برخی شواهد دیپلماتیک حاکی از آن است که سناریوی حمله نظامی آمریکا به ایران باردیگر در دستور کار مقامهای کاخ سفید قرار گرفتهاست.
در یک بررسی کوتاه از تحولات دیپلماتیک جهانی در دو ماه گذشته، میتوان به هفت نشانه رسید که هریک به تنهایی پیام مهمی برای ایران و همپیمانان تهران در مناقشه هستهای این کشور محسوب میشوند.
هفته نشانه دیپلماتیک احیاء سناریو جنگ علیه ایران عبارتند از:
۱- سفر دیکچنی، معاون رییسجمهوری آمریکا به خاورمیانه.۲- سفر وزیرخارجه آمریکا و آمریکا به روسیه.۳- استعفای ویلیام فالون فرمانده نظامی آمریکا درعراق.۴- استقرار کشتیهای جنگی آمریکا در سواحل لبنان.۵- اظهارات شیمون پرز رییسجمهوری اسرائیل مبنی براینکه این کشور به تنهایی به ایران حمله نمیکند.۶- حمله اسراییل به تاسیسات نظامی سوریه در نزدیکی "دیر الزور".۷- اولتیماتوم اخیر کوفیعنان و لاوروف به نتایج وخیم حمله نظامی به ایران.
این نشانهها همگی حاکی از احیاء سناریوی حمله نظامی آمریکا به ایران است که مقدمه آن، شورش و آشوبهایی است که در تبت، منطقهای استراتژیک برای چین و بحران کوزوو برای روسیه و همپیمانانش رخ داده است. بحرانی شدن این دو مسئله اقدامی حسابشده از سوی واشنگتن است تا از آن به عنوان اهرم فشار علیه روسیه و چین - دو همپیمان ایران - استفاده کند.
سفر سهمقام آمریکایی به منطقهسفر دیکچنی معاون جرج بوش به منطقه که با سفر کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا و رابرت گیتس وزیردفاع این کشور به روسیه همزمان است، یکی از مهمترین پیامهای محیطی سیاستخارجی آمریکا به کشورهای همسایه است، مبنی براینکه، احتمال آغاز جنگ برضد ایران وجود دارد.
هرچند کاخ سفید اعلام کرده است، هدف از سفر گیتس و رایس به مسکو مذاکره درباره سپر دفاع موشکی است که روسیه با آن مخالفت کرده است. اما ناظران سیاسی میگویند، اگر چنی به خاورمیانه سفر نکرده بود و قبل از آن نیز فالون استعفا نداده بود، شاید این سخن درست بود، اما آنان میدانند که سفر رایس و گیتس به مسکو و دیدارشان با همتایان روسی خود و همچنین دیدار با دو رییس جمهوری قدیم و جدید این کشور برای حل اختلاف نظرها با مسکو است که به طور ناگهانی موضع خود را در قبال ایران تغییر داده است.
گفتنی است که رایس قبل از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ نیز به مسکو سفر کرد تا موافقت روسیه را برای حمله به عراق در ازای توافق واشنگتن و مسکو بر سر مسئله چچن بدست بیاورد.
اهمیت سفر چنی به خاورمیانه و سفر به امیرنشین عمان از این جهت اهمیت دارد که این کشور بخشی از تنگه هرمز است که نفت منطقه از آن به کشورهای غربی صادر میشود. این تنگه برای آمریکا اهمیت استراتژیک دارد و ایران اعلام کرده است در صورت هرگونه حمله آمریکا به این کشور این تنگه را می بندد. اما سفر چنی به عربستان برای این است که واشنگتن میخواهد حمایت این کشور را در صورت حمله به ایران بدست آورد تا در صورتی که ایران تنگه هرمز را بر روی صادرات نفت ببندد، عربستان نفت بیشتری تولید کند.
استعفای فالوناستعفای فالون نیز یکی از نشانههای احیاء سناریوی جنگ آمریکا علیه ایران است. فالون در یک مصاحبه با روزنامه اسکویر گفته بود که با سیاستهای بوش در قبال ایران مخالف است.
مسئولیت نظامی برای هر حمله به ایران به عهده نیروی دریایی آمریکا در منطقه خاورمیانه است و ناوهای هواپیمابر نیروی دریایی مربوط به واحدی است که در اختیار ژنرال مستعفی آمریکایی و مخالف با حمله به ایران بود. همزمان با استعفای فالون، نیکلاس برنز معاون وزیر خارجه آمریکا نیز از مقام خود کناره گیری کرد. وی نیز یکی از برجستهترین مقامات آمریکایی مخالف با هرگونه طرح نظامی علیه تهران بود.
ناوهای آمریکاییحرکت ناوهای هواپیمابر آمریکا به سوی سواحل لبنان نیز از جمله نشانههای نزدیکی حمله آمریکا به ایران است. هدف اصلی از این اقدام ارائه خدمات به هواپیماهای اسراییلی است که قرار است در حمله به ایران مشارکت داشته باشند و همچنین بازداشتن موشکهای ایرانی است که انتظار میرود به سوی اسراییل شلیک شود.
مواضع اسراییلسخنان شیمون پرز رییس جمهوری اسراییل نیز یکی از نشانههای این مسئله است. وی در ابتدای ماه جاری گفته بود که اسراییل به تنهایی اقدام به حمله به ایران نمیکند. از دیگر نشانهها، حمله اسراییل به یکی از تاسیسات نظامی سوریه در منطقه دیر الزور در سپتامبر گذشته است که هدف اسراییل از این اقدام، آزمایش رادارهای سوریه در صورت پرواز هواپیماهایی برای حمله به ایران بوده است.
حمله اسراییل به لبناننشانه دیگر، حمله اسراییل در تابستان ۲۰۰۶ به لبنان است که هدف اصلی از این جنگ آزمایش توان بازدارندگی موشکی حزب الله در شمال لیطانی بود. واشنگتن و تل آویو در نظر داشتند از طریق قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت و ممنوعیت حضور نیروی نظامی در جنوب لیطانی مانع حضور نیروهای حزب الله در این منطقه شوند، اما حزب الله اعلام کرد که با وجود نظارت نیروهای بین المللی وابسته به سازمان ملل، توانایی بازیافتن و بهبود قدرت دفاعی و تسلیحاتی خود را دارد.
اظهارات اخیر وزیر امورخارجه روسیه و رئیس سابق سازمان مللآخرین نشانه احیاء سناریوی جنگ بوش برضد ایران را میتوان در اظهارات اخیر وزیر امورخارجه روسیه و رئیس سابق سازمان ملل جستجو کرد. آنجایی که بدون مقدمه و غیرمنتظره گفتند: "حمله به ایران عواقب بدی بدنبال خواهد داشت."
در یک بررسی کوتاه از تحولات دیپلماتیک جهانی در دو ماه گذشته، میتوان به هفت نشانه رسید که هریک به تنهایی پیام مهمی برای ایران و همپیمانان تهران در مناقشه هستهای این کشور محسوب میشوند.
هفته نشانه دیپلماتیک احیاء سناریو جنگ علیه ایران عبارتند از:
۱- سفر دیکچنی، معاون رییسجمهوری آمریکا به خاورمیانه.۲- سفر وزیرخارجه آمریکا و آمریکا به روسیه.۳- استعفای ویلیام فالون فرمانده نظامی آمریکا درعراق.۴- استقرار کشتیهای جنگی آمریکا در سواحل لبنان.۵- اظهارات شیمون پرز رییسجمهوری اسرائیل مبنی براینکه این کشور به تنهایی به ایران حمله نمیکند.۶- حمله اسراییل به تاسیسات نظامی سوریه در نزدیکی "دیر الزور".۷- اولتیماتوم اخیر کوفیعنان و لاوروف به نتایج وخیم حمله نظامی به ایران.
این نشانهها همگی حاکی از احیاء سناریوی حمله نظامی آمریکا به ایران است که مقدمه آن، شورش و آشوبهایی است که در تبت، منطقهای استراتژیک برای چین و بحران کوزوو برای روسیه و همپیمانانش رخ داده است. بحرانی شدن این دو مسئله اقدامی حسابشده از سوی واشنگتن است تا از آن به عنوان اهرم فشار علیه روسیه و چین - دو همپیمان ایران - استفاده کند.
سفر سهمقام آمریکایی به منطقهسفر دیکچنی معاون جرج بوش به منطقه که با سفر کاندولیزا رایس وزیر خارجه آمریکا و رابرت گیتس وزیردفاع این کشور به روسیه همزمان است، یکی از مهمترین پیامهای محیطی سیاستخارجی آمریکا به کشورهای همسایه است، مبنی براینکه، احتمال آغاز جنگ برضد ایران وجود دارد.
هرچند کاخ سفید اعلام کرده است، هدف از سفر گیتس و رایس به مسکو مذاکره درباره سپر دفاع موشکی است که روسیه با آن مخالفت کرده است. اما ناظران سیاسی میگویند، اگر چنی به خاورمیانه سفر نکرده بود و قبل از آن نیز فالون استعفا نداده بود، شاید این سخن درست بود، اما آنان میدانند که سفر رایس و گیتس به مسکو و دیدارشان با همتایان روسی خود و همچنین دیدار با دو رییس جمهوری قدیم و جدید این کشور برای حل اختلاف نظرها با مسکو است که به طور ناگهانی موضع خود را در قبال ایران تغییر داده است.
گفتنی است که رایس قبل از حمله آمریکا به عراق در سال ۲۰۰۳ نیز به مسکو سفر کرد تا موافقت روسیه را برای حمله به عراق در ازای توافق واشنگتن و مسکو بر سر مسئله چچن بدست بیاورد.
اهمیت سفر چنی به خاورمیانه و سفر به امیرنشین عمان از این جهت اهمیت دارد که این کشور بخشی از تنگه هرمز است که نفت منطقه از آن به کشورهای غربی صادر میشود. این تنگه برای آمریکا اهمیت استراتژیک دارد و ایران اعلام کرده است در صورت هرگونه حمله آمریکا به این کشور این تنگه را می بندد. اما سفر چنی به عربستان برای این است که واشنگتن میخواهد حمایت این کشور را در صورت حمله به ایران بدست آورد تا در صورتی که ایران تنگه هرمز را بر روی صادرات نفت ببندد، عربستان نفت بیشتری تولید کند.
استعفای فالوناستعفای فالون نیز یکی از نشانههای احیاء سناریوی جنگ آمریکا علیه ایران است. فالون در یک مصاحبه با روزنامه اسکویر گفته بود که با سیاستهای بوش در قبال ایران مخالف است.
مسئولیت نظامی برای هر حمله به ایران به عهده نیروی دریایی آمریکا در منطقه خاورمیانه است و ناوهای هواپیمابر نیروی دریایی مربوط به واحدی است که در اختیار ژنرال مستعفی آمریکایی و مخالف با حمله به ایران بود. همزمان با استعفای فالون، نیکلاس برنز معاون وزیر خارجه آمریکا نیز از مقام خود کناره گیری کرد. وی نیز یکی از برجستهترین مقامات آمریکایی مخالف با هرگونه طرح نظامی علیه تهران بود.
ناوهای آمریکاییحرکت ناوهای هواپیمابر آمریکا به سوی سواحل لبنان نیز از جمله نشانههای نزدیکی حمله آمریکا به ایران است. هدف اصلی از این اقدام ارائه خدمات به هواپیماهای اسراییلی است که قرار است در حمله به ایران مشارکت داشته باشند و همچنین بازداشتن موشکهای ایرانی است که انتظار میرود به سوی اسراییل شلیک شود.
مواضع اسراییلسخنان شیمون پرز رییس جمهوری اسراییل نیز یکی از نشانههای این مسئله است. وی در ابتدای ماه جاری گفته بود که اسراییل به تنهایی اقدام به حمله به ایران نمیکند. از دیگر نشانهها، حمله اسراییل به یکی از تاسیسات نظامی سوریه در منطقه دیر الزور در سپتامبر گذشته است که هدف اسراییل از این اقدام، آزمایش رادارهای سوریه در صورت پرواز هواپیماهایی برای حمله به ایران بوده است.
حمله اسراییل به لبناننشانه دیگر، حمله اسراییل در تابستان ۲۰۰۶ به لبنان است که هدف اصلی از این جنگ آزمایش توان بازدارندگی موشکی حزب الله در شمال لیطانی بود. واشنگتن و تل آویو در نظر داشتند از طریق قطعنامه ۱۷۰۱ شورای امنیت و ممنوعیت حضور نیروی نظامی در جنوب لیطانی مانع حضور نیروهای حزب الله در این منطقه شوند، اما حزب الله اعلام کرد که با وجود نظارت نیروهای بین المللی وابسته به سازمان ملل، توانایی بازیافتن و بهبود قدرت دفاعی و تسلیحاتی خود را دارد.
اظهارات اخیر وزیر امورخارجه روسیه و رئیس سابق سازمان مللآخرین نشانه احیاء سناریوی جنگ بوش برضد ایران را میتوان در اظهارات اخیر وزیر امورخارجه روسیه و رئیس سابق سازمان ملل جستجو کرد. آنجایی که بدون مقدمه و غیرمنتظره گفتند: "حمله به ایران عواقب بدی بدنبال خواهد داشت."
واروژ میناسیان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر