می‌خواهد؛ اسلام مناره نور خدا و حجت خدا در زمین بر خلقتش است و این پیروز است. روزی که اسلام نباشد جهان هم نیست. خداوند این جهان را ادامه می‌دهد تا زمانی که اسلام وجود دارد. مسلمان باید باید در چارچوب اسلام حرکت کند و باید ظاهر و باطنش با اسلام باشد. در آن وقت است که مسلمانان روزگارشان خوب می‌شود، در غیر این صورت همیشه دنباله‌رو کفار و اهل دنیا هستند.

* در پایان بفرمائید راه برگشت به عزت و مجد از دست رفته چیست؟
** راه برگشت در این است که مردم به نحو احسن متوجه حقیقت‌هایی که در قرآن و سنت آمده باشند. ازگفته‌ی بزرگان است که «ما صلح آخرهذه الامة الا بما صلح اوله» همان اصول و اساس و راهی که اولین‌ها پیش گرفتند و پیروز شدن اینها هم باید با تمام توان استقامت کنند و پیش بروند. «ان الذین قالوا ربنا الله ثم استقاموا تتنزل علیهم الملائکة الا تخافوا و لا تحزنوا». آنها باید به پیش بروند تا جنازه‌هایشان امثال حمزه‌ها رضوان‌الله‌علیهم پرپر شود، بروند جلو تا مثل پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وسلم خونشان نقش برزمین شوند، جلو بروند و همه چیز را در طبق اخلاص بگذراند و تا سرحد شهادت جلو بروند و ان‌شاءالله که دست غیب رب‌العالمین آنها را حمایت می‌کند و این برگشت، برگشت احسن خواهد بود و آن زمان عزت دنیا و آخرت نصیب مسلمانان می‌شود. همین پیش‌بینی در روایات اسلامی وجود دارد که زمان آمدن حضرت عیسی و حضرت مهدی این امت به صراط مستقیم برمی‌گردد و پیروز می‌شوند. والسلام علیکم ورحمة الله و برکاته

پخش مستقیم چهارمین همایش دانشجویان اهل‌سنت ایران

تقدیر بر این شد که در سال 86 شاهد برگزاری مجدد همایش سراسری دانشجویان اهل‌سنت باشیم. همایشی که به جای برگزاری سالیانه این بار به بهانه دیدار با دوستانی که 8 ماه پیش یافته بودیم .4 ماه زود تر از موعد برگزار شود.این همایش چیزی در حدود10 سال پیش در ابعاد کوچکتر از امروز و با هدف ایجاد پل ارتباطی میان دانشجویان و حوزه شکل گرفت. هر سال دانشجویان مشغول به تحصیل در زاهدان میهمان حوزه می‌شدند و در محیطی دوستانه با هم به گفتگو و مباحثه می‌نشستند.پس از 6 سال وقتی نتایج چشم‌گیر همایش در جامعه دانشجویی نمایان شد، این ایده به ذهن خطور کرد که چرا سایر دانشجویان اهل‌سنت ایران از این گردهمایی بهره‌مند نگردند. پس با درایت و همکاری مسئولین حوزه راه برای برگزاری اولین همایش سراسری هموار شد و در نتیجه طی 3 سال پیاپی این همایش اصلی‌ترین پل ارتباطی میان دانشجویان و طلاب حوزه گردید. در طی این سالها سعی شده بود با بکارگیری تجارب ارزنده اجرایی نقاط ضعف و قوت این همایش بررسی شده و جهت‌گیری به سمت یک همایش کامل و بی‌نقص و موثر پیش برود. مطمئنا همایش چهارم میدان مناسبی خواهد بود تا این تجارب بکار گرفته شوند. هر چند هنوز هم عرصه برای کارهای بزرگتر و منسجم‌تر باز است. مخصوصا اگر به خلاقیت و پشتکار طلاب و دانشجویان اعتماد بیشتری شود.قابل ذکر است این همایش بطور مستقیم (صوتی) از این سایت پخش خواهد شد.زمان آغاز همایش: پنجشنبه/ نهم اسفند 1386 زمان آغاز پخش مستقیم برنامه‌ها : ساعت 2 (بعد از ظهر)
برنامه زمانبندی چهارمین همایش سراسری دانشجویان اهل‌سنت ایران

