۱۳۸۶ بهمن ۲۶, جمعه

در تردیدم که ایا ایرانی هستم یا خیر ?

ناشناس گفت...
در تردیدم که ایا ایرانی هستم یا خیر این سوال من است از همه روشنفکران اندیشمندان و فعالان حقوق بشر من جوانی هستم که به دنبال مبارزات مدنی هستم ایا در کشوری که دانشجویان به کیفیت غذا اعتراض می کنند مجازات و بر چسب مخالفان نظام به انان میزنند یا در استانی که فقط یک کلمه بگویی چرا تبعیض قائل می شوید مجازاتت مرگ است واعدام در کشوری که بدترین توهینات به مذهب و اعتقاداتت میشود هیچ احترامی به کسی قائل نیستند رسانه گروهی قبضه شده در دست گروهی خاص ومحمت اینکه دراین کشور و بخصوص استان بلوچستان مرد در تلاش جهت براورده کردن نیازهای اولیه خود هستند حتی برای امرار معاش خود جان خود را نیز از دست میدهند اری عزیزان سخن بسیار است و از حوصله تان خارج ولی اینجا انجاست که اول بدترین شکنجه هایی را که تاریخ به خود ندیده روی جوانان بلوچ انجام میدهند شاید تا کنون به طور اتفاقی سوزن ته گرد به دستتان فرو رفته باشد اما اینجا خیلی راحت میخهای فولادی ده سانتی را در ملاجت فرو میکنند اینجا خیلی راحت موهای سرت را با انبر دست میکشند دندانهایت را همچنین اینجا به جرم اینکه سنی هستی و به بهانه کوچکترین مسئله حکمت اعدام است اینجا انجاست که احکام ازمایشی مثل قطع کردن دست وپا برای اولین بار روی جوانان بیگناه بلوچ اجرا میشود اینجا انجاست که شمس الدین کیانی را زنده زنده در اتش سوزاندند هنوز از یادم نرفته گلوله باران مسجد مکی زاهدان از زمین و هوا وبه خون قلتیدن طلاب بیگناه اهل سنت را اینجا مردم تلاش میکنند تا زنده بمانند سوالم از شما اینست که در محیط سر تا پا فقر ترس رعب ووحشت خفقان وقتل وغارت چپاول وتاراج حکومت مردم را تبعیض وظلم جایگاه فعلیتهای مدنی کجاست ما دیگر در خانه نخواهیم نشست تا از گرسنگی جان دهیم یا منتظر بمانیم که در رابزنند و به پای حلقه دار ببرند مارا می خروشیم برای ازادی و هزینه خواهیم داد

۱ نظر:

ناشناس گفت...

سلام علیکم لطفا این خبر را درج بفر ماید:دستگیری و مفقود شدن چند تن از طلاب مدرسه علوم دینی اما ابو حنیفه .
روز دوشنبه 22 بهمن تعدادی از طلاب کم سن وسال در پی قطعی برق وتعطیلی کلاسهای درس به بازار روستای لوتک رفته ودر نزدیکی مسجد شیعیان خرید کرده وسپس جهت وضو گرفتن به داخل مسجد می روند که به آنها توهین شده واعترض میشود که طلاب هم واکنش نشان داده با افراد محلی درگیر میشوند وشدیدا مورد ضرب وشتم قرار میگیرند وسپس تحویل پاسگاه لوتک میشوند پس از ان بلافاصله به مکان نامعلومی منتقل میگردند البته تا 2 روز یکی از انها به نام حسن شه بخش 15 ساله کلاس اول اعدادی تا در اداره آگاهی زابل تخت شدیدترین شکنجه ها قرار داشته وبعد از آن کسی به خانواده اش محل نگخداری وی را اعلام نکرده است.
از بقیه طلاب که تعدادشان 2 نفر اند هنوز خبری در دست نیست.ناگفته نماند باند شرور ومرتد وملعون ودین فروش عبدالله حسن زهی فرزند مولوی محمد گل در بزرگنمایی اینموضوع نقش مستقسیم داشته وبلافاصله صدهاپیامک تحت عنوان خنثی سازی بمب گذاری مسجد اهل تشیع!!!به تلفن همراه مردم نموده واضافه کرده طلاب دستگیر شده افرار نموده اند که با مشورت حافظ محمد علی قصد انفجار مسجد را داشته اند!!!!
لازم است خدمت این مرتد ین خود فروخته واحمد رضایی عرض کنم سزای این عمل پلیدتان را خواهید دید باذن الله تعالی.
علت تاخیر در انعکاس خبر این بود که منتظر ماندیم شاید با رایزنیها وتلاشهای مرمی موضوع خاتمه پیدا کرده و بچه ها آزاد شوند ولی تا کنون (شنبه شب)هنوز کسی از محل باز داشت آنها خبری ندارد.