۱۳۸۶ اسفند ۸, چهارشنبه

سیطره زابلی ها بر استان


سیطره زابلی ها بر استان
بسیاری از دوستان کاملا با جریان سیطره زابلی ها بر تمام مناصب و فرصت های شغلی و تجاری استان آشنا هستند از انحصار کامل ادارات دولتی ( مثل فرمانداری – استانداری - شیلات سیستان – بانک ها ونیروهای نظامی )گرفته تا مقوله های متفاوت دیگر همچون میوه و تره بار کارگاه ها و کارخانه ها و.. که در این مختصر قصد دارم بصورت فشرده و دسته بندی شده توضیحات بیشتری در برخی از این موارد ارائه دهم . بسیاری از زابلی ها می گویند بلوچ ها خود تحصیل نمی کنند و راه خلاف را برمیگزینند در پایین خواهید دید چرا یک فرزند بلوچ با دنیایی از استعداد باید گازوئیل و بنزین بفروشد و در آخر کشته شود باید علت را بررسی کرد و به حل آن پرداخت چرا که با وجود بودن علت حذف معلول فایده ایی نخواهد داشت .
مراکز اموزشی از دبستان تا دبیرستان
همانگونه که مستحضرید تربیت فرزندان علاوه بر اینکه در ابتدا باید توسط والدین صورت گیرد بخش مهم دیگرش در مدارس انجام می پذیرد کودکان این سرمایه های هر خانه زمانی به رشد و تعالی فکری دست خواهند یافت که در شرایط مناسب پرورش یابند متاسفانه در استان سیستان و بلوچستان بدلیل نگرش منفی قومی و مذهبی بسیاری از کارمندان و معلمان زابلی به مسائل و به طبع تحت تاثیر قرار گرفتن دانش آموزانشان تقریبا بعد از دوره راهنمایی عملا شاهد دودسته شدن محصلان به دو گروه بلوچ و زابلی شیعه و سنی هستیم . در این میان دانش آموز شیعه و زابلی اگر اشتباهی انجام دهد مورد بخشش قرار گرفته اما بلوچ به شدیدترین صورت مورد محاکمه و بازخواست قرار میگیرد بطوریکه اخراج گسترده دانش آموزان بلوچ و همچنین ترک تحصیل بسیاری دیگر ناشی از این عملکرد است . همچنین بسیاری از معلمان زابلی علاقه ایی به درس دادن به دانش آموزان بلوچ ندارد که این باعث ضعف شدید علمی دانش آموختگان بلوچ در مقاطع بالاتر می گردد چرا که با پایه درسیشان ضعیف است .
مراکز آموزش عالی
با توجه به شرایط نامساوی بالا اگر دانش آموز بلوچی توانست به مرکز آموزش عالی و دانشگاه ها راه یابد با مشکلات دیگری رو بروست . در این مراکز اکثر زابلی ها که قبل از پایان تحصیلات دارای شغل هستند و حقوق می گیرند !! با استفاده از اساتید زابلی پله های رسیدن به مدرک را یکی در میان طی می نمایند و نمرات صفرشان با گذاشتن دو در پشت بیست میگردد نمونه های اینچنینی زیاد است مثل دختر آقای شهریاری که از درسی 2 گرفته بود که بعدا همان دو تبدیل به بیست گردید ( که اتفاقا این مورد داد یکی از نشریات را هم در آورد ) همچنین همسر یک مدیر کل زابلی که تمام نمراتش 18 و 19 بود تا معدل دوره لیسانسش بالاتر از 18 شود چرا که معدل بالاتر از 18 بدون کنکور وارد دوره فوق لیسانس می گردد لازم است بدانید این خانم در اداری که همسرش مدیر کل است منشی آقای مدیر کل می باشد منشی که اصلا سر کلاس درس نمی رود !
لازم است بدانید دانشگاه سیستان و بلوچستان ( منظور دانشگاه زاهدان است ) طی چند دهه فعالیتش هیچ بلوچی را بورسیه خارج از کشور ننموده و همه زابلی بوده اند دانشگاه زابل نیز بعد از آغاز فعالیتش 50 درصد بودجه آموزش عالی اختصاص یافته به استان را نصیب خود کرده همچنین نیمی از بودجه تحقیقات به دانشگاه زابل اختصاص یافته لازم است بدانید دانشگاه زابل و زهک مستقل از زاهدان هستند و این بدین معناست که بوجه و تراز مالی جدایی دارند و می توانند هر تعداد دانشجو پذیرش نمایند اما دانشگاه های سایر نقاط استان مثل دانشگاه خاش ( با چندین سال سابقه ) ایرانشهر ( که 13 سال از عمرش میگزرد ) نیکشهر و غیره زیر نظر دانشگاه زاهدان ( یعنی مسئولان زابلی دانشگاه بلوچستان ) هستند و بدلیل عدم تخصیص بودجه و امکانات از سطح علمی بسیار پایینی نسبت به دانشگاه زابل برخوردارند بطوریکه زابل اکثر رشته ها را در مقاطع لیسانس فوق لیسانس و دکتری دارد اما دانشگاهی مثل ایرانشهر با 13 سال سابقه هنوز در چند رشته محدود فوق دیپلم !! می دهد . این نکته زمانی خود را نشان می دهد که یک مثلا ایرانشهری و نیکشهری بخواهد فوق لیسانس و لیسانس در رشته ایی که فقط زاهدان و زابل دارند شرکت کند حتی سطح علمی خوبی نیز داشته باشد بدلیل پذیرش 70 درصد بومی منطقه از شانس بسیار کمی برخوردار است .
استخدامی
به فرض بلوچی توانست در دانشگاه قبول و مدرک لیسانس و یا بالاتر بگیرد و حال بدنبال کار میگردد ( لازم است بدانید طبق بخشنامه ایی که از طرف دهمرده صادر شده ادارات نمی توانند نیروی فوق دیپلم بگیرند پس کسی که در دانشگاه های بلوچستان فوق دیپلم گرفته و نتوانسته در زابل و زاهدان برای مقاطع بالاتر قبول شود باید بی خیال کار دولتی گردد ) حال این فرد لیسانس باید در امتحانات استخدامی ( اگر چنین امتحاناتی برگزار گردد چراکه اکثر ادارات که زیر نظر زابلی هاست بدون برگزاری چنین نمایش هایی نیروهای زابلی را استخدام می نماید نمونه اش ادره ثبت احوال – اداره مسکن و شهرسازی - اداره صدا و سیما- اداره هلال احمر – و سازمان تبلیغات و... می باشد ) با زابلی هایی که سهمیه بسیج – ایثارگر- شهدا و عضو گردان های عاشورا و الزهرا دارند رقابت کنند بهتر است بدانید اگر کسی خانواده شهید باشد با زدن 20 درصد سوالات آخرین فرد قبول شده قبول محسوب می گردد !! همچنین این مورد در مورد ایثارگرو اسیر نیز صادق است اگر 4 سال عضو فعال گردانهای عاشورا و الزهرا باشید از آخرین فرد قبول شده الویتتان بالاتر است ! این فرد تا 50 درصد پاسخ های اشتباهش محسوب نمی گردد !
ادارات
گیرم که بلوچی از این خان نیز گذشت و در ادره ایی استخدام شد ( این اداره نیز مطمعنا در محدوده زابل و زاهدان نخواهد بود بلکه گوشه ایی دور افتاده و محروم می باشد) حال باید در ابتدا لباس خود را کنار گذاشته و مثل سایر زابلی ها ی همکارش کت شلوار فرنگی بپوشد در ضمن اگر به فرض به ارباب رجوع بلوچی روی خوش نشان داد و یا جایی صحبتی در مورد مشکلات مردم بلوچ کرد ناسیونالیست و قومگرا نامگرفته باید پاسخگوی نیروهای حراست باشد و احتمال اخراج و یا دستگیری اش زیاد می باشد .
موارد دیگر همچون دستگیری در جاده ها و ضرب و شتم و احتمال اعترافگیری و اعدام و کشته شدن در راه ها که برای هر بلوچی از کارمند و بیکار و ... محتمل بوده و همیشه خواهد بود را اینجا قصد توضیح ندارم چرا که دوستان بهتر می دانند .
یک انسان

۱ نظر:

ناشناس گفت...

مشکلات را گفتی هرچند نه کاملا درست بر عکس موارد گفته شده ویعنی ظلم های بلوچها هم فراوان است بفرض شما مسئول بشوید دست امثال زابلیها رااز پشت خواهید بست اینرا یقین بدان