و اما صدا و سیما در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی بلندترین گام را در راه ایجاد تفرقه بین صفوف مسلمین و توهین به مقدسات اهلسنت برداشت. در این سال جراید و نشریات سراسری و محلی نیز سعی کردند از قافله عقب نمانند و هر از گاهی عقربوار نیش خود را بر پیکر زخم خورده جامعهی اهلسنت وارد کردند. در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی همه چیز اعم از احترام و حرمت بزرگان و حقوق اهلسنت و ... شکست.
-------------------------------------------------------------------
اهلسنت در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی
حسین سلیمانپور
سال 1386خورشیدی به اتمام رسید. سالی که آن را رهبر معظم انقلاب اسلامی مسمی به "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" نمود تا ادیان، مذاهب، قبایل و طوایف مختلف ایران اسلامی را گردهم آورده، مشکلاتشان را از راه صحیح حل نماید و خواستههایشان را از طریق دیپلماتیک برآورده سازد و از طرفی، تا حدی مانع اقدام کشورهای اسلامیای شود که احتمال میرفت علیه ایران موضعگیری نموده و بعد از قرار دادنش در تنگنای سیاسی، آن را به انزوا بکشانند. این عنوان از جانب مقام رهبری معانی و مفاهیم ویژهای را در اذهان مردم ایران اعم از مذاهب، قومیتها و طیفهای مختلف سیاسی و مردم کشورهای اسلامی خصوصاً عالمان و آگاهان تداعی نمود و این پندار را در اذهان صاحب نظران به وجود آورد که سال خورشیدی 86 اگر نتواند میزان بدبینی و بیاعتمادی را به صفر برساند تا حد قابل ملاحظهای کاهش خواهد داد و دیوارهای حائل بین وحدت و انسجام فرق و مذاهب - که مهمترین آنان اهانت و عدم احترام به مقدسات و اعمال تبعیض میباشد - را درهم خواهد شکست.اما متأسفانه عملکرد سلیقهای بعضی از دولتمردان و صاحبان قدرت در برابر خواستههای اقوام و مذاهب خصوصاً اهلسنت خلاف آنچه را که پیشبینی میشد نشان داد زیرا اهلسنت بعد از یک سال تلاش و کوشش نتوانستند به مقدماتیترین خواستههای مشروع خود دست یابند و حتی روز بروز عرصه بر فعالان مذهبی و سیاسی آن تنگ و تنگتر گردید تا جایی که در پارهای موارد منجر به بازداشت و زندانی شدن علمای آنان شد.یکی از اساسیترین خواستههای اهلسنت که انتظار میرفت بعد از سالها کوشش و تلاش بیوقفه در سال اتحاد ملی وانسجام اسلامی جامه عمل به آن پوشانده شود، اجازه بنا و ساخت مسجد اهلسنت به جمعیت بیش از یک میلیون سنی مذهب مقیم ابر شهر تهران بود؛ مسجدی که میتوانست نماد اتحاد و انسجام در امالقرای جهان اسلام! واقع شود و مانع تفکر غلط بسیاری از بداندیشان و بدخواهان نظام قرار گیرد. اما معالاسف این مسأله همچنان درهالهای از ابهام باقی مانده است. ای کاش یکی از مساجد شیعه را در اختیار اهلسنت میگذاشتند که آنان با خیالی راحت به انجام فرائض دینی خود مشغول شوند؛ زیرا قرآن میفرماید: «وان المساجد لله» و البته لازم به ذکر است که برای تحقق این خواسته هنوز هم دیر نشده است. علاوه برآن، آنچه نگرانی بیشتری را برای اهلسنت درپی داشت ممانعت از ادامه ساخت و تخریب مسجد اهلسنت در شهرستان بجنورد بود.مسئله دیگری که جامعه اهلسنت در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی درعین ناباوری شاهد وقوع آن بود، تعطیلی برخی مدارس علوم دینی و دستگیری و زندانی شدن علمای آن بود که بارزترین نمونه آن تعطیلی حوزه علمیه اسلام آباد زابل و به زندان افتادن مدیر آن بود که به جرم "بیجرمی" چند ماه در زندان ماند!علاوه بر آن اهلسنت در بسیاری از مناطق کشور شاهد سنگاندازی بر سر راه داعیان دینی و در تنگنا قرار گرفتن علما و ائمه مساجد و جماعات خویش بودند و در بسیاری موارد آزادی فعالیتهای مذهبی از اهلسنت سلب گردید و جماعتهای تبلیغی و مبلغان اعزامی آن که بر پایه مشترکات دینی و وحدت اسلامی و حتی بدور از کلیه مسائل سیاسی به ارشاد دینی مردم میپردازند، در استانهای مختلف مورد اذیت و آزار قرار گرفتند در حالی که به گزارش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم سالانه بیش از 9هزار مبلغ از سوی این حوزه به سراسر کشور به ویژه مناطق سنینشین اعزام شده و آزادانه فعالیت میکنند!و اما صدا و سیما در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی بلندترین گام را در راه ایجاد تفرقه بین صفوف مسلمین و توهین به مقدسات اهلسنت برداشت.تلویزیون که انتصاب رئیس آن از طرف شخص رهبری انجام میپذیرد، و میطلبد که از هر رسانهای دیگر بیشتر در اجرای خواست رهبر در ایجاد اتحاد ملی و انسجام اسلامی گام برمیداشت، معالاسف با حرکتی افراط گرایانه و سرعتی کم سابقه در صدد تحریک احساسات اهلسنت برآمد و بسیاری از باورهای آن را زیر سؤال برد.اگر نگاهی کوتاه بر آمار برنامههای تفرقهانگیز شبکههای تلویزیونی داشته باشیم درمییابیم که تقریباً هر سه روز یک بار ندای تفرقه از شیپور آن دمیده شده است.صدا و سیما با پخش سریال "جابر بن حیان" که تابعی و جزء خیرالقرون است، بر پیشوای مذهبی بیش از پانصد میلیون مسلمان جهان تاخت و او را به باد انتقاد گرفته، فقهش را زیر سؤال برد و روزی دیگر با پخش سریال "چهل سرباز" کوشید تا اهلسنت را دشمنان واقعی اهلبیت معرفی نماید؛ و باز به خاطر اینکه بزرگترین خدمت را به دشمنان اسلام و انقلاب کرده باشند، در ماه مبارک رمضان اشخاصی را که گفته میشود قبلاً مذهب سنی داشته و اکنون به مذهب شیعه گراییدهاند دعوت نمود که آنان با سخنان نسنجیده و تفرقهانگیز، احساسات میلیونها مسلمان اهلسنت ایران و سراسر جهان را جریحهدار کردند و زمانی که یکی از شخصیتهای برجسته اهلسنت در مقام دفاع از معتقدات اهلسنت و انتقاد از رویکرد فوق الذکر رسانه ملی ایستاد، شبکهای معلوم الحال که به ظاهر از خارج کشور پخش میشود و کارش القای شبهات و نبش قبور در تاریخ اسلام است با بیان مسایلی واهی و پوچ به تخریب شخصیت وی پرداخت.در این سال جراید و نشریات سراسری و محلی نیز سعی کردند از قافله عقب نمانند و هر از گاهی عقربوار نیش خود را بر پیکر زخم خورده جامعهی اهلسنت وارد کردند.منبرنشینان یا همان ائمه جمعه نیز با دیگر توهینکنندگان هم صدا شدند و تریبون مقدس مساجد را محل فحش و ناسزاگویی به اصحاب بزرگوار پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم قرار دادهاند و خیلی گستاخانه بوش را معاویه زمان خواندند و بسیاری بیشرمیهایی که قلم از بیان آن شرم میکند و در پایان سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی حذف برنامههای هفته وحدت، دیوار حائل بین اتحاد و انسجام را بزرگتر و مقاومترنمود و...خلاصه اینکه در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی همه چیز اعم از احترام و حرمت بزرگان و حقوق اهلسنت و ... شکست و تنها چیزی که نشکست دیوار حائل بین اتحاد، همدلی و همزبانی اقلیتهای قومی و مذهبی و سکوت جاودانه مسئولین بود. به هر حال این سال هم گذشت و خشک و ترش را تاریخ جاودانه ثبت خواهد کرد و تنها چیزی که باقی میماند تلنباری از سؤالات بیپاسخ است که اذهان همگان را به خود مشغول ساخت.سؤلاتی از این قبیل که:آیا روزی فرا خواهد رسید که اهلسنت در کلان شهر تهران صاحب مسجد شوند؟آیا زمانی خواهد آمد که یک سنی مذهب تلویزیون خود را روشن کند و شاهد توهین به مقدساتش نباشد؟آیا زمانی خواهد رسید که جهان شاهد آن باشد که اقوام، قبایل و مذاهب گوناگون ایرانی اعم از شیعه و سنی برادروار و بدون تبعیضهای قومی و مذهبی زندگی مسالمتآمیز و عاری از هر گونه تنشی را سپری کنند بگونهای که احترام متقابل یکدیگر را داشته باشند و به مقدسات هیچ یک توهین نشود؟آیا جهانیان شاهد روزی خواهند بود که افراد شایسته و با لیاقت جامعه اهلسنت ایران را در پستهای کلیدی ایران مشاهده کنند تا با الگوپذیری از آن، رفتاری مشابه با اقلیتهای شیعی در سایر بلاد اسلامی داشته باشند؟آیا روزی خواهد آمد که جمهوری اسلامی ایران که خود را علمدار وحدت و همدلی میداند، نمونه عملی و زندهای از وحدت واقعی را جهت الگوپذیری دیگران به جهانیان ارایه دهد؟
-------------------------------------------------------------------
اهلسنت در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی
حسین سلیمانپور
سال 1386خورشیدی به اتمام رسید. سالی که آن را رهبر معظم انقلاب اسلامی مسمی به "اتحاد ملی و انسجام اسلامی" نمود تا ادیان، مذاهب، قبایل و طوایف مختلف ایران اسلامی را گردهم آورده، مشکلاتشان را از راه صحیح حل نماید و خواستههایشان را از طریق دیپلماتیک برآورده سازد و از طرفی، تا حدی مانع اقدام کشورهای اسلامیای شود که احتمال میرفت علیه ایران موضعگیری نموده و بعد از قرار دادنش در تنگنای سیاسی، آن را به انزوا بکشانند. این عنوان از جانب مقام رهبری معانی و مفاهیم ویژهای را در اذهان مردم ایران اعم از مذاهب، قومیتها و طیفهای مختلف سیاسی و مردم کشورهای اسلامی خصوصاً عالمان و آگاهان تداعی نمود و این پندار را در اذهان صاحب نظران به وجود آورد که سال خورشیدی 86 اگر نتواند میزان بدبینی و بیاعتمادی را به صفر برساند تا حد قابل ملاحظهای کاهش خواهد داد و دیوارهای حائل بین وحدت و انسجام فرق و مذاهب - که مهمترین آنان اهانت و عدم احترام به مقدسات و اعمال تبعیض میباشد - را درهم خواهد شکست.اما متأسفانه عملکرد سلیقهای بعضی از دولتمردان و صاحبان قدرت در برابر خواستههای اقوام و مذاهب خصوصاً اهلسنت خلاف آنچه را که پیشبینی میشد نشان داد زیرا اهلسنت بعد از یک سال تلاش و کوشش نتوانستند به مقدماتیترین خواستههای مشروع خود دست یابند و حتی روز بروز عرصه بر فعالان مذهبی و سیاسی آن تنگ و تنگتر گردید تا جایی که در پارهای موارد منجر به بازداشت و زندانی شدن علمای آنان شد.یکی از اساسیترین خواستههای اهلسنت که انتظار میرفت بعد از سالها کوشش و تلاش بیوقفه در سال اتحاد ملی وانسجام اسلامی جامه عمل به آن پوشانده شود، اجازه بنا و ساخت مسجد اهلسنت به جمعیت بیش از یک میلیون سنی مذهب مقیم ابر شهر تهران بود؛ مسجدی که میتوانست نماد اتحاد و انسجام در امالقرای جهان اسلام! واقع شود و مانع تفکر غلط بسیاری از بداندیشان و بدخواهان نظام قرار گیرد. اما معالاسف این مسأله همچنان درهالهای از ابهام باقی مانده است. ای کاش یکی از مساجد شیعه را در اختیار اهلسنت میگذاشتند که آنان با خیالی راحت به انجام فرائض دینی خود مشغول شوند؛ زیرا قرآن میفرماید: «وان المساجد لله» و البته لازم به ذکر است که برای تحقق این خواسته هنوز هم دیر نشده است. علاوه برآن، آنچه نگرانی بیشتری را برای اهلسنت درپی داشت ممانعت از ادامه ساخت و تخریب مسجد اهلسنت در شهرستان بجنورد بود.مسئله دیگری که جامعه اهلسنت در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی درعین ناباوری شاهد وقوع آن بود، تعطیلی برخی مدارس علوم دینی و دستگیری و زندانی شدن علمای آن بود که بارزترین نمونه آن تعطیلی حوزه علمیه اسلام آباد زابل و به زندان افتادن مدیر آن بود که به جرم "بیجرمی" چند ماه در زندان ماند!علاوه بر آن اهلسنت در بسیاری از مناطق کشور شاهد سنگاندازی بر سر راه داعیان دینی و در تنگنا قرار گرفتن علما و ائمه مساجد و جماعات خویش بودند و در بسیاری موارد آزادی فعالیتهای مذهبی از اهلسنت سلب گردید و جماعتهای تبلیغی و مبلغان اعزامی آن که بر پایه مشترکات دینی و وحدت اسلامی و حتی بدور از کلیه مسائل سیاسی به ارشاد دینی مردم میپردازند، در استانهای مختلف مورد اذیت و آزار قرار گرفتند در حالی که به گزارش دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم سالانه بیش از 9هزار مبلغ از سوی این حوزه به سراسر کشور به ویژه مناطق سنینشین اعزام شده و آزادانه فعالیت میکنند!و اما صدا و سیما در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی بلندترین گام را در راه ایجاد تفرقه بین صفوف مسلمین و توهین به مقدسات اهلسنت برداشت.تلویزیون که انتصاب رئیس آن از طرف شخص رهبری انجام میپذیرد، و میطلبد که از هر رسانهای دیگر بیشتر در اجرای خواست رهبر در ایجاد اتحاد ملی و انسجام اسلامی گام برمیداشت، معالاسف با حرکتی افراط گرایانه و سرعتی کم سابقه در صدد تحریک احساسات اهلسنت برآمد و بسیاری از باورهای آن را زیر سؤال برد.اگر نگاهی کوتاه بر آمار برنامههای تفرقهانگیز شبکههای تلویزیونی داشته باشیم درمییابیم که تقریباً هر سه روز یک بار ندای تفرقه از شیپور آن دمیده شده است.صدا و سیما با پخش سریال "جابر بن حیان" که تابعی و جزء خیرالقرون است، بر پیشوای مذهبی بیش از پانصد میلیون مسلمان جهان تاخت و او را به باد انتقاد گرفته، فقهش را زیر سؤال برد و روزی دیگر با پخش سریال "چهل سرباز" کوشید تا اهلسنت را دشمنان واقعی اهلبیت معرفی نماید؛ و باز به خاطر اینکه بزرگترین خدمت را به دشمنان اسلام و انقلاب کرده باشند، در ماه مبارک رمضان اشخاصی را که گفته میشود قبلاً مذهب سنی داشته و اکنون به مذهب شیعه گراییدهاند دعوت نمود که آنان با سخنان نسنجیده و تفرقهانگیز، احساسات میلیونها مسلمان اهلسنت ایران و سراسر جهان را جریحهدار کردند و زمانی که یکی از شخصیتهای برجسته اهلسنت در مقام دفاع از معتقدات اهلسنت و انتقاد از رویکرد فوق الذکر رسانه ملی ایستاد، شبکهای معلوم الحال که به ظاهر از خارج کشور پخش میشود و کارش القای شبهات و نبش قبور در تاریخ اسلام است با بیان مسایلی واهی و پوچ به تخریب شخصیت وی پرداخت.در این سال جراید و نشریات سراسری و محلی نیز سعی کردند از قافله عقب نمانند و هر از گاهی عقربوار نیش خود را بر پیکر زخم خورده جامعهی اهلسنت وارد کردند.منبرنشینان یا همان ائمه جمعه نیز با دیگر توهینکنندگان هم صدا شدند و تریبون مقدس مساجد را محل فحش و ناسزاگویی به اصحاب بزرگوار پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوسلم قرار دادهاند و خیلی گستاخانه بوش را معاویه زمان خواندند و بسیاری بیشرمیهایی که قلم از بیان آن شرم میکند و در پایان سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی حذف برنامههای هفته وحدت، دیوار حائل بین اتحاد و انسجام را بزرگتر و مقاومترنمود و...خلاصه اینکه در سال اتحاد ملی و انسجام اسلامی همه چیز اعم از احترام و حرمت بزرگان و حقوق اهلسنت و ... شکست و تنها چیزی که نشکست دیوار حائل بین اتحاد، همدلی و همزبانی اقلیتهای قومی و مذهبی و سکوت جاودانه مسئولین بود. به هر حال این سال هم گذشت و خشک و ترش را تاریخ جاودانه ثبت خواهد کرد و تنها چیزی که باقی میماند تلنباری از سؤالات بیپاسخ است که اذهان همگان را به خود مشغول ساخت.سؤلاتی از این قبیل که:آیا روزی فرا خواهد رسید که اهلسنت در کلان شهر تهران صاحب مسجد شوند؟آیا زمانی خواهد آمد که یک سنی مذهب تلویزیون خود را روشن کند و شاهد توهین به مقدساتش نباشد؟آیا زمانی خواهد رسید که جهان شاهد آن باشد که اقوام، قبایل و مذاهب گوناگون ایرانی اعم از شیعه و سنی برادروار و بدون تبعیضهای قومی و مذهبی زندگی مسالمتآمیز و عاری از هر گونه تنشی را سپری کنند بگونهای که احترام متقابل یکدیگر را داشته باشند و به مقدسات هیچ یک توهین نشود؟آیا جهانیان شاهد روزی خواهند بود که افراد شایسته و با لیاقت جامعه اهلسنت ایران را در پستهای کلیدی ایران مشاهده کنند تا با الگوپذیری از آن، رفتاری مشابه با اقلیتهای شیعی در سایر بلاد اسلامی داشته باشند؟آیا روزی خواهد آمد که جمهوری اسلامی ایران که خود را علمدار وحدت و همدلی میداند، نمونه عملی و زندهای از وحدت واقعی را جهت الگوپذیری دیگران به جهانیان ارایه دهد؟
وصدها آیای بیپاسخ دیگر..
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر