اعترافات یک زابلی از افتخارآباد خاش
یکی از افراد زابلی به نام ع - ب در ایمیلی که به آژانس خبری تفتان فرستاده است . نوشته است . شبی که آقای آخوند توکلی در مسجد افتخار آباد خاش به هلاکت رسید من در حال رفتن به مسجد بودم که صدای تیرها را شنید م قدم هایم را تند تر کردم تا زودتر به مسجد برسم .که موتور سواری را دیدم که سه نفر بر پشت آن نشسته بودند و نفر وسطی کلاشینکوفی در دست داشت وهر سه نفر صورت خود را پوشانده بودند وجالب این که هر سه نفر لباس فارسی بر تن داشتند وبه طرف مرکز شهر در حرکت بودند وقتی که به مسجد رسیدم شخصی جنازه آخوند را از مسجد به حیاط مسجد آورده بود وبعد از بیست دقیقه صدها ماشین مرصاد وسپاه ونیروهای انتظامی در خیابان ها مانور می رفتند وروز بعد چهل پنجاه نفر جوان بلوچ بیچاره را دستگیر کردند و از روستای افتخار آباد شخصی را با برادر خانمش دستگیر کردند که بعد مشخص شده بود که برادر نصرالله شنبه زهی است که روز انفجار اتو بوس دستگیر شده وبدو ن محاکمه قانونی اعدام گردید . وبعد از سه روز یکی از دوستان اطلاعاتی گفت که شخصی غیر بومی به اطلاعات زنگ زده وگفته است که این آخوند را من به خاطر مسایل ناموسی کشته ام ودست هیچ بلوچی در کار نیست واگر بیشتر دنبال قاتل بگردید تمام اعمال ننگین این آخوند را ظاهر می کنم .
خلاصه این که چند روز بعد در فرمانداری خاش جلسه ای می گیرند که فرماندار وافرادی از دستگاه قضایی وفرماندهان سپاه واطلاعاتی شرکت داشتند گفته شد که ما از مقامات بالا تحت فشار هستیم وباید یک نفر را به عنوان قاتل معرفی کنیم وبهترین شخصی را که می توانیم معرفی کنیم برادر نصرالله شنبه زهی است که ما می توانیم ادعا کنیم که به خاطر انتقام برادرش مرتکب این جنایت شده .
ولی فرما ندار خاش آقای بامری که خودش شیعه امّا مادر وپدرش سنّی هستند به همراه دو نفر از مقامات قضایی به نام های ساسانی وریگی که در جلسه حضور داشتند به این مسئله اعتراض می کنند ومی گویند برادرش مرتکب کاری شده ولی این بیچاره بی گناه است چرا این بیچاره را معرفی کنیم به این صورت برادر شنبه زهی نجات حاصل کرد ه ولی چند هفته بعد دو نفر از بسیجیان عبّاس آباد را به خاطر قتل این آخوند دستگیر کردند ولی کسی از این مسئله خبر ندارد چون گلوله هایی که به خود خورده بودند و پوکّه ها مال سپاه بوده اند .با وجود آن که همه ی دولتمردان می دانند که این آخوند توسط فارس ها کشته شد ولی هنوز هم بعضی از بلوچ هایی که به خاطر این مسئله دستگیر شده اند هنوز در زندان به سر می برند .
امّا علت قتل این آخوند بی غیرت این بود که دو ماه قبل از کشته شدن آخوند گروهی از دختران شیعه ی افتخار آباد خاش را جهت اردو وتفریح مذهبی به کوه تفتان برده بود که در همان جا به یکی از دختران ایجاد مزاحمت می کند که بقیه متوجّه شده او را مورد ضرب وشتم قرار می دهند که از صخره ای پایین پرتاب می شود و یک دستش ولگن او شکسته می شوند واو را به زاهدان منتقل می کنند وهمان روزی که بعد از دو ماه به خاش بر گشته بود به منزل یکی از دوستانش می رود واز همان جا به مسجد رفته وبه دست برادر خانم خود آخوند وبرادر همان دختری که به او تجاوز کرده بود به هلاکت می رسد .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر