۱۳۸۶ اسفند ۱۸, شنبه

فلسطین خون می بارد











کاخ و کوخ

کاخ و کوخ
تخریب خانه های زاغه نشینان بلوچ در بلوار شهید فاضلی زاهدان





http://www.baloch4.mihanblog.com/

بلاتکلیفی دو شهروند کرد در زندان بوکان،

به گزارش آژانس خبری تفتان به نقل از موکریان دو شهروند بوکانی به نام های حسین مجاور و ابوبکر سلیمانی که چندی پیش توسط نیروهای امنیتی بازداشت شدند ، پس از گذشت حدود 3 ماه از بازداشت همچنان در زندان بوکان بلاتکلیف و در انتظار رأی دادگاه می باشند.
نامبردگان متهم به همکاری با یکی از احزاب اپوزیسیون شده اند.

رژیم تهران سه زندانی سياسی کرد را به ترکيه تحویل داد

به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، رژیم تهران طی روزهای اخیر سه زندانی سیاسی کرد را به دولت ترکیه تحویل داده است. به گفته رژیم، این سه نفر عضو حزب کارگران کردستان ترکیه (پ ک ک) می باشند.
نام این سه نفر به شرح زیر اعلام شده است:
1. ايوب چليک- اهل شهر دياربکر کردستان ترکيه‌2. کولسوم شنجي اهل شهر سيرت کردستان ترکيه‌3. روژان توغان اهل شهر جولمرگ کردستان ترکيه‌
بنا براین گزارش، این افراد مدت زيادي در زندانهاي جمهوری اسلامی تحت شکنجه‌ بوده اند.
- همچنين طي روزهاي اخير در منطقه مرزي سرو اروميه، یک کشاورز روستائي به نام شاپور حاجي قادري به علت انفجار مين هاي کارگذاشته توسط سپاه پاسداران براي مقابله با چريکهاي کرد جان خود را از دست داد. همچنين دو فرد ديگر همراه وي بر اثر اين انفجار بشدت زخمي شدند و هم اکنون در وضعيت وخيم جسمي در بيمارستان مرکزي اروميه به سر ميبرند.

اعتراض علمای اهل سنت به اهانت به حضرت عايشه

سایت محلی شارنیوز در شهر سقز: اهانت آشكار و كم سابقه مجله خانواده سبز به حضرت عايشه هر روز ابعاد گسترده تري مي يابد و واكنش افراد مختلف و علماي اهل سنت را بر مي انگيزاند.
ابراهيم حاتمي كيا در مصاحبه اي با مجله خانواده سبز شماره 195 سال 86 در توصيف فضاي جنگ و فيلم جديدي كه درصدد ساخت آن است آورده است "برايم خيلي عجيب بود، منافقين، زنها، اين عايشه هاي زمان را براي تحريك ديگران در خط مقدم گذاشته بودند...".
اين اهانت آشكار واكنش ماموستايان، علماي اهل سنت و تعدادي از امامان جماعت مساجد سقز را به دنبال داشت و آنان در اجتماعي در مسجد حاجي حكيم اعتراض خود را نسبت به اين مسئله اعلام كردند.
علماي اهل سنت سقز با بر شمردن آيات، روايات و احاديث مختلف شان والاي اين بانوي بزرگ اسلام را تبيين كرده و اهانت به ساحت ايشان را عين كفر دانستند.
اجتماع كنندگان در مسجد حاجي حكيم تصميم گرفتند نامه اعتراض آميزي تنظيم و به مقامات و مراجع مختلف ارسال كنند. آنان همچنين از مسئولان خواستند تا اقدامات تنبيهي لازم را نسبت به اين اهانت به كار گيرند.
بر اساس اخبار رسيده به شارنيوز از منابع موثق، مسئولان ذيربط شكايتي را از خانواده سبز به مقامات قضايي ارائه داده اند.
مجله خانواده سبز در آخرين شماره خود به خاطر چاپ اين مطلب، عذرخواهي كرده است.

توضیحاتی در مورد فکر اشتباه خسرو پهره ای بچه کمونیست بلوچ

نقل از وب پهره
سلام
می خواستم در مورد اتهامات آقای خسرو ملازهی مدیر وبلاگ پهره عرض کنم که این وبلاگ مرا به دلاور نسبت دادی این یک اشتباه بزرگ بود چون این وبلاگ مال دلاور نیست اگر چه وبلاگ دلاور مال کسانی است که در دل هر مسلمان بلوچی جای دارند و من هم وظیفه ی خود می دانم که به محبت هر بلوچ احترام گذاشته با دلاورمردان محبت بکنم اما دشمنی شما نسبت به دلاور اولا به خاطر اسلام است چون شما کمونیست ها از اسلام تنفر دارید البته در آینده علتش را می نویسم ودوما فکر می کنم بخاطر حسادت است چون می بینید دلاور مردان در دل هر بلوچ جای دارند وشما چشم دیدن این عشق مردم را ندارید بر چشم بد وکور لعنت . چون شما فکر می کنید اگر حکومت منحوس خمینی شکست خورد حکومت دست دلاور مردان می افتد واز دست شما می رود ولی باید عرض کنم طوری که من فهمیده ام دلاورمردان علاقه ای به حکومت کردن بر بلوچستان ندارند حکومت بر شما مبارک باد البته اگر مردم با غیرت ومسلمان بلوچ شما را به عنوان گورباچوف بلوچستان قبول کردند.
سوما شما نوشته بودی در وبلاگت که دلاور وبلاگ پهره را دزدیده این جا هم غلط کردی چون من از پهره هستم واین حق را دارم که اسم وبلاگ خود را پهره بگذارم چون تنها شما صاحب ومالک پهره نیستی وهر بلوچی خصوصا پهره ای این حق را دارد تا اسم پسرش را خسرو یا اسم وبلاگش را پهره بگذارد طوری که من متوجه شدم شما اسم تفتان را به یدک کشیده ای و کلمه ی دزد به پیشانی شما بهتر می چسبد تا دلاور .
چهارما : من این وبلاگ را فقط برای شناساندن شما ومذهب کمونیستی شما به مردم بلوچستان در ست کرده ام تا بتوانم چهره ی اصلی شما که خودت آنرا در وبلاگت در آینه ترسیم کرده ای را بشناسانم واز تمام مردم بلوچستان تقاضای دعا دارم .
ودرضمن از دلاور معذرت می خواهم که با انتخاب این اسم کمونیست ها به شما توهین کردند .

۱۳۸۶ اسفند ۱۷, جمعه

آقای خ اشتباه فکر کرده ای

آقای خسرو اشتباه فکر کرده ای
همانطور که در نوشتار قبلی اشاره نمودم هدفم از نوشتار فقط دلسوزی بود و بس ولی مثل اینکه برخی دوستان متوجه نمی شوند و به اتهام زنی و فحاشی عادت کرده اند و شاید فکر می کنند دلاور بلوچ از ترس آنها موضع نرم اتخاذ کرده است اما آنها اشتباه برداشت کرده و دلاور از رژیم تا دندان مسلح نمی ترسد و در بلوچستان به فعالیتهایش ادامه می دهد و افرادی مثل خ و ... نه قدرتی دارند و نه عددی هستند و نه حمایت مردمی بلکه مردم از چنین افرادی با اینگونه تفکرات و اندیشه ها بیگانه هستند اما شاید این کوته فکران متحجر انعطاف دیگران را حمل بر ترس می کنند ، نه عزیزم ما را از کسی ترسی نیست و نخواهد بود امروز یک صفحه علیه ما نوشتی فردا همه صفحات وبلاگت را مختص تردید ما کن به قول معروف(پشه چیست که فشار خونش باشد) ما که در برابر تبلیغات رژیم با آن همه امکانات ایستاده ایم و به مدد الهی رژیم را شکست داده ایم ترسی از یک وبلاگ که روزی 30 یا 40 بازدیدکننده دارد ،نداریم بسم الله..................
به قول یک دوست روزنامه نگار : قافله به راهش ادامه می دهد و سگها پارس می کنند
دلاور بلوچ

اسامي تاييد صلاحيت شدگان بلوچستان اعلام شد

اسامي تاييد صلاحيت شدگان بلوچستان اعلام شد
به گزارش آژانس خبری تفتان به نقل ازخبرگزاري فارس: رئيس ستاد انتخابات استان سيستان و بلوچستان گفت: صلاحيت 78 نفر از كانديداها در استان سيستان و بلوچستان تاييد شد.
حسن محمدزاده فراهاني امروز در جمع خبرنگاران افزود: با اعلام اسامي تاييد صلاحيت شدگان اميد مي رود رقابت خوب، پرشور و گرم انتخاباتي را در پي داشته باشيم. وي اسامي داوطلبين تاييد صلاحيت شده نهايي را در حوزه هاي انتخابيه استان به شرح ذيل اعلام كرد:
*****
حوزه انتخابيه زاهدان
يعقوب براهويي ياگزي
محسن برقي شهري
زهرا برهانزهي
عليرضا رضواني
عمرالدين روستاخيز
عبدالله ريگي
نور محمد ريگي
حسن زارعي
فرهاد سرحدي
حسينعلي شهرياري
علي صحرائي
محمدگل عيسي زئي
فرهاد كهرازهي
يوسف كمالي
جواد كهرازه
منصور كياني
افضلي قباد گرگيچ
محمود گمشادزهي
زيور مجرائي
نظرملك رئيسي
محمدعلي ميرمرادزهي
محمدرضا وظيفه
آريان ناروئي
عادل مزاري
پيمان فروزش
حسين كيخايي (از تهران)
*****حوزه انتخابيه زابل
عليرضا اشرافي
احمد اميرشاهي
حسين اكبري مقدم
عليجان پيغان
باقر حسيني
حسينعلي جهانتيغ
نظر دهمرده قلعه نو
عباس ساراني
سيامك غفاري
پور احمدعلي كيخا
رسول نامي
عباسعلي نورا
حسن آقا حسيني طباطبايي
ابوالقاسم مختاري
*****حوزه انتخابيه خاش
عبدالسلام پاكزاد
حبيب الرحمان جمشيدزهي
شريف ريگي
عبدالمجيد ريگي
سعيد محمد شهنوازي
عبدالواحد شهنوازي
صفا كردي
عبدالمجيد كرد
محمد نبي كردي
محمود كردي
باب‌الدين ميربلوچ
حميدرضا پشنگ
*****حوزه انتخابيه سراوان
غلامرضا افشاري
كوروش ايوبي
عبدالعزيز جمشيدزهي
حميد درازهي
نواب دهواري
حميدرضا كبداني
صفرعلي گرگيچ
هدايت‌الله ميرمرادزهي
*****حوزه انتخابيه ايرانشهر
كامبيز باختري
غلام محمد جهانگيري
محمد قيوم دهقاني
درويش رئيسي
يحيي رئيسي
حسن شاولي بر
دادرحمان شهدادي
گل محمد بامري *****
حوزه انتخابيه چابهار:
اسد الهي
عبدالغفور ايران نژاد
يعقوب جدگال
عبدالحسن رئيسي
بشير رئيسي
عبدالحميد صالح پور
ابراهيم لطيفي خواه
مريم موسوي
نظرعلي ملاشاهي
فقير محمد وطن خواه

تبعید یک زندانی سیاسی به بندرعباس

کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر
هاشم شاهین نیا ، زندانی سیاسی که در بند 350 زندان اوین نگهداری می شد، هفته ی گذشته به زندان بندرعباس انتقال یافت.
شاهین نیا که در جریان برگزاری تجمع در برابر زندان اوین بازداشت و به تحمل 5 سال حبس در تبعید محکوم شده بود، پس از سپری نمودن یک سال از دوران محکومیتش در زندان اوین به زندان بندعباس منتقل شد.
وی پیش تر نیز در سال 78 به اتهام هواداری از سازمان مجاهدین خلق به تحمل 3 سال زندان محکوم شده بود که با پایان یافتن دوران محکومیتش از زندان آزاد شد.

گزارشی از برگزاری دادگاه اعضای شورای شهر سنندج

از وبلاگ زایه له
روز پنج شنبه ۱۶ اسفند ۸۶ جلسه دادگاهی ۷ نفر از اعضای شورای شهر سنندج (دور دوم) به جرم اختلاس و تبانی در سنندج برگزار شد. در این جلسه علنی که ۶ ساعت به طول انجامید ۷ عضو شورای شهر دوره دوم که سه نفر از آنها در دور سوم نیز حضور دارند ؛ چند نفر از بنگاه داران ملکی همکار آنان و وکلای آنها حضور داشتند. آقایان احمد درخشان بعنوان وکیل مدافع عزت الله زندی ، محمد درخشان وکیل فرج میرزا نیا ، فهیم وکیل فرزاد هلالی و خسرو دنیایی و دو وکیل بنگاهداران و دفترخانه وظیفه دفاع از اختلاس کنندگان را بر عهده داشتند. سه تن از اعضای شورای شهر به نامهای عبدالمومن مردوخ . هادی حسامی و لیلا فروتن نژاد وکیل نداشتند. در این جلسه ۶ عضو شورای شهر سنندج آقای عزت الله زندی را بعنوان مجرم اصلی معرفی نمودند و مدعی شدند او اصل معامله را انجام داده است و پس از انجام کار سهم آنان را هم پرداخت کرده است ! سپس مشخص شد خرید املاک موقوفی به تصویب ۷ نفر فوق رسیده ولی فرمانداری را بعد از اتمام کار در جریان گذاشته اند . این در صورتی است که طبق قانون مصوبات شورای شهر قبل از اجرا باید به اطلاع فرمانداری و وزارت کشور رسانده شود. در این موقع آقای قاضی علت عجله را از زندی پرسید و وقتی با سکوت وی مواجه شد گفت پس با همین عجله منتظر رای دادگاه باش ! .در همین لحظه عزت زندی به گریه افتاد . سپس قاضی از یکی از بنگاهداران متهم در خصوص اتهامش پرسید . یدالله عزیزی مالک بنگاه" شاره که م سنه " اعتراف کرد فقط ۳۲ میلیون تومان به پاس همکاریش دریافت کرده است. و مابقی آن به اعضای شورای شهر و ۲ همکار دیگر آنان رسیده است . هنگام اظهارات وکیل یکی از مالباختگان میان ایشان و عزت الله زندی درگیری پیش آمد.نهایتا ساعت ۲ بعد از ظهر و پس از ۶ ساعت جلسه دادگاهی به اتمام رسید و قاضی جلسه بعدی و اعلام رای احتمالی را روز یکشنبه ۱۹ اسفند اعلام داشت.
جای بسی تاسف و تعجب است افرادی که بعنوان امین، وکیل و نماینده مردم در مجالس قانونگذاری حضور دارند اینگونه بیشرمانه به ضایع نمودن حق مردم و پر کردن جیب خود میپردازند. یکی از خبرنگاران جوان سنندجی در تماسی با " زایه له " اظهار داشت دادگاه فوق الذکر تنها بعلت یکی از دهها اختلاس و تبانی اعضای شورای شهر دور دوم تشکیل شده است . در حالیکه با وجود مستندات فراوان میزان دزدی و اختلاس آنها به میلیاردها تومان میرسد و آقایان ذینفوذی که در مواقعی همکار آنان بوده اند مانع از تحقیقات بیشتر و افشای واقعیات میشوند. به گفته این خبرنگار تنها آقای عزت زندی در پروژه میدان بار سنندج در ازای حل مشکل غیر قانونی ناصر فرهادی مالک آن از وی یک دهنه مغازه به قیمت تقریبی ۱۷۰ میلیون تومان رشوه گرفته است. از سویی حجم اختلاس و تصرف زمینهای پشت ترمینال تهران که حدود ۱۱ هکتار است بحدی است که بعضی نهادها چند روزنامه نگار فعال سنندجی را بشدت تهدید نموده اند که در صورت هر اقدامی دال بر افشای آن موارد با آنها برخوردهای شدیدی صورت میگیرد. پرونده زمینهای شهرک بعثت، دگایران؛ دریافت چند واحد آپارتمان رشوه در شهرک بهاران و ... از مواردی است که هنوز به آن رسیدگی نشده است. مردم محروم سنندج باید شاهد تبانی نماینده های خود در جهت تضییع حقوق خود باشند. از سویی آقای هوشنگ حمیدی نماینده سنندج در مجلس بجای ایفای نقش نمایندگی خود و استیفای حق به دفاع از متهمان میپردازد. از ما نشنیده بگیرید ولی یکی از اعضای ستاد انتخاباتی وی در مجلس هشتم از ملاقاتهای پیاپی ۳ نفر ار اعضای فعلی شورای شهر سنندج (زندی ، دنیایی و هلالی) و از متهمان پرونده فوق با حمیدی و قول آنها مبنی بر حمایت بی چون و چرا از وی در هشتمین انتخابات مجلس شورای اسلامی در جمعه آینده ۲۴ اسفند خبر داد.

سرگرمیهای بعضی از مردم در ایام انتخاباتها

بسم الله الرحمن الرحیم
این روزها کشور ما خیلی پیشرفت کرده و همه مردم سیاسی شده اند دیگر مثل قدیم نیستند که حرفشان یکی باشد آنان در طول این چند سال آموخته اند که جه بگویند و چگونه با مردم رفتار کنند. بارها شاهد بوده ایم طرح و ساختمانی که هنوز نصف کارش انجام نشده برخی مسولین محترم آن را افتتاح می کنند .
در روزگار قدیم صداقت و یک رنگی زیاد بود مردم این اندازه کلک بلد نبودند حرفشان یکی بود اما در این روزگار متاسفانه مردم یک رنگی و صداقت را بطور کلی از دست داده اند . همه به هم دروغ می گویند و سر هم کلاه می گزارند .
این مسئله در ایام انتخاباتها برای بعضی از مردم شده تفریح و سرگرمی .
آنان به دنبال آدمهای ساده می گردند و پس از پیدا کردن او شروع می کنند به فریب دادن وی و هندوانه زیر بغل دادن .
می گویند واقعا شما از همه شایسته تر هستید شما چنین و چنان هستید کم کم آن بنده خدا باورش می شود و شروع می کند به حرفهای بزرگ بزرگ و آنها حرفهایش را مرتب تایید می کنند تا او را بیشتر مغرور نموده بهانه ای برای تفریح و خنده خود فراهم نمایند
. یک نمونه (واقعیت دارد)
یک کاندیدایی با چندین ماشین و دهها نفر از طرفداران و اقوامش که وی را همراهی می کنند به نزد شخص مهمی می آیند تا نظر وی را جلب نموده و زمینه برنده شدن آن کاندیدا را فراهم نمایند.
آن کاندیدا وقتی آنهمه معتمد و پولدار و سرشناس را پشست سرش می بیند حسابی کیف می کند و مطمئن می شود او از همه برتر است او با افتخار می آید و بغل دست آن شخص می نشیند چند لحظه بعد دو نفر از همراهانش که از همه سرشناس تر هستند به آن کاندیدا می گویند : حاج آقای فلانی شما بیزحمت از اینجا بلند شوید و آن گوشه بنشینید که ما اینجا کنار این حضرت سفارش خصوصی شما را می کنیم. آن کاندیدا با نگاه احترام و حقشناسی نگاهشان می کند و می فرماید چشم و بسرعت بلند می شود و آن گوشه می نشیند آن دو نفر معتمد این ور و آنور آن شخص می نشینند و با آهستگی و درگوشی اینگونه سخن می گویند: جناب حضرت فلان یک وقت فکر نکنید ما واقعا طرفدار این آقا هستیم همه ما بجز فلانی ما از مجبوری خدمت شما آمده ایم چون این شخص آدم بسیار مفسدی است ما برای این آمده ایم که شری برای ما درست نکند. این آقا آدم بسیار پست و حقه بازی است چنین کرده چنان کرده و شروع می کنند از جنایاتش تعریف کردن . آن شخص که تصور نمی کرده این آقای کاندیدا تا این حد بد باشد با شگفتی به طرف کاندیدا نگاه می کند کاندیدا که همه چیز را زیر چشمی نگاه می کند فورا سرش را به نیت احترام و حقشناسی پایین می گیرد. اینها چنان از بدی های آن بنده خدا تعریف می کنند که آن شخص نیز از شرمندگی سرش را پایین می گیرد آن دو می گویند جناب فلانی شما یک نگاهی از همینجا بیاندازید می بینید شر از قیافه اش می بارد بار دیگر آن شخص مجبور می شود به طرف کاندیدای محبوب این معتمدین نگاه کند و آن کاندیدا که مطمئن شده پس از سفارشات آن اقوام نزدیکش که در دو طرف آن شخص قرار دارند در دل آن بنده خدا جای گرفته بار دیگر سرش را پایین می گیرد آن معتمدین پس از سفارش اکید به اینکه نکند یک وقت فریب بخورید و به این آقا رای بدهید آنگاه با صدای بلند می گویند جناب حضرت فلان صحبت ما همین بود و از شما خواهش می کنیم به حرفهای ما حتما حتما توجه بفرمایید جناب فلانی نیز در جواب می گوید : چشم شما که مورد اعتماد ما هستید وقتی شما چنین نظراتی دارید انشا الله ما سخنان شما را مد نظر خودمان قرار خواهیم داد. با این حرفها مجلس خود بخود پایان می یابد و همه بلند می شوند.
کاندیدای بیچاره قند در دلش آب می شود و در دل خود می گوید قربان چنین اقوامی که به این اسانی برایم قول گرفتند و ضمن آنکه کفشهای آن اقوام خود را راست می کند حواسش در تهران است که وقتی به آنجا رفت با رئیس مجلس چگونه سلام علیک بکند .
او که اکنون خود را یک سر و گردن از بقیه بالاتر می بیند شروع می کند به حرفهای خوب زدن می گوید : من باید در این مملکت یک تحول اساسی بیاورم من در این مملکت باید چنین و چنان بکنم و اطرافیان مرتب تایید می کنند و وقتی که او خیلی گرم است ناگهان بهش می گویند این مملکت کوچک چه ارزشی دارد؟ شما می توانید در جهان تحول بیاورید و او باور می کند و شروع می کند به بیان کارهایی که که در کشورهای دیگر میبایست انجام دهد و اطرافیان که با ابرو به هم اشاره می کنند برای آنکه خنده شان نگیرد سرهایشان را پایین می گیرند .
مورد دوم
کاندیدایی را می آورند و کلیه کسانی که اطرافش را گر فته اند و به ظاهر طرفدارش هستند دشمنان سرسختش هستند وقتی همه مردم می نشینند و همه سکوت می کنند یکی از باصطلاح طرفدارانش شروع به سخن می کند می گوید : نماینده باید شجاع و نترس باشد از کسی یا چیزی نترسد و این شجاعت خود را قبلا نشان دهد این آقای فلانی که ما خدمت شما آورده ایم الحمدلله به اندازه ای شجاع هستند که نگو و نپرس طوری که در بدن ایشان شما هیچ جایی سالم پیدا نمی کنید تمام بدنش زخم چاقو دارد که در دوران دانشجویی در نبردهای خیابانی و با گروهای دیگر خورده است .
آن کاندیدای محترم وقتی تعجب مردم را می بیند شروع به تعریف می کند می گوید ما تمام دوران دانشجویی را در جنگ و نبرد گزراندیم اسم گروه ما لیانگ شامپو بود و اینگونه ما روزها را استراحت می کردیم و زخمهای خود را معالجه می کردیم و شبها در نبردی جدید زخمی می شدیم . و آن بیچاره چنان سرگرم تعریف است که متوجه خنده های فراوان طرفدارانش نمی شود.
این گوشه ای از برنامه هایی بود که در هر نوبت از انتخابات تکرار می شود یعنی بکثرت اتفاق می افتد کسانی که همراه یک کاندیدا هستند و به ظاهر پشتیبانهای اصلیش به حساب می آیند همه جا در حضور وی نکته ضعفهایش را پیش هر کسی می روند مطرح می کنند و آن کاندیدای بخت برگشته را فریب می دهند او تصور می کند همه مردم با وی هستند .
سادگی و اخلاص بعضیها
چند سال پیش یک بنده خدایی که راننده کامیون بود برای نمایندگی مجلس ثبت نام کرده بود به نزد مولانا آمد و زیاد حرف زد حرفهایش طوری جالب بودند که عده زیادی جمع شده بودند و حرفهایش را گوش می کردند می فرمود:
من اگر نماینده بشوم اولین کاری که می کنم مسئله شیعه و سنی را برای همیشه حل می کنم چون من کاملا تجربه دارم من چندین قوم را که با هم دعوا کرده بودند توانسته ام صلح و آشتی دهم من در ظرف مدت کوتاهی مسئله شیعه و سنی را برای همیشه حل می کنم و میانشان صلح و سازش ایجاد می کنم . من شما و رهبر معظم را در یک مجلس نشانده و شما را برای همیشه آشتی می دهم ..
مولانا مجبور شد حرفهایش را قطع نماید و گفت شما واقعا فرد مستعدی هستید ولی بنظر ما با این گویندگی که شما دارید اگر چهار ما به جماعت تبلیغ بروید بسیار موثر خواهد شد .
یکی دیگر آمده بود می فرمود : این چه وحدتی است که شما دارید؟ اگر من نماینده بشوم دستور می دهم تمام شیعه و سنی در یک دشت بزرگ جمع شوند و در آن دشت با هم وحدت حقیقی کنند.
http://www.majd11.blogfa.com/

۱۳۸۶ اسفند ۱۶, پنجشنبه

رؤية الرسول صلى الله عليه وسلم في المنام حزيناً على الأمة بعد سبه في الدنمارك...

مسلمانان با تحریم تولیدات دانمارک و نروز و هلند از حرمت سید الرسل و افضل الخلائق دفاع کنند






الحمد لله الواحد القهار ناصر المجاهدين ومُذل الكفرة الأمريكان واليهود والدانمراك الملاعيين وكل من عاونهم علی احتلال بلاد المسلمين والرافضةالقتلة والكذبة والفجرة الأشرار والصلاة والسلام على سيد الأخيار محمد بن عبد الله صلى الله عليه وسلم وعلى آله وصحبه الكرام الأطهار الأبرار .
إستمع للشيخ الفاضل خالد الراشد فرج الله عنا وعنه :

http://www.youtube.com/watch?v=PR7r4OXFliU




ليت أمي لم تلدني وليت حياتي توقفت قبل هذا الزمان الأغبر الذي يُسب فيه الحبيب المصطفى صلى الله عليه وسلم ونحن نقف عاجزين لا نستطيع فعل أي شيء إلا البكاء على حالنا .هكذا عادت الدانمارك مرة أخرى بنشر تلك الرسوم عن حبيبنا المصطفى صلى الله عليه وسلم بنفسي هو وأبي وأمي وأبنائي والناس أجمعين.والله لا يدخل بيتي بعد اليوم ( ولم يدخل منذ المقاطعة الأولى ولله الحمد ) منتج واحد لتلك البلاد الحقيرة التي تطاولت علينا مرة أخرى وهم ينعمون بأموالنا نحن التي نشتري بها منتجاتهم .لذلك أسأل إخواني بأن يُقاطعوا هذه المنتجات وأن يحضوا عليها كل مسلم يعرفونه وكل محل يبيعها في كل مكان .فكيف ترضى لنفسك بأن تشتري شيئاً من من سب نبيك ؟؟؟ والله لهي إستهانة بعرض نبينا الحبيب صلى الله عليه وسلم لمن يفعل ذلك .فحاشاك أخي المسلم أن تكون من هؤلاء الذين لا يكترثون بالمقاطعة ويقولون ماذا يفعل ذلك وماذا يُفيد ؟؟ووالله إنها لوسوسة شيطان بل إن المقاطعة تنفع فهي سلاح قوي يُضعف إقتصاد تلك البلاد التي تعيش وتقتات على الكثير من أموال المسلمين فنحن وللأسف شعوب مستهلكة وتشتري أكثر مما تبيع وهؤلاء يقتاتون علينا لذلك وجب علينا مقاطعتهم نُصرة لحبيبك المصطفى صلى الله عليه وسلم .



