۱۳۸۷ فروردین ۱۰, شنبه

اهل‌سنت سیستان


هم اکنون سیستان، بالغ بر پانصد هزار نفر جمعیت دارد که بر مبنای آمار غیر رسمی بیش از 50 درصد آن را اهل‌سنت تشکیل می‌دهند. و این در حالی است که هم وطنان ایرانی‌مان در نقاط مختلف کشور به سختی می‌توانند حضور اهل‌سنت و جماعت را در این منطقه باور کنند.

-----------------------------------------------------


اهل‌سنت سیستان
محمد گله‌بچه
حضور مردم در سیستان با پیروی از مذهب اهل‌سنت و جماعت به روزهای ورود اسلام به این منطقه برمی‌گردد، زیرا این منطقه مانند بسیاری از مناطق دیگر ایران زمین در سال 23هجری و درعهد خلیفه دوم، امیرالمؤمنین عمربن خطاب رضی‌الله‌عنه فتح شد. خوارج، دیگر گروهی بودند که پس از شکست در برابر سپاهیان حضرت علی رضی‌الله‌عنه در جنگ نهروان به کوههای جبال بارز کرمان (سیستان وسیع آن زمان) پناهنده شدند. بنابراین درگیری‌ها و منازعات میان والیان ولایات را دچار سر درگمی کرد و در نتیجه این امر، این مناطق به لحاظ بُعد مسافت و فاصله‌ای که با شبه جزیره عربستان و حتی شام - مقرّ امویان- داشتند، به پایگاههایی امن برای دشمنان خلفا مبدل گشتند.ظهور شعوبی‌ها (یعنی ایرانیانی که منش و مرام ایرانی خود را از فرهنگ عرب و گاه حتی اسلام برتر می‌داشتند و چیرگی اعراب بدو را برخود بر نمی‌تابیدند) نیز باعث شده تا دین، زبان و فرهنگ عرب که در حقیقت خود مرّوجین دین اسلام در میان مردم سایر بلاد بودند، از سرزنش و تعدی این قوم مصون نماند. بنابراین پیروان اهل‌سنت و جماعت بدین علت که تنی چند از رهبران نهضت شعوبیه همچون طاهر بن حسین، عمار خارجی و حمزه بن آذرک، برخاسته از سیستان بودند همانند اهل‌سنت دیگر مناطق ایران، در قرون دوم و سوم اسلامی یعنی همزمان با اوج‌گیری قیامهای ایرانی ضدّ عربی در خراسان، طبرستان، سیستان، همدان، خوزستان و آذربایجان جوری عظیم را متحمل شدند. در نهایت نیز، لشکرکشی پادشاهان صفویه به جنوب شرق ایران، به منظور سرکوب بلوچ‌ها، به یکباره و بالاجبار مذهب تشیع را جایگزین مذهب تسنن کرد و از آن پس مذهب اهل‌سنت به قهقراء رفت و پیروان آن در سیستان، تا هم اکنون که نگارنده این سطور را مرقوم می‌دارد در انزوا و محرومیت و تبعیض زندگی می‌کنند.سیر تاریخی مذهب اهل‌سنت در ایران و خاصه در سیستان مجالی بس بزرگ را می‌طلبد و موضوعی واجب و مهم است و حق است که باید بدان پرداخته شود؛ زیرا، آنان بودند که به واسطه مجاهدان بی‌دریغ خویش از تدوین کتب حدیث و پیشرفتهای چشمگیر فراوان در زمینه‌های نجوم و ریاضیات و به ویژه ادبیات فارسی مصداق این حدیث رسول اکرم صلی‌الله‌علیه‌وسلم شدند که می‌فرمایند: «اگر دانش به ثریا هم باشد مردانی از سرزمین فارس آن را به خدمت خواهند گرفت».مشاهیر اهل‌سنت سیستان که فردوسی طوسی نام و نشان آنان را استادانه و با هوشیاری و تعصب ایرانی بی‌تردید خویش، در پس پرده اسطوره و حماسه و در پشت چهره قهرمانان ملی ایران پنهان کرده است، آن قدر بسیارند و آن قدر بر گردن ما حق دارند که امیدواریم توفیق خداوند سبحان تا به آن حد شامل حال ما بشود که بتوانیم آنان را به جامعه بشناسانیم، لیکن در این مقاله و در مقام مقدمه، سعی بر این است که شرحی اجمالی درباره اوضاع کنونی اهل‌سنت سیستان نگاشته شود تا خواننده در راه تلاش برای دریافت حقایق تاریخ این قوم در سیستان کسب آمادگی کرده و پیش درآمدی به دست داشته باشد.سیستان کنونی با مسافتی در حدود 15197 کیلومتر مربع در جنوب شرق ایران و در همسایگی کشور افغانستان واقع شده است. اما این، همۀ سیستان نیست بلکه بخش بسیار کوچکی از آن است؛ چرا که به روایت صاحب تاریخ مجهول المؤلف سیستان، این سرزمین ، روزگاری از سبزوار تا سند و از کرمان تا هند را در خود جای می‌داده است.هم اکنون سیستان، بالغ بر پانصد هزار نفر جمعیت دارد که بر مبنای آمارغیر رسمی بیش از 50 درصد آن را اهل‌سنت تشکیل می‌دهندو این در حالی است که هم وطنان ایرانی‌مان در نقاط مختلف کشور به سختی می‌توانند حضوراهل‌سنت و جماعت را در این منطقه باور کنند. حال، چرا و بنا بر چه دلایلی دچار چنین ناباوری شده‌اند؟ سؤالی است که طرح پاسخی برای آن دربخش‌های بعدی این سلسله مقالات چندان هم سخت نمی‌تواند بود.زبان همه سنی‌های سیستان بلوچی است. پیروان مذهب تشیع در این منطقه به گویش زابلی تکلم می‌کنند. جمعیت اهل‌سنت در سیستان، به واسطه اشتغال مردم آن به دامداری و کشاورزی، اغلب در روستاها و یا درشهرهایی سکونت دارند که به تازگی و ظرف دو تا پنج سال گذشته تبدیل به شهر شده‌اند. از جمله این شهرها که قریب به اتفاق ساکنان آن را اهل‌سنت تشکیل می‌دهند می‌توان به دو شهر دوست محمد در بخش میانکنگی و شهر زهک در بخش شهرک نارویی اشاره کرد.جمعیت آنان در شهر زابل هم به 20% کل جمعیت این شهرستان می‌رسد. خشکسالی‌های اخیر سیستان و نیز اوضاع نابسامان معیشتی این مردم که فقر و فاقه، همراه همیشگی آنان محسوب می‌شود، به بدترین صورت ممکن مهاجرت آنان به شهرستانهای دیگر کشور و روی آوردنشان به شغلهای کاذب و فاقد جایگاه اجتماعی را باعث شده است.اهل‌سنت سیستان، چون اهل‌سنت سایر مناطق ایران، سهمی بسیار اندک در مشاغل دولتی و استخدامهای کشوری دارند.درادامه راه، اگر لطف الهی شامل حال شود با تهیه عکس، مصاحبه، کلیپ‌های ویدیویی و ... خوانندگان محترم را درجریان هرچه بهتر اوضاع نابسامان اجتماعی، فرهنگی و معیشتی مردم سیستان قرار خواهیم داد.امّا، سیستان و مردم آن با توجه به تمامی مصائبی که در طول قرنهای متمادی گریبانگیر آنان بوده است اعتقاد راستین و راسخ خویش راهمواره حفظ کرده و در اعتلای آن نیز کوشیده‌اند و گزاف نمی‌گوییم اگر بگوییم آنان اینک در ابتدای راه بیداری اسلامی قرار گرفته‌اند.آغاز فعالیت دینی عالم و بنیانگذار فقید نهضت مذهبی ایران، حضرت مولانا عبدالعزیز ملازاده رحمة‌الله‌علیه در زاهدان، علمای دینی سایر مناطق استان را نیز به تکاپو واداشت. چنانکه عالم فرزانه جناب مولوی محمدگل حسن‌زهی رحمةالله‌علیه در بنای مدرسه دینی محمدیه در روستای اسلام آباد لوتک همّت گماشت و تبلیغ و ترویج آموزه‌های دینی را در راستای تحقق بخشیدن به آرمانهای مولانا عبدالعزیز رحمه‌الله آغاز کرد و در بیداری اسلامی مردم منطقه بسیار کوشید. مولانا محمد گل رحمه‌الله در روزهای پایانی عمر پربار خویش و پس از وفات حضرت مولانا عبدالعزیز، این مدرسه را که تا آن روزگار در گمنامی به سر می‌برد رسماً، شاخه‌ای از دارالعلوم زاهدان (بزرگترین مدرسه دینی حال حاضر اهل‌سنت در ایران) عنوان کرد و مسئولیتش را به شیخ‌الاسلام مولانا عبدالحمید حفظه‌الله‌تعالی سپرد. این عمل خیرخواهانه مولوی محمد گل رحمه‌الله‌تعالی راه را برای فعالیت‌های بیدارگرانه بیش از پیش هموار کرد و باعث شد تا در منطقه سیستان به پیروان مذهب اهل‌سنت و جماعت، رونق و حیاتی تازه ببخشد.در حال حاضر اهل‌سنت سیستان در پنج منطقه، یعنی شهرهای دوست محمد، زهک، شهرک کهک، روستای لوتک و نیز شهرستان زابل نماز جمعه برگزار می‌کنند و مناسبات بسیار خوبی با هم میهنان شیعی مذهب خود دارند. شایان ذکر است که نماز جمعه شهرستان زابل، هر هفته به امامت امام جمعه محبوب مردم، جناب حافظ عبدالرشید حفظه‌الله و در مسجد جامع خاتم الانبیاء این شهرستان برگزار می‌شود.لیکن لازم است دست‌اندرکاران امور فرهنگی برای راه‌اندازی کتابخانه‌های مساجد، نشست‌های هفتگی دانشجویان و علما، چاپ نشریات داخلی، طرح‌های اوقات فراغت، برگزاری کلاسهای احکام و عقیده، مردم محروم اهل‌سنت سیستان راهمراهی کنند.مساجد اهل‌سنت در سیستان نیز با توجه به پراکندگی روستاها کفایت نمی‌کند که لازم است اداره اوقاف و امور خیریه در راستای صدور مجوز و ساخت مساجد مورد نیاز مردم سیستان را یاری کند؛ شاید در این باره گفته شود که در منطقه سیستان اهل‌سنت مساجد زیادی دارند، اما باید درنظر داشت که نزد اهل‌سنت ادای نمازهای پنج‌گانه درپنج وقت با جماعت سنت موکده قریب به واجب است.وسعت منطقه سیستان و استقبال گرم مردم از برنامه‌های دینی و مذهبی، کار و فعالیت بیشتری را می‌طلبد و امید می‌رود تا ان‌شاء‌الله به حول و قوه الهی و با دعای خیر علمای مخلص و ربانی ،همکاری و همیاری مردم و مسئولین و در نهایت همت و پایمردی جوانان منطقه سیستان که دیار محبان صحابه و اهل‌بیت رسول‌الله صلی‌الله‌علیه‌وسلم است رونق و شکوفایی قرون اولیه اسلامی خود را بازیابد.

۱ نظر:

ناشناس گفت...

نظر خصوصي

در روز سالگرد اعدام شهيدنظير احمد شنبه زهي مطالبي برايت فرستادم ولي در وبلاگ درج ننموده اي يك عكس از زكريا و نظير احمد دوبرارد شهيد با مطالب مصلحتي درج نموده ام مي توانيد از ان استفاده نمايي