دستگیری های نگران کننده در خاش


دستگیری های نگران کننده در خاش
ایمیل دریافتی
طی چند هفته اخیر متاسفانه اخبار بسیار نگران کننده ایی از شهرستان خاش بگوش می رسد ده ها نفر تاکنون از درب منازل و یا در جاهای دیگر ربوده شده اند و هیچ اطلاعی از سرنوشتشان در دست نیست گمان می رود با توجه به اینکه اکثر رسانه ها و تریبون های بلوچی به موضوع فعال مدنی آقای یعقوب مهرنهاد پرداخته اند در سایه آن رژیم با کمال آسودگی سعی در دستگیری عناصر به اصطلاح مشکوک دارد لازم به ذکر است در پی ترور نافرجام آقای پشنگ راههای ارتباطی خاش به زاهدان و خصوصا خاش ایرانشهر مملو از نیرو گشته و پاسگاه های دامن و تیغ آب در ایرانشهر با ایجاد ایست بازرسی خودرو ها را مورد تفتیش قرار می دهند.
حرکات مشکوک علیه پشنگ ریگی
اخیرا و قبل از ترور نافرجام حمیدرضا پشنگ فیلمی منتسب به وی توسط افراد مشکوک بصورت گسترده انتشار یافت در این فیلم که با موبایل گرفته شده بود آقای پشنگ دستور تخریب ده ها خانه در منطقه ایی را داده بود که این خانه ها بعدا با خاک یکسان گشت در این فیلم و عاملین فیلم قصدشان از انتشار آن ظاهرا تحریک عده ایی دیگر بوده است شایعات حاکیست عاملین ترور نافرجام آقای پشنگ از جانب وزارت اطلاعات تجهیز و تحریک گشته اند
یک انسان

احمقی نژاد


تردیدهای انتخاباتی



تردیدهای انتخاباتی
هیچ زمانی در مورد انتخابات این اندازه بزرگان ما تردید نداشتند . پس از رد صلاحیتهای گسترده علمای ما بسیار خوشحال شدند و احساس راحتی نمودند که بار بزرگی از دوششان برداشته شده است دیگر نیازی به دوندگی و جمع نمودن مردم ندارند. تصمیم قاطع تا چند روز پیش همین بود که : علما به کار درس و مدرسه شان مشغول باشند و کاری به انتخابات نداشته باشند مردم بدانند و انتخابات.
اما پس از تایید مجدد صلاحیت برخی از کاندیداها آنهایی که تایید شده اند مرتب مراجعه می کنند و هر کدام سعی می کنند نظر علما را جلب نمایند و حرف همه شان این است که شما ما را تنها نگزارید .
اکنون بزرگان مردد اند که چه بکنند یک عده ای از علما با قاطعیت می گویند : وقتی ما در هیئت اجرایی و سایر جاهای تصمیم گیرنده و برگزار کننده انتخابات هیچ فردی را نداریم (و بنا بر این اعتمادی به حفظ آرای مردم نداریم) نباید گناه مردم را بعهده بگیریم . آنها می گویند: وقتی هیئت اجرایی و نظارات با آن شکل تمام کاندیداها را بدون دلیل رد صلاحیت نمودند و کسی نتوانست بگوید بالای چشمتان ابرو است چه تضمینی برای سلامت انتخابات وجود دارد؟ مگر آنها موظف نیستند اعتماد ما را جلب کنند؟ آیا نباید افرادی از ما در آنجاها حضور داشته باشند؟
بازار شایعات هم که خیلی گرم است مثلا می گویند : در مورد فلان کاندیدا تصمیم قطعی گرفته شده که حتما باید برود یعنی اگر رای بیاورد یا نیاورد رفتنش قطعی است پس اینهمه رقابت برای نفر دوم (یعنی یک نفر ) است. و....
به این صورت بزرگان متردد و فکر مند هستند معلوم نیست در آخر به کدام سمت کشیده شوند.

پیام تسلیت مرگ ناگهانی دوست عزیزمان داوود کرد



از دست دادن دوست عزیز داوود کرد دانشجوی رشته داروسازی دانشگاه میسور هند را به خانواده محترم و کلیه دانشجویان ایرانی و بلوچ تسلیت عرض نموده و از درگاه خداوند اجر عظیم برای آن مرحوم و صبر و شکیبایی برای خانواده ی ایشان مسئلت دارم.داوود کرد در راستای لبیک به حدیت نبوی " اطلب العلم و لو بالصین " جهت تحصیل به هند هجرت کرده بود .

الهي تا جهان باشد به دولت در جهان باشي



الهي تا جهان باشد به دولت در جهان باشي

الهي از بليات دو عالم در امان باشي

الهي درد بد هرگز نبيتي در امان باشي

الهي روز محشر همدم پيغمبران باشي

الهي رهبر من ايمن از باد خزان باشي

الهي هر كه بد خواه تو باشد سرنگون گردد

الهي روزگارش چون شب من نيلگون گردد

الهي باده ي عشرت به جانش همچو خون گردد

.اين شعر رو خودم گفتم.بررسي كنيد اگه خوشتون اومد ميتونيد در وبلاگتون بذاريد.من تقديمش ميكنم به امير عبدالمالك .لطفا اگه خوشتون اومد به من ميل بديد.ومن الله توفيق.

عمر از بلوچستان

روسیه: از تحریم های تازه علیه ایران حمایت می کنیم



ويتالی چورکين، سفير روسيه در سازمان ملل متحد، روز چهارشنبه گفت: در صورتی که ايران طی روزهای آينده غنی سازی اورانيوم را متوقف نکند، اين کشور از دور تازه تحريم ها علیه ايران حمايت خواهد کرد.
آقای چورکين که از طريق ويدئو با خبرنگاران مصاحبه می کرد، گفت:«اگر ايران طی روز های آينده فعاليت های غنی سازی مربوط به پروژه آب سنگين را متوقف نکند، آن گاه بله، روسيه، که برای خود تعهدات معينی را پذيرفته است، از قطعنامه ای که در ماه های اخير پيش نويس آن تهيه شده حمايت خواهد کرد.»
سفير روسيه همچنين افزود:«روسيه هميشه تاکيد کرده است که شورای امنيت (سازمان ملل متحد) تحريم های معينی را عليه ايران اعمال کند.»
روسيه می گوید این کشور تعهد کرده است تا سوخت مورد نياز نيروگاه اتمی بوشهر، که توسط کارشناسان آن در حال تکميل است، را به مدت ده سال تامين کند و ایران نیازی به غنی سازی اورانیوم ندارد.
«اگر ايران طی روز های آينده فعاليت های غنی سازی مربوط به پروژه آب سنگين را متوقف نکند، آنگاه بله، روسيه، که برای خود تعهدات معينی را پذيرفته است، از قطعنامه ای که در ماه های اخير پيش نويس آن تهيه شده حمايت خواهد کرد.»
ویتالی چورکین
«قطعنامه هفته آینده به رای گذاشته می شود»
در حالی آقای چورکين به ايران هشدار داده است که از تحريم های تازه حمايت خواهد کرد که کشورهای فرانسه، بریتانیا و آلمان پيش نويس متن قطعنامه تازه تحريم ايران را به طور رسمی در اختيار شورای امنيت سازمان ملل متحد قرار داده اند.
نمايندگان گروه ۱+۵ ؛ روسيه، آمريکا، چين، فرانسه و بريتانيا همراه با آلمان طی روز های گذشته مذاکرات فشرده ای درباره صدور قطعنامه تازه عليه ايران داشته اند و برخی ديپلمات ها ابراز اميدواری کرده اند طی هفته آينده قطعنامه تازه در شورای امنيت به تصويب برسد.
در همين حال، يك ديپلمات آمريكايى گفته است احتمالا هفته آينده قطعنامه تازه عليه ايران در شوراى امنيت سازمان ملل به راى گذاشته مى شود.
به گزارش خبرگزارى فرانسه، اين ديپلمات كه نخواست نامش فاش شود، افزود: فرانسه، بريتانيا و آلمان، حمايت كنندگان اصلى اين قطعنامه مى خواهند مطمئن شوند که اين قطعنامه به اتفاق آراء تصويب خواهد شد.
اين ديپلمات با اشاره به اين كه «روز جمعه قطعنامه به راى گذاشته نمى شود» افزود: براى اعمال نظرات اعضاى غير دايم شوراى امنيت مانند اندونزى، ليبى و افريقا جنوبى، كمى زمان نياز است تا اصلاحاتى در متن پيش نويس انجام شود.
اين پيش نويس علاوه بر تحريم هايی همچون ممنوعيت سفرهای خارجی برای افراد و فروش تجهيزاتی که قابليت استفاده در فعاليت های هسته ای دارند، ازهمه کشورهای جهان می خواهد در روابط مالی خود با ايران، مانند اعتبارات صادراتی، ضمانت و بيمه، «هشيارانه»عمل کنند.
همچنين اين پيش نويس از آژانس بين المللی انرژی اتمی خواهد خواست ظرف ۹۰ روز از تاريخ تصويب اين قطعنامه، طی گزارشی اعلام کند که آيا ايران غنی سازی اورانيوم را به طور کامل متوقف کرد است يا خير.
تلاش برای تصويب قطعنامه جديد تحريم عليه تهران پس از آن صورت می گيرد که آژانس بين المللی انرژی اتمی در تازه ترين گزارش که خود درباره برنامه هسته ای ايران اعلام کرده است که ايران به سوالات باقيمانده درباره فعاليت های گذشته خود پاسخ داده است، اما اين کشور از پاسخ دادن به سوالات منابع اطلاعاتی غرب، درباره تحقيقات برای نظامی کردن برنامه هسته ای خود در گذشته، خودداری کرده است.
از سوی دیگر و در واکنش به گزارش آژانس، مقام های بلندپايه جمهوری اسلامی ايران گزارش تازه محمد البرادعی را «پيروزی هسته ای» ارزيابی کرده و اعلام کرده اند که روز بيستم فروردين ماه جشن هسته ای بر پا خواهد کرد.
اسرائيل و دستيابى ايران به سلاح اتمى
همزمان با این تحولات، اهود اولمرت، نخست وزير اسرائيل، كه در ژاپن به سر مى برد، روز چهارشنبه در پاسخ پرسشى درباره جلوگيری از دست يابى ايران به سلاح هسته اى گفت:«فكر مى كنم زمان (براى جلوگيرى از دستيابى ايران به سلاح اتمى) وجود دارد. اين زمان نامحدود نيست ولى بيشتر از چند ماه است».
ايران اين اتهام را كه در تلاش براى دستيابى به سلاح هسته اى است رد مى كند و مى گويد برنامه هسته اى اين كشور صلح اميز و با هدف تامين انرژى است.
آقاى اولمرت در حالى درباره جلوگيرى از دستيابى ايران به سلاح هسته اى اظهار كرد كه روز سه شنبه رييس اطلاعات ارتش اسرائيل به يك كميته پارلمان اين كشور گفت: ايران احتمالا تا سال ۲۰۱۰ به سلاح هسته اى دست خواهد يافت.
آقاى اولمرت همچنين در يك كنفرانس مطبوعات پس از ديدار با ياسوئو فوكودا، نخست وزير ژاپن، از موضع قاطعانه توكيو در قبال مخالفت با دستيابى ايران به سلاح اتمى قدردانى كرد.
ژاپن که روابط نزدیک اقتصادی با ایران دارد، پس از تصویب قطعنامه های شورای امنیت علیه تهران، از سرمایه گذاری در صنعت نفت این کشور خودداری کرد.
شورای امنيت سازمان ملل متحد طی دو قطعنامه لازم الاجرا از ايران خواسته است تا فعاليت های حساس هسته ای مربوط به غنی سازی اورانيوم را متوقف کند، اما ايران اين در خواست را رد کرده است.
مقام های ايران می گويند به رغم آنکه پرونده هسته ای ايران از نظر آنها بسته شده است، اما اين کشور به همکاری خود با آژانس بين المللی انرژی اتمی ادامه می دهد.

رادیو فردا