خبر فوری


بازداشت عبدالله سالارزهی عضو شورای مرکزی انجمن جوانان صدای عدالت
عبدالله سالارزهی هنرمند نقاش و عضو شورای مرکزی انجمن جوانان صدای عدالت چند روز پیش توسط نیروهای وزارت اطلاعات زاهدان بازداشت شده است و تا کنون هیچ اطلاعی از علت بازداشت و سلامتی ایشان در دست نمی باشد .عبدالله سالارزهی دبیر کمیسیون فرهنگی هنری انجمن جوانان صدای عدالت و نقاشی چیره دست می باشد ایشان متاهل بوده و پدر دو فرزند است .
روجا

بلوچستان :پی پی کو مزید حمایت



بلوچستان میں حکومت سازی کے لیے مزید چھ آزاد اراکین نے پاکستان پیپلز پارٹی کی حمایت کا اعلان کر دیا ہے۔
کوئٹہ میں ایک پر ہجوم اخباری کانفرنس میں آزاد رکن سردار اسلم بزنجو نے کہا ہے کہ یہ حمایت بلوچستان کو درپیش مسائل کے حل کے لیے کی گئی ہے۔
سردار اسلم بزنجو نے مزید کہا کہ بلوچستان میں فوجی آپریشن بند کیا جائے، لاپتہ افراد کو منظر عام پر لایا جائے، سردار اختر مینگل سمیت تمام گرفتار افراد کو رہا کیا جائے اور حیر بیار مری کا مسئلہ حل ہو تاکہ بلوچستان میں امن قائم ہو اور جمہوری روایات کو پروان چڑھایا جا سکے۔
سردار اسلم بزنجو کے مطابق اگر پیپلز پارٹی نے یہ مسائل حل نہ کیے تو ان کے راستے الگ ہوں گے۔
یاد رہے کہ اس سے پہلے عوامی نیشنل پارٹی کے دو اور جمعیت علماء اسلام فضل الرحمان گروپ کے نظریاتی دھڑے کے ایک رکن نے پیپلز پارٹی کی حمایت کا اعلان کیا تھا جس کے بعد اب پیپلز پارٹی کو سترہ اراکین کی حمایت حاصل ہو گئی ہے۔

bbc urdu

احتمالا این آخرین قطعنامه پیش از حمله نظامی است

نیویورک، 14 اسفند، خبرگزاری «نووستی» / "ویتالی چورکین" نماینده دائم روسیه در سازمان ملل متحد روز سه شنبه طی کنفرانسی مطبوعاتی اعلام داشت اگر ایران به قطعنامه 1803 شورای امنیت سازمان ملل متحد که روز 3 مارس تصویب شد، عمل نکند، شورای امنیت در رابطه با این متوسل به نیروهای نظامی نخواهد شد.وی گفت: "شورای امنیت سازمان ملل متحد تمایلی به استفاده از نیروهای نظامی در صورت عدم عمل به قطعنامه ندارد".به گفته این دیپلمات روس، "هیچکس نگفته که از نیروی نظامی استفاده خواهد شد و در هیچ گفتگویی صحبت درباره چنین چیزی نبوده است".چورکین خاطر نشان داشت: "ما باید بر ایران فشار وارد کنیم، قطعنامه شورای امنیت اجازه می دهد که این روند را در حد مجاز نگهداشت".شورای امنیت سازمان ملل متحد قطعنامه شماره 1803 که تشدید کننده تحریمات اقتصادی علیه ایران است را روز 3 مارس تصویب نمود. روسیه از تصویب این قطعنامه حمایت کرد.در وزارت امور خارجه روسیه خاطر نشان نمودند که قطعنامه، علامت سیاسی جدی به تهران درباره ضرورت همکاری با شورای امنیت سازمان ملل متحد و عمل به تصمیمات شورای حکام آژانس بین المللی انرژی اتمی است.سعیدی: مولفین قطعنامه بزودی متوجه اشتباه خود می شوندتهران، 14 اسفند، خبرگزاری «نووستی» / "محمد سعیدی" معاون سازمان انرژی اتمی ایران روز سه شنبه اعلام داشت که مولفین قطعنامه های تصویب شده در شورای امنیت سازمان ملل متحد طی سال های اخیر، بزودی متوجه اشتباه استراتژیک خود خواهند شد.ایرنا به نقل از وی اطلاع می دهد: مدت زیادی نخواهد گذشت که مولفین قطعنامه ها متوجه می شوند که مرتکب اشتباهی تاریخی و استراتژیک شده اند.سعیدی که عضو هیئت مذاکره کنندگان ایران در مسئله انرژی اتمی است، گفت که صدور قطعنامه جدید همانند بازی بیلیارد با شلنگ است.وی خاطر نشان نمود که تصمیم جدید شورای امنیت در رابطه با تهران غیر قانونی است و این نه تنها مشکل هسته ای را حل نمی کند، بلکه مسائل مربوط به حل آن را پیچیده تر و دشوارتر نیز می سازد.وی گفت: این قطعنامه تاثیری بر اراده ملت ایران برای ادامه و توسعه فعالیت های هسته ای نخواهد داشت.

مشکلات اهل تسنن در ايران

فعالان حقوق بشر در ايران
معمولا اهل تسنن در ايران به گستردگي در مرزهاي شرقي و غربي و جنوبي ايران سکني مي گزينند و تعداد آنها بر اساس برخي آمارها نزديک به 20 ميليون نفر است يعني تقريبا 20 % جمعيت ايران آنچه در داخل جمعيت اين گروه مذهبي مهم است اين است که اهل سنت در ايران از قوميت هاي متعددي همچون کرد، بلوچ، ترکمن، بندرنشينان و عرب ها تشکيل مي شود و اين دو گانگي در ساختار يعني از يک طرف اهل سنت هستند و از ناحيه ديگر ساختار قوميتي دارند که آنها را در معرض سرکوب قرار مي دهد بصورتي که محدوديت هاي اين گروه داراي ابعاد گسترده اي است اولا ممنوعيت برگزاري مراسم ديني اهل سنت در ايران بصورت معمول اجرا مي شود بگونه اي که برگزاري مراسم ديني اهل سنت در ايران ممنوع است بطوري که آنان در پايتخت ايران مسجدي را حق ندارند تاسيس کنند .دوم ممنوع کردن اهل سنت از تشکيل موسسات و مدارس علمي و فرهنگي و حتي آموزشي، اما آنچه بر سر اين گروه مذهبي در خوزستان رخ مي دهد داراي ابعاد گسترده تري است بصورتي که سني ها را به عنوان وهابي معرفي کرده و روانه زندان مي کنند در حالي که همه مي دانيم اين گروه مذهبي قدمت بسياري در خوزستان دارد و حتي دکتر راعلي يکي از علماي شيعه در کتاب خود هويت تشيع که تاريخ اهل سنت در ايران را مورد بررسي قرار مي دهد مي گويد که اهل سنت در خوزستان از قديم الايام در اکثريت بوده اند پس چگونه اين گروه ها را با عنوان وهابي معرفي مي کنند اين سرکوب ها به حدي است که در خوزستان هر کس چفيه قرمز بپوشد آن را به اتهام وهابي دستگير مي کنند اين حقايقي است که بايد براي مردم آشکار شود تا اندازه سرکوبي که اين گروه مذهبي با آن دست و پنجه نرم مي کنند را بشناسند.ضمنا دفاع من از اين گروه فقط و فقط از ناحيه انساني است ولا غير، همانا بسياري از تجاوزات آشکار به حقوق ديني و قومي در ايران روزانه در بلوچستان ، کردستان و ترکمنستان و خوزستان و بقيه مناطقي که ساکنين آن اهل سنت هستند تکرار مي شود .پس تا کي اين سياست به حاشيه راندن اين قوميت ها و اقلييت هاي ديني ادامه ميابد و تا چه زماني سياست نابود سازي و از ريشه زدن اين گروه هاي مذهبي و قوميتي پيوسته تکرار مي شود سوالي است که بايد مقامات جمهوري اسلامي به آن جواب بدهند و نه کس ديگر!
روزنامه نگار زنداني محمد حسن فلاحيه زادهزندان اوين
IPN

سخنی با دوستان بسیار عزیز

سخنی با دوستان بسیار عزیز
دشمن حیله گیر همیشه با افتراق افکنی بین اقشار مختلف مردم و مبارزان دنبال به اجرا گذاشتن سیاستهای منافقانه خود می باشد و در این میان دوستان ساده اندیش فریب نیرنگهای مکارانه ستونهای پنهان رژیم را خورده و با دست خود ناخواسته و نادانسته آب به آسیاب دشمن می ریزند ؛ دوستان این نوشتار را در جهت رد انتقاد و آزادی بیان ندانند و آن را فقط درد دلهای یک جوان بلوچ بدانند که برای مردم و سرزمینش دل می سوزاند و نمی خواهد قلم جوانان این سرزمین علیه یکدیگر استفاده گردد.واقعا درد انگیز است وقتی به برخی وبلاگهای بلوچی می رویم و می بینیم بحث از انتقاد گذشته و فضا آکنده از نفرت و عداوت گشته و دشمن با خوشحالی به نظاره نشسته و حتی با ارسال ایمیلهای ساختگی و نوشتن پیامها و منتسب کردن به این قشر یا آن قشر اختلاف را بیشتر کرده و دوستان وبلاگ نویس بلوچ بدون هیچ گونه بازنگری مطالب زهر آگین دشمن را فقط به خاطر اینکه علیه گروه مخالف است در وبنوشته هایشان منتشر می کنند.باید بگویم جنبش مقاومت مردمی ایران یک جنبش مردمی و مخالف هرگونه تندروی و افراطی گری است و طی مصاحبه ها و گفتگوها و اعلامیه هایش مواضع خود را در قبال مسائل منطقه ای و جهانی اعلام داشته است و شاید در این میان برخی از افراد متحد با جنبش نظرات مخصوص خود را داشته باشند و این آزادی را هم دارند که نظرات مخصوص خودشان را داشته باشند و این نشانه فضای آزاد و آزادی اندیشه در جنبش می باشد و ما نیاز داریم تا همه در یک صف به جنگ دشمن تا دندان مسلح برویم و حد اقل خودمان به تکثر اندیشه ها و آزادی بیان اعتقاد داشته باشیم همچنین من به عنوان یک جوان زجر کشیده بلوچ به دوستان عزیزم توصیه می کنم که از تندروی و افراط پرهیز نمایند و سعی نکنند نظرات خود را به دیگران تحمیل نمایند.در آخر باز بگویم من در ملاقاتهای مختلف که با رهبر جنبش مقاومت داشتم ایشان همیشه مخلصانه گفتند : درمیان ما انتقاد نه تنها آزاد است بلکه ما انتقاد را مایه رشد و پیشرفت و همچنین اصلاح کاستی ها می دانیم و از همه انتظار داریم در مسیر مبارزه با پیشنهادات و انتقادات سازنده ما را راهنمائی کنند.ولی دوستان سعی کنند انتقاد سازنده را طوری مطرح نمایند تا دشمن سوء استفاده ننماید و ما را در برابر هم قرار ندهد.
دلاور بلوچ

مزنترین لوٹانءِ دیما برگا گیئشتر اوپار پہ کار إنت۔


مزنترین لوٹانءِ دیما برگا گیئشتر اوپار پہ کار إنت۔
چمشانک: ولید گربنیمن راڈیو بلوچیءِ ویبتاکءَ جی بی إل اوءِ بیانے دیست کہ اودا لھتے إیرانی گلانءِ بلوچ باسکانءِ ھردچاریءِ سرا گلھے کنگ بیتگ أت۔ پدا دگہ بیانے إشیا چہ رند گندگ بیت کہ اودا پہ بلوچ راجءِ مزنترین لوٹءِ دیما برگا گلہ پدا زیرگ بیتگ أت و إختلاف نظرانءِ سرا گپ کنگءِ ضرورت مارگ بیتگ أت۔ پدا دگہ یک بلوچ دوستواھےءَ ھم دست بندی کتگ کہ بلوچ گون وت مان وتی جنگان بلوچ دوشمنان سوب مہ دے أنت۔مزن بلوچستانءِ آزادی لوٹوکین و إے لوٹا دیما برگءِ پلہ مرزی کنوکین بلوچےءِ حیثیتءَ من وت کسانین گلانءِ ڈوبارگءِ خلافایان۔ منی خیال -ھنچوکہ بلوچے گوانکءَ اشارہ کتگ- إے إختلاف بلوچان چہ یکا دگرا دیر بر أنت و دشمنانءِ راہءَ پہ بلوچانءِ ڈوبارگا پچتر کن أنت۔ یک دگہ گپے کہ من گریٹر بلوچستانءِ آزادی لوٹوکان مدام گشتگ و أنگت ھنچو فکر کنان کہ آ چہ حالتاکی بیانان دیماتر بچار أنت۔ خاص ھما وھدی کہ حبر پہ یک ھورین بیانےءَ کیئت، کسانین گلانءِ مجبوریان بہ مار أنت۔ إیران یا پاکستانءِ توکا سیاست کنوکین گلان لھتے مجبوری ھست أنت۔ إے مجبوری آیان مان یک دایرھےءِ توکا بند کن أنت۔ آ چہ إشی در آتک نہ کن أنت۔ گریٹر بلوچستانءِ گپ چہ إشانءِ حدودءَ ڈنءِ گپے إنت۔ أگر آ گون ھنچین گلےءَ نزیک بیگ یا پہ ھر ڈولین کارےءَ ھور گندگ بہ بنت گڑا آیانءِ پروگرامانءِ سرا بازین دست چست بیت إنت و پہ آیان بازین مشکل ودی بیت إنت کہ إے آیانءِ دیمرئی دیما شنک بنت۔گریٹر بلوچستانءِ لوٹ و مراد دگرانءِ دیما شنگ جنگ مہ بیت۔ آ وتی فکرا دیما برگءِ نیمگا گیئشتر خیال گور بہ کنت۔ من ألـّمان؛ وهدے کہ وھدی کیئت،أگر ظاھری ئے دیگ بہ بیت یا دیوان و کنفرانسے کنگ بہ بیت؛ گون شرین منصوبہ بندی و صبر، و اوپار گریٹر بلوچستانءِ نامءَ جی بی إل او اُلسءَ توار پر بہ جنت کس چک پد نہ بیت إنت۔ بیت کنت کہ ھما گل کہ إیرانءِ سیاست و سالمیتءَ منـّوک أنت ھم وتی بلوچ باسکان چہ ھنچین مچّیءِ توکا بھر زیرگا مھن مہ کن أنت یا آیان داشت مہ کن أنت۔ چمشکا جی بی إل او باید وتی عملی کارانءِ دیما برگا گیئشتر وھد به دات۔ ھنچوکہ مان زانگا إنت کہ تنے وھدی جی بی إل اوءِ باسک و پلہ مرزی کنوک عملءَ پیسر پیسر أنت و ھمے برکتا پہ بلوچان أولی ٹلوژن چنلےءِ پچ کنگا ھم سوبین بیتگ أنت؛ دیمترا ھم ھنچین راجی ضرورتانءِ پورا کنگءِ نیمگا گیئشتر کار کن أنت۔إے تمامین حبرانءِ کنگا چہ رند -أگر منی خالءَ کسے بد مہ بارت- لوٹان بہ گشان کہ إنسانان لھتے ھورین مارشت ھست إنت۔ إے خاطرا أگرکسے فکر کنت کہ من ھرچے بہ کنان یا بہ گشان و منا کس ھچ مہ گشیت؛ رد إنت۔ إنسان باید إنت دیمءِ مردمان ھم إنسان بہ منّ أنت و إنسانانءِ وڑا گون آیان پیش کنزان کن أنت۔ أگر نہ گڑا ھر کس یوکا مانیت و مزنترین مقصدان آپء بار إنت۔
مزن بلوچستانءِ آزادیءِ جھد سوبین بات۔
ولید گربنی 6/3/08

۱۳۸۶ اسفند ۱۵, چهارشنبه

فتوحات اسلامی؛ حقائق و شبهات

فتوحات اسلامی؛ حقائق و شبهات
دکتر یوسف قرضاوی ترجمه‌: صلاح‌الدین عباسی منبع: سایت دکتر قرضاوی در تاریخ 30/11/86
یکی از مراجعین سایت آقای دکتر قرضاوی «رئیس اتحادیه‌ی جهانی علمای مسلمان» خواستار پاسخگویی به‌ سؤالات زیر شده است؛ دلیل فتوحات اسلامی هنگام قدرتمند شدن اسلام چه بود؟ آیا این قتوحات شکلی از اشغالگری و مجبور کردن مردم به پذیرش اسلام به زور شمشیر نبوده است؟آقای دکتر قرضاوی چنین پاسخ داده است:
بسم الله و الحمد لله و الصلوة و السلام علی رسول الله
اگر با دید محققانه و آگاهانه، تاریخ را بررسی کنیم و به شکلی صحیح به مطالعه‌اش بپردازیم و سطحی یا مغرضانه با آن برخورد ننماییم متوجه خواهیم شد که فتوحات اسلامی دارای اهداف متعددی بوده است، از جمله: 1. در صدر اسلام طاغوت‌ها و دیکتاتورهای قدرتمندی بر کشورها حکومت می‌کردند آنها مانع شنیدن پیغام اسلام و دعوت قرآن بوسیله ی ملت‌ها بودند و می‌خواستند مردم بر دین و مذهب مورد نظرشان باقی بمانند هیچ فردی حق انتخاب دین دیگری، غیر از دین رسمی بدون اجازه ی کسری و قیصر، پادشاه و امیر وقت را نداشت چنانچه قرآن اشاره می‌کند وقتی ساحران به‌ پروردگار موسی و‌هارون ایمان آوردند فرعون گفت قبل از آنکه‌ من اجازه‌ بدهم شما ایمان آوردید... پس دست‌ها و پاهایتان برخلاف هم قطع می‌کنم ‌و شما را به‌ صلیب می‌کشم و خواهید فهمید که عذاب چه کسی شدیدتر و چه کسی پایدارتر است. یکی از اهداف فتوحات درهم شکستن شوکت و قَدَرِ قدرتی این حکام بوده‌ است.حاکمیت پادشاهن و امپراتوران در آن دوران مانند دیوار محکمی در مقابل رسیدن دعوت جهانی اسلامی به‌ ملت‌ها قرار گرفته‌ بود. به‌ همین دلیل نامه‌های رسول خدا به‌ آن حکام در دعوت کردنشان به‌ سوی اسلام حامل این پیام بود که‌ در صورت مخالفت گناه مردم بر عهده‌ی آنها خواهد بود در صورت عدم پذیرش اسلام، به خسرو پرویز گفت که گناه آتش پرستی بر گرده‌ی تو خواهد بود، به قیصر گفت گناه زیر دستانت بر عهده‌ی تو قرار می‌گیرد و به مقوقس مصر هم گفت که شما مسئول گناه قبطیان خواهی شد. چنانچه امروز هم این ضرب‌المثل بر سر زبانهاست که«مردم بر آیین پادشاهانشان هستند».اسلام خواست که کارها در مسیر اصلی و درست خود قرار گیرند ملتها صاحب اعتبار و اختیار خود شوند؛ خصوصاً در قضیه‌ی سرنوشت‌ساز انتخاب دین که در واقع برترین تجربه‌ی زندگی است، خود تصمیم گیرنده باشند. تجربه‌ی دین انسان تعیین کننده‌ی هویت و هدف و سرنوشت هر انسانی است.از این جهت جنگ با آن شاهان و امپراتوران دارای هدف واضحی بوده است هدف فتوحات اسلامی «برداشتن مانع» در مقابل دعوت جدید بوده است تا ملّتها مستقیماً به این دیدگاه جدید دسترسی داشته باشند و آزاد و مختار با آن برخورد کنند، بدون ترس و واهمه‌ای از کشته شدن و به صلیب کشیده شدن توسط دیکتاتورها؛ هر کسی در ایمان آوردن یا نیاوردن آزاد باشد.2. جنگ پیشگیرانه جهت حمایت دولت اسلامی:در این میان هدف دیگری نیز مدنظر بوده است که در واقع مکمّل هدف قبلی بوده است. دولت جوان و نوپایی که اسلام در مدینه تأسیس کرده بود دولت عقیده، اندیشه و حاکمیت شریعت و رسالت بود. حکومتی رایج و معمولی نبود. به تعبیر امروزی دولتی ایدئولوژیک بود که مسئولیت جهانی داشت، مخاطبش تمام انسانیت بود، مأمور و مسئول تبلیغ دیدگاهی بود که رحمت الهی را در هر دو جهان دربرداشت.موقعیت این دولت نوپا به گونه‌ای بود که سلطه‌گران و دیکتاتورها موجودیتش را تحمل نمی‌کردند، چرا که اهداف و مبادی دین جدید را برای خود، خطری بزرگ احساس می‌کردند. چنانچه تجربه‌های تاریخی نشان داده و مقتضای قوانین الهی در طبیعت و جامعه است؛ اگر خود زمان انتخاب جنگ را معین نمی‌کردند در آینده‌ای مجهول بر آنها تحمیل می‌شد.بهمین دلیل فتوحات اسلامی به اصطلاح امروز «نبردی پیشگیرانه» بود. جنگی که برای حمایت از دولتی بود که همسایگانش در ایدئولوژی و مصالح ملّی آنرا با خود در تضاد می‌دیدند و آن‌را سرچشمه‌ی نگرانی دانسته و خطری برای خود احساس می‌کردند.3. جنگ آزادی‌بخش ملل زیر سلطه:در کنار اهداف فوق‌الذکر هدف دیگری نیز در جنگهای صدر اسلام مد نظر بوده است. برای درک هدف سوم باید به موقعیت سیاسی و اجتماعی جهان قبل از اسلام آگاه بود و شناخت داشت.هدف سوم آزاد کردن ملل منطقه از ستم حکامی بود که سالیان متمادی بر آنها سلطه داشتند. در دوران جاهلیت میدان منازعه‌ی دو ابرقدرت بود. فارس در شرق و روم در غرب؛ درست مثل زمان معاصر و دوران جنگ سرد بین روس و آمریکا.هرکدام از این دو ابر قدرت مناطقی را تحت سلطه داشتند، زمانی یکی از این دو بر دیگری قدرتش فزونی یافته و مناطق زیر سلطه‌اش را توسعه می‌داد و زمانی دیگر برعکس می‌شد. چنانچه‌ در اوایل سوره‌ی روم از قرآن آمده‌ است: "الۤمۤ * غُلِبَتِ ٱلرُّومُ * فِیۤ أَدْنَى ٱلأَرْضِ وَهُم مِّن بَعْدِ غَلَبِهِمْ سَیَغْلِبُونَ " بخش‌‌هایی از مناطق عرب‌نشین در عراق زیر سلطه‌ی دولت فارس و بخش‌های دیگری در شام زیر سلطه‌ی روم بود، چنانچه‌ مصر و شمال آفریقا هم زیر سلطه‌ی رومی‌ها قرار داشت.شکلی از اشکال استعمار بر آن مناطق حکمفرما بود،سلطه‌گرانی دیکتاتور به‌ ناحق در زمین حاکم شده‌ بودند و اسلام به‌ عنوان ایده‌ای رهایی‌بخش و آزادکننده‌ی جهان از بردگی و بندگی انسان در برابر انسان وظیفه‌ داشت. بدین جهت می‌بینیم نامه‌های پیمابر اسلام به‌ قیصر و مقوقس به‌ این آیه از سوره‌ی آل عمران ختم می‌شود{قُلْ یأَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَى کَلَمَةٍ سَوَآءٍ بَیْنَنَا وَبَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللَّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئاً وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَاباً مِّن دُونِ اللَّهِ ...} اسلام چاره‌ای جز کمک به‌ این ملت‌‌ها برای رهاشدن از سلطه‌ی استعمارگران بیگانه‌ نداشت و به‌ همین دلیل هراکلیوس بعد از ورود سپاه‌ مسلمین به‌ شام گفت: " ای سوریه‌ بدرود! درودی که‌ بازگشتی به‌ دنبال ندارد"رومیان مصر را گاوی شیرده‌ تصور می‌کردند که‌ آنرا می‌دوشیدند و فرزندانش از شیر این مادر محروم شده‌ بودند. به‌ همین دلیل ملت مصر با دیدن نیروهای آزادیبخش جدید خوشحال شدند و با آغوش باز آنها را پذیرفتند و به‌ همکاری با آنها پرداختند و مسلمانان تنها با 8هزار نفر نیرو توانستند مصر را برای همیشه‌ ازسلطه‌ی روم، رها سازند.مدعیان اسلام به‌ زور شمشیر باید متوجه‌ شوند که‌ شاید بتوان با شمشیر وارد سرزمین شد و آنرا اشغال کرد اما نمی‌توان قلب‌‌ها را تسخیر کرد. گشودن قفل قلب‌ها به‌ امور و اقدامات دیگری نیاز دارد، به‌ توجیه‌ عقلانی، جذابیت‌ها و دگرگونی‌های عاطفی و اثرگذاری‌های روانی نیاز دارد. می‌توانم بگویم وجود شمشیر بر گردن انسان بیشتر مانع پذیرش دیدگاه شمشیرزن می‌شود تا تسهیل‌گر آن. انسان در مقابل کسانی که به عنوان زیر دست و مغلوب به وی بنگرند مقاومت می‌کند.اگر عمیق به تاریخ انتشار و پخش اسلام نگریسته شود، متوجه خواهیم شد که در ممالک آزاد شده توسط مسلمین، اسلام بعد از مدتها وارد قلب ملتها شد. آن گاه که موانع بین مردم و دعوت برچیده شد و در جوی آرام به دور از چکاچک شمشیرها و غرش نیزه‌ها مردم به مسلمانان گوش فرا دادند و اخلاق و رفتار آن‌ها را تجربه کردند. دیدگاه و برخورد آنها را با پروردگارشان، ‌خودشان و همدیگر و دیگران از نزدیک مشاهده کردند، محبت آن‌ها را به دل گرفتند و به دینشان نزدیک شدند. همان دینی که عامل ایجاد این اخلاق جذاب و بزرگ شده بود.به کشوری مثل مصر نگاه کنید، در زمان امیر المؤمنین فاروق عمر بن خطاب آزاد شد، اما دهها سال مردم بر مسیحیت خود باقی ماندند و به تدریج و با انتخاب خود به آن گرویدند. حتی آن مرد قبطی که عمر با عدالت و انصاف با وی رفتار کرد و به خاطر فرزندش، فرزند عمرو بن العاص والی مصر را مجازات کرد. علیرغم این عدالت خیره کننده مسلمان نشد.

اسلامى‏سازى معرفت (طرحى براى گذار از سکولاریسم)

زاهد ویسىفصلنامه‌ی کتاب نقد، ش 34، بهار 1384
پیوند علم و دین
‏پیوند علم و دین در اسلام همواره فراز و فرودهایى داشته و به شکل‏هاى مختلفى که از تلاش براى ایجاد وفاق و پیوند میان آن دو تا افکار آنها از سوى یکدیگر در نوسان بوده است. آنچه امروزه در خصوص پیوند علم و دین مطرح است، مسئله‏اى شاذ و بى‏سابقه نیست.دین به مثابه یک نظام یا برنامه، بر اساس اصول و قواعد ثابت‏محور، موجب پدید آمدن علوم و معارف فاعلى مى‏شود که همه آنها به نوعى یا در پى کشف و تبیین حقایق دینى هستند و یا دفع اباطیل و خرافه هایى که در مورد آن ابراز مى‏شود. این دسته از علومى که مستقیماً با دین در ارتباطاند به نام‏هاى مختلفى نظیر علوم نقلى، شرعى، نافع و ... خوانده مى‏شود و سایر علوم عملاً از دایره شرعى بودن خارج مى‏شوند.تلاش براى برقرارى پیوند میان علم و دین و تأسیس علوم دینى جدید و یا علوم مورد تأیید دین، به دوران «تابعین» برمى‏گردد. امروزه که قلمرو مسلمانان از لحاظ سرزمین گسترش یافته است و ادیان و مذاهب، افکار و عقاید مختلف ملل گوناگون را در خود جاى داده است، زمینه پیدایش علوم اسلامى و ساماندهى قوانین و قواعد ایمان فراهم شده است.به هر حال، به موازات گسترش قلمرو مسلمانان، توجه چشمگیر آنان به علوم غیرمسلمانان و معارفى که آنان در اختیار دارند، اهمیت چشمگیرى یافته است. فارغ از علت و انگیزه اساس توجه مسلمانان به این علوم و معارف، دسته‏اى از مسلمانان به علوم غیرمسلمانان گرایش پیدا کرده‏اند و ضمن اقتباس و ترجمه آنها، به تفسیر، توضیح و حتى نقد این علوم مبادرت کردند و بدین‏سان علوم دیگر به حوزه افکار و کردارهاى علمى علماى مسلمان راه پیدا کرد. متکلمان، فقهاى اهل رأى و علماى علم اصول، از جمله گروه‏هاى مهمى هستند که راه نفوذ و حضور مسائل و مباحث نظرى و عقلى، اسلامى و غیراسلامى را فراهم آوردند و سهم عظیمى در پیوند علم و دین از آن خود ساختند. در این زمینه مى‏توان به امام محمدبن‏محمد غزالى طوسى (505-450) در اثر نامدار خویش، «المنفذ من الضلال» و نیز ابن رشد (595-520) در اثر مشهور خود فصل المتعال، اشاره کرد. بنابراین، توهم پذیرش مطلق و افکار بى‏قید و شرط علم و معرفت، دست‏کم از دیدگاه اسلام مردود است. توجه به این اصل و عملى کردن آن از سوى علماى اسلام، زمینه رشد علمى را در حوزه‏هاى علمى و معرفتى مسلمانان پدید آورد. تا جایى که امروزه بررسى سیره و سرگذشت علم، جهانى و حتى آنچه که امروزه در مهم‏ترین دانشگاه‏ها، پژوهشگاه‏ها و حتى آزمایشگاه‏هاى جهانى مطرح است، بدون بحث از مرحله اسلامى علم یا مرحله‏اى از علم که در جهان اسلام در حال توسعه و بالندگى بوده، ناقص و ابتر است.علل انحطاط علمى مسلمانان‏پس مى‏توان گفت: انحطاط علمى و معرفتى مسلمانان ناشى از اصول و مبانى دینى نیست و بنابر مبانى دینى، هر گونه تلاش علمى و معرفتى در هر جا و هر زمانى، مورد رد یا انکار دین اسلام نیست. علم‏جویى و معرفت‏طلبى یک اصل اسلامى است و طلب علم و معرفت به عنوان یک اصل ضرورى و کارآمد در اسلام پذیرفته شده است.هرگاه این اصل ضرورى در اسلام به دست فراموشى سپرده شود و یا مقتضاى حقیقى آن به درستى فهمیده نشود، نباید انتظار کسب آثار و پیآمدهاى تمسک به این اصل را داشت؛ زیرا صرف مسلمانى و عدم التزام به اصول علمى، ضرورتاً به معناى برخوردارى از آثار و پیآمدهاى علمى نیست. ازاین‏رو، عدم تمسک مسلمانان به مبانى قطعى علمى، فاصله انداختن میان معارف نظرى و عملى، شکاف میان عقل و نقل، دورى از امور عینى و پرداختن به مسائل انتزاعى علاوه بر محدود شدن به آراء و نظریات و تألیفات و آثار قدما و تقدیس دستاوردهاى آنان، از دیگر عوامل انحطاط علمى مسلمانان بوده است.این امر موجب شد که بیشتر تلاش‏هاى علمى و فکرى علماى دین، به شرح و حاشیه نویسى بر آثار قدما و مکانى براى احیاى میراث و تدوین آثار گذشتگان تبدیل گردد، و خلاقیت و ابتکار از آنان گرفته شود. علاوه بر این، تعصبات فرقه‏اى، محور شدن امور فقهى، زهد و دنیاگریزى افراطى، خودکامگى حکام و...، سلسله عوامل لازم و کافى را براى انحطاط مسلمانان فراهم و تکمیل نمود.پیشرفت تمدن غربى و انفعال مسلمانان در برابر آن‏در هنگامه خواب گران و انحطاط مسلمانان، اروپا بر اثر تحول عظیمى که آن را تجدید حیات علمى و فرهنگى خود نامید، سر از خواب غفلت برآورد و در حوزه علم و دانش دستاوردهاى عظیمى کسب کرد و به عنوان یک قدرت بلامنازع علمى و معرفتى بر مراکز علمى دنیا و حتى بر ذهن و زبان اندیشمندان غیرغربى حاکمیت یافت. در کنار آن، قدرت نظامى آنان نیز به شدت افزایش یافت.انحطاط همه جانبه مسلمانان از لحاظ علمى، نظامى، سیاسى، فرهنگى و حتى رفتارى و اعتقادى، بهترین زمینه پذیرش هجمه فرهنگ خارجى را پدید آورد. به گونه‏اى که قدرت و توان غیرقابل انکار و بى‏رقیب خارجى به تنهایى توانست مسیر استعمار کشورهاى اسلامى را فراهم سازد و البته زمینه داخلى نیز به کمک این مهم شتافت.مسلمانان و طرح دو پرسش!سیطره خارجى و انفعال مسلمانان، آنان را با دو پرسش مواجه ساخت. علت پیشرفت غربیان چیست و راه خروج از این وضعیت کدام است.راه خروج؟الف) رویکرد غرب‏زدگى، غرب‏گرایى و غربى‏سازى و ب) رویکرد بازگشت به خویشتن و تکیه بر مواریث خود.در نتیجه سلطه غربى بر مسلمانان، گروهى به این نتیجه رسیدند که علت پیشروى غربیان و سیطره آنان بر جهان اسلام، دین و راه نجات و رهایى از آن، کنار گذاشتن دین و توجه به علم و دانش است! رویکرد اول، عملاً دین را در برابر دانش قرار داد و علل انحطاط اصل جهان اسلام را دین تصور کرد. رویکرد دیگر، اسلام‏گرایانه و بازگشت به خویشتن بود که مى‏کوشید عدم تصادم اسلام با علم را بیان کند؛ زیرا کم کم این تصور غیردقیق و غیرعلمى که اسلام با دانش مخالف است و مسئول عقب‏ماندگى مسلمانان دین است، به صورت یک قاعده درآمده بود!در رویکرد اول، تن دادن به نگرش غرب‏گرایانه، پذیرش سکولاریسم تنها راه خروج از انحطاط مسلمانان قلمداد شده بود. اما از آنجایى که در بررسى تاریخ اسلام، توانمندى آن و نیز حقایق مسلم از یک سو، و تفاوت بنیادین اسلام با مسیحیت از سوى دیگر، پذیرش سکولاریسم یک علاج موقت و مقطعى بود و در بلندمدت موجب گسست و شکاف عمیق معرفتى و تاریخى محسوب مى‏شد، مصلحان کوشیدند تا هم‏نوایى دین و دانش را نشان دهند.اندیشمندان مسلمان و تأکید بر اقتباس از سایر فرهنگ‏هاسید جمال‏الدین اسد آبادى، محمد عبده و طنطاوى بر چند اصل تأکید مى‏کردند:1. توجیه اخذ تمدن‏2. تسکین احساس حقارت مسلمانان در برابر برترى فرهنگ غربى‏3. درک اهمیت علم و کارآیى آن در بازآفرینى توانمندى اسلام و راه علاج و خروج‏4. زدودن گرد اتهام ضدیت اسلام با علم و دانش‏5. امکان طلوع مجدد علم در دنیاى اسلام‏اسلامى‏سازى دانش‏به رغم این تلاش‏ها، سیطره دیدگاه‏هاى سکولاریستى بر نظام آموزشى دانشگاه‏ها و نحوه تعامل دانشگاهیان با مبانى دینى الزام مى‏کرد که براى جلوگیرى از آفات و آسیب‏هاى این رویکرد، تزریق دیدگاه‏هاى دینى به علوم و معارف دانشگاهى و بهره‏مند کردن این مجامع علمى از آفاق متعالى دینى صورت گیرد. اسلامى‏سازى دانش، علاج واقعى این معضل بود و زمینه‏اى براى زوال جمود و انحطاط علمى مسلمانان و چالشى براى سلطه دیدگاه‏هاى سکولاریستى بر دانش و معارف بشرى به شمار مى‏رفت.دینى‏سازى دانش صرفاً در حوزه دینى اسلام پیشنهاد نشده است، بلکه در سایر ادیان نیز وجود دارد و تلاشى جهانى است ارزشى کردن دانشگاه‏ها نیز خود به خود در ذیل ارزشى ساختن دانش مطرح است. این امر به گونه‏اى بود که پاره‏اى از غربیان نیز به دلیل زیان‏هاى وارده بر بشریت به دلیل جدایى علم و دین، خواهان آشتى دادن آن دو شدند.شکست رویکرد غربگرایى‏از جمله آفات غرب‏مدارى، تحقیر فرهنگ و تمدن غیرغربیان و ترویج و اشاعه فرهنگ و تمدن غربى است. حداقل دستاورد این کار، پیدایش طیف غرب‏گرایان و تلاش براى غربى‏سازى جوامع است. به دلیل عدم توفیق این جناح، طیف مقابل و گفتمان مخالفى به نام «بنیادگرایى» پدید آمد و در خصوص رابطه علم و تمدن وضعى برخلاف غرب‏گرایى اتخاذ کرد. بنابراین، عملاً غرب‏گرایى، که تلاش مى‏کرد که جوامع را از حالت انحطاط نجات دهد، خود عاملى براى پسروى و قهقهرایى شد و مردم و جامعه را بسیارى از حقایق مدرن و دستاوردهاى آن بدبین کرد. بدین‏سان اسلامى‏سازى دانش در حقیقت تلاشى دلسوزانه براى پرهیز از آفات و آسیب‏هاى علم و معرفت بود.مفهوم اسلام‏سازى‏اسلامى‏سازى تلاشى است که باپرهیز از افراط و تفریط، حضور انسان مسلمان را در دنیاى جدید موجه مى‏سازد و با بهره‏گیرى از اصول و قواعد اصیل اسلامى، معنویت سازنده و فراموش شده را به محافل علمى بازمى‏گرداند. «اسلامى‏سازى معرفت» به معناى کشف، تدوین، ابلاغ و نشر معرفت از زاویه جهان‏بینى اسلامى درباره جهان، زندگى و انسان است. اسلامى‏سازى دانش یک فعالیت منطقى است.خداوند متعال انسان، جهان، زندگى، پدیده‏ها، موجودات، حیوانات را آفرید و اشیاء مختلف را در آن پراکند و سنت‏ها و قوانینى را به آنها بخشید تا امورشان را سامان بخشد، قدرت و توان‏هاى متعدد را در آنها به ودیعت نهاد، همه امور را در اختیار انسان نهاد، او را جانشین خویش نمود، از او خواست تا به جست‏وجوى پدیده‏ها بپردازد و قوانین حاکم بر آنان را کشف نماید تا براى آبادانى زندگى خویش بهره گیرد.بنابراین، تعامل انسان با وجود پیرامون از لحاظ کشف، جست‏وجو، یادگیرى، ابلاغ و نشر و به طور کلى فعالیت معرفتى او ناگزیر باید در حوزه ایمانى صورت گیرد یا با قانون حاکم بر هستى، هماهنگى و انسجام داشته باشد. از این رو، اسلامى سازى دانش به معناى اسلامى‏سازى علوم کاربردى و نیز قواعد علمى از طریق فهم و درک شباهت میان قوانین علوم طبیعى و قوانین هستى است که خود ارزش‏هاى دینى بر اساس آن ترکیب یافته است.اسلامى‏سازى فقط در خصوص علوم محض و کاربردى مطرح نیست، بلکه با محدوده علوم انسانى نیز ارتباط دارد. لذا، روان‏شناسى، جامعه‏شناسى، تاریخ، علوم ادارى و علوم اقتصادى ناگزیر باید در حوزه اسلامى‏سازى ترتیب‏بندى شوند و شیوه عمل و جزییات خویش را از داده‏هاى دینى و کتاب خدا و سنت پیامبر اخذ نمایند. منظور از اسلامى‏سازى افزودن عبارت‏هاى دین به مباحث علوم اجتماعى و انسانى از راه آیات قرآن نیست، بلکه بازسازى روشمند و معرفتى علوم و قوانین آن است.این جنبش (اسلامى‏سازى علوم) به عنوان نماینده اصلاح‏گرى اسلامى و رویکرد بازگشت به خویشتن است.موانع و مشکلات اسلامى‏سازى علوم‏اسلامى‏سازى علوم با دو مشکل مواجه است: مشکلات مربوط به درون جوامع اسلامى و گفتمان حاکم بر خارج از جهان اسلام. مشکلات مربوط به بعد اول عبارت‏اند از: خلط میان عقیده و فکر؛ اعتقاد به علوم دینى بدون معرفت؛ محدود کردن اصلاح به بالا بردن مطالب و متون اسلامى؛ اعتقاد به جهان‏شمولى فرهنگ معاصر غربى؛ تأکید افراطى و تندروانه در دفاع از عقیده و قدسى کردن فقه و عدم ترویج اندیشه اجتهاد در اجتهاد.بنابراین، نسل کنونى اصلاحات اسلامى، ضمن حفظ اصول و ضوابط دینى، مى‏کوشد تا با تولید نظریات علمى و معرفتى، هم به شبهات مربوط به نقش دین اسلام در انحطاط تمدن بشرى پاسخ دهد و هم امکان زوال انحطاط را اعلام کند. از این رو، اسلامى‏سازى حرکت نوینى است که بر اساس مقتضیات جدید شکل مى‏گیرد.بهره‏گیرى از اصول اساسى در دیدگاه اسلامى‏مى‏توان با بهره‏گیرى از روش‏هاى علمى و قوانین و سنتى که حقایق را پرده‏بردارى مى‏کند، کاربردهاى علمى را حتمى و الزامى کرد.1. اصل جانشینى: انسان مسلمان جانشین خداوند در زمین است و براى ایجاد تحول، آبادسازى و رفع موانع و مشکلات برانگیخته شده است.2. اصل توازن: توازن میان نیازهاى روحى و مادى، بدون برقرارى توازن به حیات اسلامى بى‏معنا خواهد بود.3. اصل تسخیر: به کارگیرى علم براى تبدیل آن به یک امر واقعى و عینى و بهره‏گیرى از دستاوردهاى مفید، بهره‏مندى از آن را الزامى مى‏کند.4. ارتباط میان آفریدگار و آفریدگان: ارتباط ضمى میان نظام شگفت‏آور آفریدگان و وجود آفریدگار.محورهاى اسلامى‏سازى دانش‏اسلامى‏سازى دانش یک مسئله روشمند است که بر کشف ارتباط روشمند میان وحى و جهان مبتنى است؛ همچنان که فهم و شناخت سنت‏هاى حاکم بر جهان و قوانین طبیعت، به فهم و کشف قواعد روشمند معرفتى قرآن یارى مى‏رساند.الف) تأسیس نظام معرفتى اسلامى: 1. فعال‏سازى قواعد اعتقادى از لحاظ معرفتى و تبدیل آنها به پرسش معرفتى بدیع و 2. کشف نظام‏ها یا الگوهاى معرفتى حاکم بر تاریخ اسلام و مکاتب فکرى - فقهى آن در دوره‏هاى مختلف.ب) تأسیس روش شعاعى معرفتى قرآنى‏ج) تأسیس روش تعامل با قرآن‏د) تأسیس روش تعامل با سنت یا حکم نبوى‏ه') بازخوانى کامل سنت اسلامى‏و) تعامل با سنت غربى‏اکنون دیدگاه «اسلامى‏سازى دانش» در مورد علوم طبیعى، اساساً دیدگاهى کلامى لاهوتى نیست؛ زیرا تجربه دیگران در مواجهه با علم و دستاوردهاى آن، با تجربه ما تفاوت دارد. مواجهه با عقل، علوم تجربى، علوم طبیعى و علوم انسانى را به ساماندهى دوباره ساختار خود واداشته است. موضع ما اسلامى‏سازى دانش و معرفت و جهت‏دهى علوم طبیعى بر اساس دیدگاه قرآنى است.منتقدان اسلامى‏سازى دانش‏منتقدان اصلى این نظریه یا مسلمانان منتسب به بعضى از جناح‏ها و جماعت‏هاى اسلامى هستند یا سکولاریت‏ها.گروهى معتقدند که این نظریه، تلاش یک گروه از جناح بنیادگراى اسلامى براى چاپیدن معرفت، فکر و فرهنگ و تبدیل آن به یکى از ابزارهاى سلطه سیاسى است.گروهى دیگر آن را بخشى از تمایل تسلط فراگیر اسلامى بر همه امور موجود در دولت و جامعه از جمله دانش دنیوى، اجتماعى و انسانى مى‏دانند. برخى دیگر، آن را نوعى توهم مى‏شمارند. دسته‏اى دیگر، این تلاش‏ها را در جهت تحقق اسلامى‏سازى دانش بر اساس اصول اعتقادى اسلام و تلاش آگاهانه حرکت اسلامى - سیاسى براى تسلط بر جامعه مدنى بر اساس تعریف گرامشى مى‏دانند.آنچه مسلم است اینکه این نظریه هنوز در حال شکل‏گیرى است و به کمال و بلوغ خود نرسیده است. از این رو، امکان اصلاح و تغییر در آن وجود دارد.

اللهم انصر اخواننا المحاصرین فی غزه

الحمدلله رب العالمين والصلاة والسلام علي سيدنا محمد و علي آله و صحبه اجمعين
اللهم انصر الإسلام و المسلمين، وانصر إخواننا المظلومين في كل مكان
اللهم انصرهم تحت كل سماء و فوق كل أرض
اللهم انصر إخواننا المظلومين المحاصرين في غــــزة
اللهم ارحم شهدائهم، واشف مرضاهم و أنزل سكينتك عليهم
اللهم افتح عليهم أبواب رحمتك حيث الحدود و الأبواب مغلقة عليهم
اللهم عليك بالصهاينة المجرمين فإنهم لا يعجزونك
اللهم خذهم بقهرك و جبروتك يا جــــبار
اللهم انتقم منهم أنين الأمهات والأطفال الأبرياء
آمـــــــين يا رب العالمين

تولید 'بی سابقه' مواد مخدر در افغانستان



یک نهاد نظارتی وابسته به سازمان ملل متحد می گوید افغانستان اکنون ۹۳ درصد مواد مخدر جهان را تولید می کند.
انجمن بین المللی کنترل مواد مخدر، در گزارش سالانه خود، از ادامه افزایش تولید مواد مخدر در افغانستان ابراز نگرانی کرده است.
دربخشی از این گزارش گفته شده که در حال حاضر، مواد خام کیمیایی (شیمیایی) برای تولید هروئین در افغانستان به مقدار کافی پیدا می شود.
بر اساس این گزارش، مقدار زیاد این مواد از کشورهای همسایه، به ویژه ایران و پاکستان وارد افغانستان می شود.
انجمن بین المللی کنترل مواد مخدر، خواهان همکاری های بیشتر و تبادل اطلاعات میان کشورهای منطقه به ویژه در امتداد مرزهای مشترک شان با افغانستان شده تا ازقاچاق مواد مخدر از این کشور به خارج، و مواد کیمیایی تولید هروئین به داخل افغانستان، جلوگیری شود.
تهیه کنندگان این گزارش، از دولت افغانستان خواسته اند برای جلوگیری از ادامه تولید مواد مخدر در این کشور، بطور جدی تر تلاش کند.
برخورد با مقامات
کریستینا اوگز نماینده اداره مبارزه با مواد مخدر و جرایم سازمان ملل متحد در کابل، می گوید باید با آن دسته از مقامات دولتی افغان که در قاچاق مواد مخدر دست دارند، برخورد جدی صورت گیرد.

خانم اوگز همچنین گفت: "در گزارش انجمن بین المللی کنترل مواد مخدر، از وضعیت بد تولید و قاچاق مواد مخدر در افغانستان ابراز نگرانی شده و گفته شده که میزان تولید مواد مخدر در این کشور به سطح بی سابقه ای رسیده است."
در بخش دیگر این گزارش گفته شده که افغانستان درچند سال اخیر به یک مرکز بزرگ تولید حشیش یا چرس نیز مبدل شده است.
واکنش افغانستان
دولت افغانستان به انتشار این گزارش واکنش تندی نشان داده و افزایش تولید مواد مخدر در این کشور را رد کرده است.
زلمی افضلی سخنگوی وزارت مبارزه با مواد مخدر به بی بی سی گفت افغانستان، یافته های این گزارش را به شدت رد می کند.
سازمان ملل متحد از نیروهای ناتو هم خواسته است در جلوگیری از تولید مواد مخدر به دولت افغانستان کمک کنند.
ماه گذشته نیز، این سازمان ابراز نگرانی کرد که در سال جاری میلادی میزان تولید مواد مخدر به ویژه درمناطق ناآرام افغانستان افزایش خواهد یافت، جایی که به گفته این سازمان کنترل دولت در آن مناطق چندان چشمگیر نیست.
با افزایش تولید مواد مخدر، نگرانی ها از تقویت گروههای شورشی با استفاده از درآمد ناشی از تولید مواد مخدر نیز افزایش یافته است.

bbc

دستور العمل محرمانه دولت به مطبوعات فاش شد



شورای عالی امنیت ملی ایران اخیرا ابلاغیه ای محرمانه را در اختیار رسانه های این کشور قرار داده است که آشکارا به آنها توصیه می کند در مورد مسائل مختلف از جمله پرونده اتمی ایران باید چه مواضعی را اتخاذ کنند.
ابلاغیه اواسط بهمن ماه توسط کمیته سیاستگذاری رسانه ای دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ایران تنظیم شد، اما توسط معاونت امور مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت ارشاد در اختیار رسانه ها قرار گرفت.
متن این نامه ابتدا در وبسایت "روز آنلاین" که یک روزنامه مستقل اینترنتی و منتقد جمهوری اسلامی است منتشر شد.
از آن زمان، دست کم سردبیر یکی از روزنامه ها دریافت این نامه را تایید کرده است.
این ابلاغیه که در چند بند تنظیم شده مسائل مختلف از جمله مساله پرونده هسته ای ایران، مذاکرات ایران و آمریکا درباره امنیت عراق و انتخابات را در بر می گیرد.
ابلاغیه محرمانه دولت ملغمه ای است از بیان دیدگاه های حکومت جمهوری اسلامی در مورد مسائل خارجی و داخلی و نکاتی که از مطبوعات می خواهد آنها را رعایت کنند.
بخش هایی از نامه به بیان دیدگاه های دولت اختصاص دارد و به ذکر مواردی چون "اعلام آمادگی ایران برای کمک به برنامه های هسته ای مصر و سایر کشورهای اسلامی" می پردازد اما در سایر بندها علنا خواستار موضع گیری رسانه ها به نفع سیاست های دولت از جمله لزوم "بزرگ نمایی اختلاف برخی از کشورهای اروپایی با سیاست آمریکا درباره برنامه هسته ای ایران" می شود.
مصاحبه با ماشاالله شمس الواعظین روزنامه نگار در ایران را بشنوید
به هر حال وزارت ارشاد در این نامه که مهر "سری" خورده همان ابتدا مقصود خود از صدور آن را عنوان می کند و می نویسد که متن مصوبات شورای عالی امنیت ملی در زمینه سیاست رسانه ای برای "رعایت مفاد" تقدیم می گردد.
ابلاغیه از جمله در مورد مساله هسته ای خواستار "تاکید" مطبوعات "بر گزارش های مثبت آژانس درباره ماهیت صلح آمیز بودن فعالیت های هسته ای ایران" می شود و در جای دیگری از آنها می خواهد این مساله را به مخاطبان خود گوشزد کنند که "غرب نمی خواهد دانشمندان مسلمان به تکنولوژی روز انرژی در دنیا دست یابند."
در جای دیگری از ابلاغیه در مورد انتخابات آتی مجلس آمده است: "از آنجا که دشمنان دولت ایران معمولا در آستانه هر انتخاباتی سعی در القای یاس و نا امیدی در میان مردم و زیر سوال بردن سلامت انتخابات را دارند، انتظار دارد مطبوعات و خبرگزاری ها تحریکات خارجی برای اخلال در انتخابات را برای مردم افشا کنند و با ایجاد فضا و شور انتخاباتی مشارکت مردم برای حضور حداکثری در پای صندوق های رای را جلب نمایند و از طرح مطالبی که موجب تشویق اذهان عمومی و اخلال در روند انتخابات می شود جدا خودداری نمایند."
به گفته ماشاالله شمس الواعظین روزنامه نگار در ایران با افزوده شدن تبصره ای به قانون فعلی مطبوعات، شورای عالی امنیت ملی اکنون مجاز است دیدگاه خود در مورد مسائلی که در حیطه امنیت ملی می داند را به مطبوعات و رسانه ها دیکته کند و آنها را از نوشتن درباره برخی امور منع یا به نوشتن درباره دیگر مسائل ترغیب کند.
سردبیر سابق روزنامه "جامعه" می گوید چنین ابلاغیه هایی "نگرانی روز افزون روزنامه نگاران را در پی داشته است. یعنی آنها روز به روز احساس می کنند که محدودیت هایشان در حال افزایش است. و نگرانی های آنها در مورد امنیت شغلی شان افزایش می یابد."
منتقدین می گویند که دولت با چنین دستور العمل هایی می خواهد مردم را از آگاه شدن در مورد تبعات سیاست های مختلف خود بازدارد.
bbc

هژار بلوچ هژار


هژار بلوچ هژار


من چه گ ب ل او ءُ اے دگه بلوچان دزبندی کنان که

چه یک ءُ دگرے تهمت جنگ ‏ءَ دست بکش انت ءُ

هنچوش چه بلوچی سایت ءُ وب لوگان لوٹان که چشین

تهمت جنین نبشتانکانءَ مان وتی سایت ءُ وب لوگان

شنگ مکن انت چیا که اے وڑین نبشتانکان بلوچ راجءِ

دژمنءَ گل کنت.

بلوچءِ گوانک

اهل سنت و ولایت فقیه

ولایت فقیه یکی از ارکان تغییر ناپذیر جمهوری اسلامی می باشد که حتی در صورت هر گونه تغییری در قانون اساسی این اصل غیر قابل تغییر می باشد حتی از طرف مردمی که به آن رای داده اند که البته این مورد یکی از مزایای دموکراسی اسلامی در نظام های میتنی بر ولایت فقیه که در حال حاضر در جمهوری اسلامی در حال گذراندن دوران آزمایش آن می باشیم است و اما در مورد نتیجه این آزمایشات نیز باید مردم نظر دهند .و اما در مورد نظر اهل سنت و هماهنگی آنان با ولایت مطلقه فقیه .بر اساس اصول اهل سنت هر شخصی که اهل بیت حضرت محمد و یا اصحاب وی را مرد اهانت قرار دهد مسلمان نیست که خلفای راشدین که شامل ابوکر صدیق ، عمر ابن خطاب ، عثمان ذی النورین و حضرت علی و اما حسن جزء این دسته اند که البته بنا به عقید اهل سنت در مورد حضرت ابوبکر ، حضرت عمر حضرت عثمان و حضرت علی و تنی چند از اصحاب خاص حضرت محمد از طرف خداوند به آنها وعده بهشت داده شده و گناهان انجام داده شده توسط آنان و گناهانی که در آینده مرتکب آن می شوند بخشیده خواهد شد و وارد بهشت خواهند شد که البته حدیت قدسی که به عشره مبشره در بین اهل سنت معروف است توسط بزرگان شیعه رد می شود و اگر توسط شیعیان مورد پذیرش قرار گیرد بسیاری از اصول شیعه زیر سوال خواهد رفت .اساسا ولی فقیه در جمهوری اسلامی می بایست یکی از مجتهدین شیعه باشد که وی می بایست به عقاید شیعه که یکی از آنان به عنوان مثال قتل حضرت فاطمه زهرا توسط حضرت عمر می باشد را قبول داشته باشد و در روزهایی که به عقیده شیعیان روز شهادت حضرت فاطمه زهرا است اشک بریزد که تنها پذیرش همین عقیده توسط ولی فقیه کافی است که از نظر اهل سنت وی بکلی از مسلمانیت خارج و به کفر وارد گردد و عملا دیگر مسلمان نیست چه برسد به اینکه به عنوان خلیفه مسلمین نیز بر اهل سنت حکومت نماید و بنا به آنچه که لقب آقای آیت ا000 خامنه ای است وی به عنوان ولی امر مسلمانان جهان که اکثریت قریب به اتفاق آن را اهل سنت تشکیل می دهند به حال خدمت رسانی و ایجاد وحدت بین مسلمانان بپردازد.مورد دیگر که اگر مورد بالا را نیز قبول نداشته باشیم و بگوییم که حتی اگر اهل سنت پا بر روی عقیده مذکور گذاشته و حضرت عمر را که به عنوان خلیفه دوم بعد از حضرت ابوبکر است به عنوان قاتل حضرت فاطمه قلمداد نمایند که حضرت محمد در مورد ایشان فرموده است " فاطمه جگر گوشه من است" مورد اتمام ولایت از نظر اهل سنت می باشد و اهل سنت اعتقادی به ادامه ولایت نداشته و برای خداوند خلیفه ای بر روی زمین متصور نمی باشند و هر انسانی را بر روی زمین بنا بر آیه "انی جاعل فی الارض خلیفه " به عنوان خلیفه خداوند می شناسند که با این حساب و بر اساس آمار مسلمانان جهان و اگر شیعیان را نیز جزء مسلمانان به حساب نیاوریم در حدود 900000000 ولی فیقه بر روی کره زمین وجود دارد که حتی اگر به ازای هر ولی فقیه ما ده نفر فرمانبردار داشته باشیم در زمینه قلمرو آنان به مشکل بر می خوریم بطوریکه به هر ولی فقیه فقط به اندازه سلول های انفرادی جمهوری اسلامی قلمرو برای حکومت وجود خواهد داشت .با تفاسیر فوق هیچ یک از اهل سنت از بلوچ و کرد گرفته تا ترکمن و مردم خونگرم جنوب و سایر عزیزان ایرانی اهل سنت ، حق شرکت در انتخابات ، شرکت در امتحانات ورودی دانشگاه ها ، انتخاب به عنوان نماینده مجلس ، وزیر و غیره را که یکی از اصول بنیادی و اولیه آنها التزام به ولایت فقیه است را نداشته و عملا ایرانی به حساب نمی آیند که البته با عنایت ویژه آقای آیت ا000 خامنه ای در زمینه وحدت بین امت اسلامی و تصویت ثبصره فوق توسط شورای نگهبان اهل سنت تا نمایندگی مجلس می تواند در جمهوری اسلامی بالا بیایند و همانگونه که شاهد هستیم حق وزارت ، ریاست جمهوری ، استاندار شدن و حتی ریاست دانشگاه شدن را نیز ندارند.

وحدت اسلامی از شعار تا عمل

از آغاز انقلاب اسلامی در سال 57 تا کنون رهبران جمهوری اسلامی از گفته آقای خمینی که گفت " شیعه و سنی در کنار هم و با هم برادرند " تا گفته های متعدد آقای خامنه ای که در مناسبتهای مختلف دم از وحدت اسلامی بین شیعه و سنی می زند متاسفانه تاکنون گام عملی مهمی در راه تحقق این سخن نه تنها برداشته نشده که در سالهای اخیر بر تفرقه بین این دو گامهای بسیار بلندی برداشه شده است .و اما اگر بخواهیم تاریخ 30 ساله وحدت بین سنی و شیعه را در جمهوری اسلامی را بررسی کنیم نه تنها در این مدت وحدتی را نمی بینیم بلکه عملا بر طبل تفرقه کوبیده شده است .برای ادامه نگاهی به چند اصل از اصول قانون اساس جمهوری اسلامی می اندازیم .اصل یازدهم قانون اساس جمهوری اسلامی ایران بحکم آیه کریمه "ان هذه امتکم امه واحده و انا ربکم فاعبدون" همه مسلمانان یک امت اندو دولت جمهوری اسلامی ایران موظف است سیاست کلی خود را بر پایه ائتلاف و اتحاد ملل اسلامی قرار دهد و کوشش پی گیر به عمل آورد تا وحدت سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی جهان اسلام را تحقق بخشد .اصل دوازدهم قانون اساس جمهوری اسلامی ایران دین رسمی ایران ، اسلام و مذهب آن شیعه جعفری اثنی عشری است و این اصل الی الابد غیر قابل تغییر است و مذاهب دیگر اسلامی اعم از حنفی ، حنبلی ، مالکی ، حنبلی و زیدی دارای احترام کامل می باشند و احوال شخصیه (ازدواج ، طلاق ، ارث و وصیت ) و دعاوی مربوطه به آن در داد گاه ها رسمیت دارند و در هر منطقه که پیروان این مذاهب اکثریت داشته باشند مقررات محلی در حدود اختیارات شوراها بر طبق آن مذهب خواهد بود ، با حفظ حقوق پیروان سایر مذاهب .بله دو اصل فوق از اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران می باشند که بر طبق اصل یازدهم ، جمهوری اسلامی ایران خواهان وحدت بین فرق مختلف اسلامی می باشند ولی درست بعد از اصل به اصطلاح وحدت آور فوق در اصل دوازدهم قانون اساسی ، خود ملت ایران را مرزبندی نموده و به شیعه و سنی تقسیم نموده است و تکلیف سایرین که خود روشن است .مشکل وحدت ریشه ای و از ابتدای انقلاب تا کنون ادامه داشته است .در کشوری که دارای مذهب رسمی باشد دیگر وحدت اسلامی معنا ندارد .در کشوری که مسجد فیض اهل سنت را در مشهد تخریب می نمایند و به جای آن پارک می سازند در کشوری که به طلاب مسجد مکی که در اعتراض به عمل تخریب مسجد فیض در مسجد مکی زاهدان تحصن کرده اند را به خاک و خون می کشند که آثار تعرض خونین سپاه بعد از گذشت این مدت مدید کماکان بر منازه های مسجد مکی زاهدان مشهود است در کشوری که در بزرگترین و حساسترین استان کشور که اکثریت مطلق جمعیت آن را اهل سنت تشکیل می دهد و مرکز امور مذهبی اهل سنت ایران می باشند یک فرد متعصب ضد بلوچ و اهل سنت که یک شیعه سیستانی است را به عنوان استاندار از طرف دولت به اصلاح مهر گستر آقای احمدی نژاد توسط وزیر کشور آقای پورمحمدی منصوب می گردد در کشوری که میدان اصلی شهر زاهدان به جای اینکه با نام میدان وحدت مزین گردد با نام حضرت علی (ع) خلیفه چهارم اهل سنت نامگذاری شده است در توضیح باید گفت که حضرت علی (ع) یکی از بزرگترین و وفادارترین اصحاب حضرت محمد بوده و پا به پای سایر اصحاب حضرت محمد جانفشانی های بزرگی را در راه اسلام انجام داده است و هدف از این نامگذاری این میدان نه این بوده اسیت که اهل سنت حضرت علی را قبول ندارند که کذب محضی است بلکه این است که شیعیان حکومت گر حضرت علی را به عنوان نماد شیعه گری در مقابل اهل سنت برافراشته اند .در کشوری که شبکه استانی اش را با نماد شیعبیان سیستانی نامگذاری می کنند در استانی که ساحل نیلگون در یای عمان در بلوچستالن واقع است اداره شیلاتش را با نام شیلات سیستان می شناسیم و در کشوریس که آقای شهریاری نماینده شیعه مذهب که نمی توان منکر تجربه و دلسوزی وی به عنوان یک پزشک شد و نمی توان خدمات بی شائبه اس را به مردم استان به عنوان یک چشم پزشک نادیده گرفت می گوید " شما بلوچها که به احمدی نژاد رای نداده اید و حالا دنبال پست و مقام هم می گردید بروید و پست و مقاما را از کسی که به وی رای داده اید بخواهید ."در کشوری که پس از گذشت سی سال حتی یک استاندار سنی مذهب ، یک وزیر سنی مذهب ، یک معاون وزیر و حتی یک سخنگوی وزارت خانه را به خود ندیده است چگونه می توان از وحدت اسلامی دم زد و صحبت از وحدت اسلامی بین کشور های اسلامی که دیگر حرفی بسیار گزاف است و خاطره تلخ حمله به مکه به قصد تصرف آن را از طرف سپاه پاسداران به دست جمهوری اسلامی ایران را هیچ مسلمانی نمی تواند فراموش کند .زمانی که جمهوری اسلامی به مرکز وحدت مسلمانان جهان که همانا قبله مسلمین جهان است حمله و قصد تصرف آن را دارد چگونه می توان از وحدت اسلامی سخنی به میان آورد .و در پایان نیز بد نیست به اصل یکصد و پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران نیز نگاهی بیندازیم .رئیس جمهور باید از میان رجال مذهبی و سیاسی که واجد شرایط زیر باشد انتخاب گردد .
1- ایرانی الاصل بودن
2- تابعه ایران
3- مدیر و مدبر
4- دارای حسن سابقه و امانت و تقوی
5- مومن و معتقد به مبانی جمهوری اسلامی ایران و مذهب رسمی کشور .
بر اساس اصل فوق به طور رسمی اصولی که بر اساس آن بر وحدت اسلامی تاکید شده فسخ گردیده و کلیه کسانی که غیر شیعه اثنی عشری هستند که حتی سنی های مسلمان که جزئی از امت واحده اسلام هستند نیز به کنجی پرت شده و حق شرکت در انتخابات رئیس جمهوری را ندارند و این خط بطلانی است بر شعار های تو خالی جمهوری اسلامی بر وحدت اسلامی ملل مسلمان

بلوچستان قلب ایران است

به نام خدادر عجبم از این مردم زنده کش مرده پرست
که تا هست زنند به جفا چون برفت ببرندش بر سر دستبله و اکنون کوزووو قلب صربهایی است که تا دیروز خود به همراه ارتش متجاوز صرب مشغول تسویه نژادی کوزوو بودند اکنون پس از آنکه کوزوو اعلام استقلال نمود صربها ادعا دارند که هویت آنها از کوزوو شکل گرفته است .بله اینان آن زمان در فکر چنین زمانی نبودنند که مردمانی که در حال سلاخیشان هستند زمانی آزاد خواهند بود تا در مورد بودن یا نبودن با دژخیمان سابق خود تصمیم گیری کنند و آن زمان عفل سلیم به انها توصیه نبودن و دل کندن از سرزمین جلادان سابقشان را خواهند نمود .بله تاریخ دوباره تکرار می شود ولی نه این باردر قاره سبز بلکه در سرزمین آفتاب و نه در میان مردم سفید کوزوو بلکه در میان ملتی با پوستی آفتاب سوخته و کالبدی خسته با صبری تلخ و این بار دژخیمان تاریخ صربهای نژاد پرست نیستند بلکه کسانی هستند که ادعای امنیت دارند برای آنها و با ادامه روند تکرار تاریخ خواهد رسید روزی که صربهای ایرانی نیز خواهند گفت " بلوچستان قلب ایران است . " ولی قلبی مجروح که نیاز به عملی فوری دارد ورنه کالبد خود را به سکوتی ابدی و سنگین خواهد کشاند.

۱۳۸۶ اسفند ۱۴, سه‌شنبه

"س.س."گزارشگر راديو بلوچي اف ام در زاهدان: يازده جوان و نوجوان بلوچ در طول شش هفته اخيرناپديد شده اند

"س.س."گزارشگر راديو بلوچي اف ام در زاهدان: يازده جوان و نوجوان بلوچ در طول شش هفته اخيرناپديد شده اند
طبق گزارشي از "س.س." گزارشگر راديو بلوچي اف ام در زاهدان, در طول شش هفته اخير 8 جوان بلوچ , در شهرخاش و نواحي اطراف آن ناپديد و تاکنون از سرنوشت انان خبري در دست نيست از اين افراد , پنج نفر(سه نفر از منطقه پشتکوه و دو نفر ازمنطقه ریک آباد و اسکل آباد ) درطي " رزمايش اتحاد 86 نيروهاي نظامي رژيم در خاش" ناپديد شده اند و به همين دليل نزديکان آنها گمان ميورزند که اين عمل از طرف نيروهاي اطلاعاتي و انتظامي رژيم صورت گرفته استرژيم در سالهاي اخير, سالانه چندين بار اقدام به اجراي" رزمايش نظامي" در شهرهاي بلوچستان به هدف "ايجاد امنيت" نموده است. "رزمايش اتحاد 86 "هم يکي از اين رزمايشات بود که بگفته سرگرد لطيفي جانشين فرماندهي ناحيه مقاومت بسيج خاش "با اجراي برنامه هاي دفاع از كوي و برزن ، مبارزه با نارامي ها و عمليات امداد و نجات" بمدت سه روزطول کشيد ناگفته نماند که حدود دو هفته قبل دو نوجوان دانش آموز بنامهاي "ابراهيم مهرنهاد شانزده ساله" , " فضل الرحمن چهراس شانزده ساله " و يک جوان دانشجو بنام "اسد الله شه بخش" توسط مامورين وزارت اطلاعات از درب منزلشان در زاهدان ربوده شدندبنا بر اين گزارش, مردم محل معتقدند که نیروهای وزارت اطلاعات با ربودن مخالفين و جوانان سعی دارند موجی از ناامنی روانی و اجتماعی را در در بين مردم گسترش دهند تا کسی صحبت از تحریم انتخابات و یا مشکلات منطقه ننماید.همچنين گفته ميشود که این روند نسلکشی علنی که رژیم در پوشش های مختلف در پيش گرفته است بسيار خطرناک است و ميتواند در آينده باعث تنشهاي قومی و مذهبی درمنطقه گردد و براي جلوگيري از آن بايد رژيم دست از اين قتل و کشتار و ربايش وسرکوب بردارد
"س.س." گزارشگر راديو بلوچي اف ام - زاهدان

کجایند منادیان حقوق بشر؟!


کجایند منادیان حقوق بشر؟!
فلسطین خون می بارد
و منادیان دموکراسی و حقوق بشر مهر بر لب هستند
این است دموکراسی غربی

تجاوز سرباز آمريكايي به يك كودك سه‌ماهه

به گزارش آژانس خبری تفتان يك چترباز سابق ارتش آمريكا كه براي انجام ماموريت تا به حال دو بار به عراق رفته است به اتهام تجاوز و آسيب جدي رساندن به يك دختر بچه‌ سه ماهه محاكمه خواهد شد .
كولمن به جرايم روابط غير اخلاقي جنايي و سوء استفاده از كودكان (از جرايم درجه‌يك) متهم است كه در صورت به اثبات رسيدن اين اتهامات به حبس ابد محكوم خواهد شد .
مقام‌هاي قضايي آمريكا گفته‌اند، كولمن كه در آن زمان 27 سال داشته است در تاريخ 14 سپتامبر 2007 در جكسون كانتي، 65 مايلي غرب ديترويت به اين كودك تجاوز كرده است. اين كودك نيز كه 17 استخوانش شكسته و دچار آسيب مغزي شده است در حال حاضر تحت درمان قرار دارد .
كولمن ظاهرا به بازجويان گفته است كه پس از مصرف زياد مشروبات الكي و قرص‌هاي مسكن بيهوش شده و پس از بيدار شدن اين كودك مجروح را در گهواره‌اش يافته است.
وي در حال حاضر به طور موقت با قرار وثيقه‌ي 100 هزار دلاري آزاد شده است.
در همين حال، روزنامه گاردين انگليس از اتهام تجاوز يك نظامي ارتش آمريكا به يك دختر در ژاپن خبر داد كه با توجه به اقدامات مشابه در اين كشور خشم مردم ژاپن را در پي داشته است.
طبق اين گزارش، يك نظامي ارتش آمريكا در ژاپن كه نامش فاش نشده است به حمله و تجاوز به يك زن فيليپيني در يك هتل در جزيره جنوبي اوكيناوا متهم شده است.
اين در حاليست كه هفته گذشته در همين جزيره يك تفنگدار آمريكايي به اتهام تجاوز به يك دختر 14 ساله‌ ژاپني دستگير شده بود .
پس از انتشار اين گزارش در روز دوشنبه در ژاپن، مقامات نظامي اين كشور اين نظامي ارتش آمريكا را دستگير كردند .
اين اتهامات تازه مي‌تواند موج جديد از خشم مردم ژاپن بر سر حضور گسترده‌ نظامي ارتش آمريكا در اين كشور را ايجاد كند

جا به جائی فرماندهی قرارگاه رژیم در بلوچستان

به گزارش آژانس خبری تفتان از زاهدان دو روز قبل طی مراسمی در فرماندهی نیروی انتظامی بلوچستان فرمانده نیروی انتظامی غفاری خونخوار از مقامش عزل و حاجی بهرام به عنوان فرمانده جدید قرارگاه به اصطلاح نبی اکرم ص منصوب شد.
غفاری پس از ان روی کار آمد که پاسدار حامد در رویاروئی با مبارزان بلوچستان شکست خورد و نتوانست سیاستهای رژیم را در منطقه به اجرا در اورد و طبق برخی گزارشها ارتباطهای پاسدار حامد با برخی بلوچها سبب برکنار کردن وی از مقام فرماندهی و سپردن آن به غفاری بود اما با اینکه پاسدار غفاری با همکاری شهریاری و دهمرده و نکونام تاریخ جدیدی از جنایت بر ملت بلوچ را رقم زد ولی باز هم نتوانست اهداف مطلوبه رژیم را بدست آورد و خصوصا در درگیری ایرانشهر که در مقابل تعداد اندکی از مبارزین دهها نیروی ورزیده رژیم به هلاکت رسیدند و همچین ناکامی نیروی انتظامی در مقابله با گروگان گیری رو به رشد منطقه بالاخره سران نیروی ستمگر رژیم را وادار کرد تا وی را از مقامش برکنار و یک جانی دیگر را جانشین وی کنند تا شاید بتوانند به قائله بلوچستان پایان دهند.

تصاویری از شهر زاهدان




دو جوان بلوچ در چنگال وزارت اطلاعات

به گزارش آژانس خبری تفتان از زاهدان روز بیست و دوم بهمن امسال نوجوانی پانزده ساله به نام حسن شه بخش که طلبه حوزه علمیه عظیم آباد است به اتهام ورود به مسجد شیعیان و شکستن قاب عکسهای خمینی و خامنه ای رهبران سابق و فعلی نظام ولایت فقیه دستگیر شده و به اداره اطلاعات زاهدان منتقل می شود اما اخیرا خانواده اوپس از چندین بار مراجعه به اداره اطلاعات زاهدان متوجه می شوند که او علاوه بر اتهامات فوق به جرم همکاری با جنبش در بازداشت به سر میبرد.
همچنین جوان دیگری به نام علی عالی زهی فرزند حاجی فیض محمد چندی پیش در شهر زاهدان ناپدید میشود و اخیرا سر از اداره اطلاعات زاهدان در می آورد اتهام او هم عضو بودن در جنبش مقاومت مردمی ایران است که وظیفه ترویج افکار به اصطلاح تروریستی را در میان جوانان زاهدانی داشته است.

۱۳۸۶ اسفند ۱۳, دوشنبه

من هم فلسطینی ام

این روزها قلب هر مسلمان و هرانسان آزاده ایی از جنایات وحشیانه رژیم منزجر کننده اسراییل بر ضد مردم فلسطین به درد می آید مردمی که 6 دهه زیر سلطه بیرحم ترین دولت دنیا بوده اند
نمی دانم از درد و رنج مردم فلسطین ناله کنم یا از درد و رنج مردم سرزمین خودم
سرزمینی که کم از فلسطین ندارد
سرزمینی که مردم ساده و صادق اش بیرحمانه کشته می شوند و کسی با خبر نمی گردد
سرزمینی که تحجر و قطع دست و پا اعدام و خونریزی در آن بیداد می کند
آری من هم فلسطینی ام
یک انسان

کاریکاتور؛ سفر احمدی نژاد به عراق


محنت دیگران

مردم صبور بلوچستان اینچنین روی خاکها نشسته اند و نان خشک می خورند
تو کز محنت دیگران بیغمی
مشکل تعویض اجباری پلاک ماشین
دیشب به دیدن یکی از خویشاوندان رفتم دیدم دراز کشیده گفتم مگر به این زودی می خواهی بخوابی گفت نه اما امشب می خواهم زود بخوابم زیرا قرار است فردا ساعت سه بروم نوبت بگیرم برای تعویض پلاک ماشینم.
تعجب کردم گفتم مگر اینقدر شلوغ است؟ گفت بله خیلی شلوغ است مردم از شهرهای دور مثل سراوان و ایرانشهر و چابهار می آیند چندین روز در زاهدان علاف می شوند و به زحمت پلاک ماشینشان را تعویض می کنند.
امروز ساعت یک ظهر او را دیدم خیلی خسته و گرسنه به طرف خانه اش می رفت پرسیدم چی شد پلاک ماشین درست شد؟ گفت نه آنقدر شلوغ بود که فکر کردم اگر آنجا در نوبت منتظر باشم تا یک هفته نوبت به من نمی رسد آمدم اگر خدا بخواهد میروم کرمان یا میناب می گویند آنجا خلوت است.
صف بزرگ پیچ در پیچ دور می زند
ساعت یک ربع به دو بعد از ظهر از بس کنجکاو شده بودم رفتم به مرکز تعویض پلاک زاهدان که در ده کیلومتری (خارج شهر زاهدان ) راه زاهدان میرجاوه درست شده است .
خیلی دلم گرفت وقتی آن صحنه های عجیب را دیدم مردمان بیشماری در بیابانی سرگردان بودند نه آبی نه جای استراحتی. تا شعاع ده کیلومتری هیچ مغازه ای وجود ندارد کسانی را دیم که 24 ساعت در صف بودند و امروز به آنان نوبت نرسیده بود معلوم نبود بعد از 48 ساعت موفق بشوند یا نه.

این بندگان خدا می گفتند یک هفته است از خانه بیرون آمده اند
کسانی را دیدم که از شهرهای مختلف مثل نیک شهر ایرانشهر جالق سراوان و از همه جای دور دست استان آنجا آمده و سخت پریشان بودند.
وقتی سوال کردم به من گفتند : مرکز تعویض پلاک در استان فقط در دو شهر قرار دارد یکی زاهدان و دیگری زابل.
استان پهناوری چون این استان واقعا ظلم نیست که مردم از چند صد کیلومتر راه بیایند و اینگونه علاف و سرگردان شوند؟؟؟
آیا نمی شد در دو نقطه دیگر استان چنین مراکزی درست کرد که مردم اینقدر بدبخت نشوند؟؟؟
مگر ایرانشهر و چابهار و سراوان شهر نیستند؟؟؟
چه فرقی آن شهرها با زابل و زاهدان دارند ؟؟؟