۱۳۸۷ فروردین ۱۲, دوشنبه

ماجراي شهادت حاج علم خان شه بخش

به گزارش آژانس خبری تفتان بیست و هشتم بهمن هشتاد و شش حاجی علم خان شه بخش فرزند کریم وبرادر شهید دادخدا شه بخش به دست اجیر شدگان رژیم تهران به همراه دامادشان رضا شه بخش به شهادت رسید.با توجه به این که او در چندین درگیری نیروهای رژیم را متحمل خسارتهای جانی و مالی فراوانی کرده بودند از همان روزهای ابتدایی شهادت ایشان زمزمه هایی مبنی بر اینکه مزدوران محلی رژیم میتوانند عامل این جنایت باشند به گوش میرسید.
پس از حدود یک ماه مشخص شد که تعدادی خود فروخته به خاطر آزادی یکی از بستگانشان و دریافت مبلغ دویست میلیون تومان وجه نقد دست به این اقدام ننگین زده اند.داستان از این قرادر است که مدتها قبل چند فرد مسلح بلوچ با کمین بر سر راه دوخودروی نظامی رژیم در منطقه عمومی نرماشیر همگی ماموران را که هشت نفر بودند به هلاکت می رسانند. درمیان کشته شدگان یک سرهنگ سرشناس و سرکوبگر به همراه معاونش نیز بودند .در آن عملیات کسی از نیروهای بلوچ آسیبی ندید و آن عملیات موجب شادمانی عموم مردم بلوچستان از جمله خواهران و مادرانی شد که عزیزانشان را به خاطر کسب لقمه ای نان از دست داده بودند شد. چند ماه پس از آن عملیات یکی از شرکت کنندگان در عملیات به نام عبدالحکیم (ح)توسط مزدوری محلی که همراه نیروهای رژیم بود دستگیر میشود و به اداره اطلاعات زاهدان و سپس به اداره اطلاعات شهرستان کرمان منتقل میشود.پس ازآن رژیم برای امتیاز گیری وارد میدان میشود. که متاسفانه افرادی که در آن عملیات افتخار آمیز شرکت داشتند.به همراه تعدادی خودفروخته دیگر حاضر میشوند در قبال دریافت دویست میلیون تومان و البته آزادی عبدالحکیم یکی از مبارزین بنام را به شهادت برسانند.
از عمده دلایل رژیم برای انتخاب این مبارز به عنوان تنها خواسته رژیم برای آزادی این زندانی میتوان به قاطع بودن شهید حاجی علم خاندر برخود با عوامل خود فروخته رژیم اشاره کرد ایشان چندین مزدور خود فروخته رژیم را به هلاکت رسانده بودند و رژیم ایشان را سدی محکم در برابر اهداف خود میدید.چند روز پیش بستگان او به وسیله چهار دستگاه خودروی جهت کشتن عاملین به شهادت رساندن حاجی علم خان به محل زندگی میروند که به جز تعداد اندکی زن و کودک هیچ کس دیگری را نمی یابند از طرفی عامل اصلی این جنایت که همواره در شهر زاهدان مسلح رفت و آمد میکرد وتاکنون کارهای زیادی را برای رژیم انجام داده بود هیچ نسبتی با دیگر شرکت کنندگان در جنایت ندارد. اکنون اواز ترس اینکه مبادا به دست بستگان مقتول کشته شود در خفا به سر میبرد آری این رژیم تنها با رخنه کردن در سرهایی که عاری از تفکر سیاسی و مهمتر از همه عاری از اعتقادات معنوی هستنند می تواند غیور مردانی را که سربازان بزدلش هرگز جرات نزدیک شدن به آنها را ندارند از بین ببرد.

هیچ نظری موجود نیست: