۱۳۸۷ فروردین ۵, دوشنبه

حماس در میان بازوان رژیم تهران

برگردان از الاهه بقراط
هفته گذشته آنگلا مرکل به عنوان نخستین رییس دولت آلمان در پارلمان اسراییل سخنرانی کرد. اگرچه شماری از نمایندگان به دلیل سخنرانی او به زبان آلمانی پارلمان را ترک کردند، ولی خانم مرکل در یک جمله به زبان عبری از حضور خود در این مجلس و از اینکه اجازه دارد به «زبان مادری» خود در آنجا سخن بگوید، تشکر کرد. وی چندین بار تأکید نمود آلمان در حفظ امنیت اسراییل در برابر «حماس» و «ایران» از هیچ اقدامی کوتاهی نخواهد کرد. صدراعظم آلمان با قرار دادن «حماس» در کنار «ایران» رژیم جمهوری اسلامی را در کنار یک سازمان تروریستی قرار داد و مبارزه با سیاست‌های آنها را وظیفه جهان آزاد دانست. فشرده تفسیر روزنامه معتبر فرانکفورتر آلگماینه (23 مارس) را می‌خوانید که پس از توافق سران حماس و فتح برای از سرگیری مذاکرات جهت حل مشکلات فلسطین منتشر شده است:
محمود عباس ریاست تشکیلات خودمختار فلسطین در اوایل ماه مارس در گفتگویی با روزنامه عربی «الحیات» که در لندن منتشر می‌شود گفت: «القاعده در نوار غزه حضور دارد و من مطمئن هستم که با حماس پیمان دوستی بسته است». این سخن می‌توانست یک افشاگری بسیار مهم باشد لیکن حتی کسی که نسبت به راستگویی محمود عباس تردیدی ندارد، باز به اندازه کافی دلیل دارد که درباره درستی ادعای او به تحقیق بپردازد.البته حماس همکاری با القاعده را تکذیب کرد و این دور از انتظار نبود چرا که این نوع همکاری به بدنامی این گروه تروریستی بیش از پیش دامن می‌زند. محمود الزهار وزیر خارجه پیشین فلسطین در گفتگویی با روزنامه فرانکفورتر آلگماینه ابراز داشت: «این یک دروغ چندش‌آور است. عباس می‌خواهد بقیه جهان را علیه ما تحریک کند و برای این کار به دروغ و فریب دست می‌زند. من به شما اطمینان صد در صد می‌دهم که هیچ مبارزی از القاعده در نوار غزه وجود ندارد! اگر هم وجود داشته باشد، محمود عباس او را آورده است تا حماس را منزوی کند».
نقش قدرت‌های خارجیگروه‌های مختلف فلسطینی هر بار یکدیگر را به همین شکل متهم می‌کنند. هنگامی که بیش از یک سال پیش آلن جانستون خبرنگار بی بی سی از سوی گروهی به نام «ارتش اسلام» که خودش را مرتبط با القاعده معرفی می‌کرد ربوده شد، سازمان فتح بلافاصله انگشت اتهام را به سوی حماس بلند کرد. آن زمان حماس، متقابلا محمد دجلان مرد قدرتمند فتح در نوار غزه را متهم کرد که این گروه‌ها را در پناه حمایت مالی خود می‌گیرد تاحماس را به ارتباط با القاعده متهم کند.از همین رو مشکل بتوان تشخیص داد کدام قدرت‌های خارجی امروز بطور نامستقیم در درگیری خاورمیانه مداخله می‌کنند. به سود اسراییل و مسئولان تشکیلات خودگردان فلسطین است که حماس از نظر بین‌المللی منزوی شود و از آنجا که بخشی از مدارک احتمالی آنها مخفی است، نمی‌توان بسیاری از اتهامات را مورد بررسی قرار داد. دفتر محمود عباس نیز تمایلی ندارد پاسخ روشنتری به پرسش‌ مکرر در مورد حضور احتمالی القاعده در نوار عزه بدهد. همچنین در مورد خبر خبرگزاری نزدیک به تشکیلات خودگردان نیز باید محتاط بود که اعلام کرد در ماه فوریه حدود دو هزار مرد جوان آماده مبارزه از طریق مرز مصر وارد نوار غزه شدند. دولت اسراییل اما در مورد همکاری انکارناپذیر حماس و ایران بیشتر احساس نگرانی می‌کند. یکی از تازه‌ترین نشانه‌های همکاری تنگاتنگ بین رژیم ایران و حماس، چندین راکت ساخت ایران است که ماه گذشته به سوی شهر آشکالون شلیک شدند. یکی از افسران سازمان اطلاعات ارتش اخیرا در یکی از نشست‌های کمیته دفاع پارلمان اسراییل گفت «نفوذ ایران» در درگیری‌های اخیر نوار غزه کاملا آشکار است. این راکتها شباهت بسیاری با کاتیوشاهایی دارند که دو سال پیش در جنگ لبنان توسط حزب‌الله به مناطق اسراییلی شلیک شده و سبب کشته شدن چهل و دو غیرنظامی و فرار چندین هزار نفر به پناهگاه‌ها شدند. سازمان اطلاعات ارتش اسراییل این موضوع را که در سال 2008 حماس و حزب‌الله با یکدیگر به حمله موشکی علیه اسراییل دست خواهند زد، منتفی نمی‌داند و این موضوعی است که به شدت سبب نگرانی دولت اسراییل می‌شود. آنها معتقدند چنین حملات مشترکی با حمایت دولت ایران انجام می‌گیرد. یکی از مسئولان امنیتی اسراییل می‌گوید نه تنها پول و راکت حماس از ایران تأمین می‌شود، بلکه از حدود سه سال پیش اعضای حماس توسط اعضای «سپاه پاسداران» در ایران آموزش می‌بینند.
ارتشی مانند حزب‌اللهحماس این فعالیت‌ها را انکار نمی‌کند. محمود الزهار می‌گوید مبارزان حماس حق دارند در جایی آموزش ببینند که بهترین امکانات برای تمرین در اختیار آنها قرار می‌گیرد. مرد جوانی در رده رهبری عزالدین قسام، شاخه نظامی حماس، در حالی که لبخند می‌زند خود را ابومحمد معرفی می‌کند و بی‌پرده می‌گوید: «من خودم در ایران بودم» و ادامه می‌دهد: در لبنان تمرین‌های نظامی خود را آغاز کردم. بعد برای چند ماه به ایران رفتم و در نزدیکی شورآب آموزش دیدم. در آنجا در کنار فنون جنگی، استراتژی جنگی و فنون تسلیحات نیز آموزش داده می‌شود. به همین دلیل حالا می‌توانیم موشکهای با برد کوتاه را که قطعات آن از مرز رد می‌شوند، خودمان سر هم کنیم.در مجموع حدود چهارصد نفر در خارج آموزش دیده‌اند. ابومحمد توضیح می‌دهد: «ما اساس آن ارتشی هستیم که باید به نام «ارتش اسلامی فلسطین» تشکیل شود». تشکیل یک ارتش درست و حسابی هدف تلاش‌های آنهاست. او می‌گوید: «تا یکی دو سال دیگر ما ارتشی خواهیم داشت که درست مطابق الگوی موفق حزب‌الله در لبنان خواهد شد». آنها حتی تونل و سیستم زیرزمینی را درست مطابق الگوی جنوب لبنان می‌سازند. این تونل‌ها به حزب‌الله در حمله‌هایش به خاک اسراییل بسیار کمک کردند. ابومحمد ادامه می‌دهد: «کسانی که امروز برای آموزش در خارج گزینش می‌شوند، بعدا به عنوان افسران عالیرتبه این ارتش به کار خواهند پرداخت». ابومحمد در برابر این پرسش که آیا در نوار غزه نیز آنگونه که مرتبا ادعا می‌شود مربیان ایرانی وجود دارند، لبخند می‌زند و می‌گوید: «در واقع نه!» بعد ناگهان ساکت می‌شود انگار که زبانش را گاز گرفته است. مرد جوان که علاقه‌اش به حرف زدن را نمی‌تواند پنهان کند، دیگر نمی‌خواهد بیش از این چیزی بگوید.
نقشه نهایی رژیم ایرانمسلم است که بیش از همکاری، یک اتحاد طبیعی بین رژیم شیعه ایران و گروه سنی حماس وجود دارد. البته نمونه‌های دیگری نیز وجود دارد که نشان می‌دهد تهران از اختلافات مذهبی به سود سیاست عملی خود استفاده می‌کند. به این ترتیب بر مجموعه دلایلی افزوده می‌شود که نشان می‌دهند رژیم ایران از گروه‌های تروریستی شیعه در عراق همانگونه حمایت می‌کند که از گروه‌های تروریستی سنی در این کشور، حتی وقتی که این دو گروه همزمان علیه یکدیگر می‌جنگند!سازمان امنیت اسراییل حدس می‌زند پشت این نقش فرامذهبی رژیم ایران که در خدمت سیاست عملی آن است، یک برنامه نهایی قرار دارد. برنامه‌ای که باید به ایران به تدریج در تبدیل شدن به یک قدرت منطقه‌ای کمک کند. یکی از مسئولان امنیتی اسراییل چنین می‌گوید: رژیم ایران اول متحدانی را به دور خود جمع می‌کند. بعد آنها را طوری به خود وابسته می‌کند و بر آنها به گونه‌ای تأثیر می‌گذارد که بتواند آنها را مطابق میل خود در جهت اهداف خود به کار ببرد. در چنین نقشی بود که سوریه در سالهای گذشته بیش از پیش به رژیم تهران وابسته می‌شد و از سوی آن مورد فشار قرار می‌گرفت. رژیم ایران در لبنان با حمایت شدید از حزب‌الله در بی‌ثباتی این کشور نقش دائمی بازی می‌کند. در افغانستان هنوز هم از طالبان حمایت می‌کند. و در حالی که ایران هدف خود را به طور مشخص و ماهرانه و تاکتیکی دنبال می‌کند، آمریکاییان در اینکه بتوانند یک حکومت متکی بر مجموعه‌ای از سنیان میانه‌رو را به عنوان نیروی متقابل رژیم ایران در عراق به روی کار بیاورند، ناکام مانده‌اند «در حال حاضر این تهران است که جهان سنی را در میان بازوان خود گرفته است».به همین دلیل بود که عربستان سعودی خود را مجبور می‌دید با سفر رییس جمهوری اسلامی به مکه موافقت کند، و نوری المالکی نخست وزیر عراق خواسته آمریکا را نادیده گرفت و احمدی‌نژاد را در بغداد پذیرفت. اخیرا ایران به کنفرانسی در قطر نیز دعوت شد. موضوع این کنفرانس امنیت در منطقه خلیج بود و بدیهی بود که اسراییل در آن حضور نداشته باشد.

هیچ نظری موجود نیست: