۱۳۸۶ اسفند ۲, پنجشنبه

جواب به برادر محترم هامین پهره ای

جواب به برادر محترم هامین پهره ای
در رابطه با نوشته بالا
سلام (هامین پهره ای)
پس از سلام و تقدیم مراتب ادب و احترام، در رابطه با نوشته بالای تان مطالب ذیل را بعرض جنابعالی میرسانم تا مردم بلوچ که داوران اصلی در صحنه سیاست منطقه خودهستند،هم به اظهارات این بنده ناکاره و بیسواد و غیرسیاسی و مرتجع و سلول خفته رژیم ولایت فقیه و غیره وغیره و هم به اظهارات بسیار لبریز از سواد سیاسی و انقلابی جنابعالی و دانش مترقیانه تان قضاوتی در ذهن خود بکنند و اگر خواستند آنرا به وبلاگ پهره و رسانه های دیگر هم بدهند تا در این بر خورد آراء و نظریات مختلف در میان افراد بک قوم حقیقت روشن گردد تا سیه روی شود هرکه در او غش باشد. لذا آقای خسرو عزیز جواب فرمایشات شما را بنده قطعه قطعه بشرح ذیل میدهم هر چند که این نوشته تان اصلا ارزش آنرا نداشت که به آن جوابی داده شود ولی اگر آنرا بی جواب میگذاشتم شاید بعضی ها فکر میکردند که شما داری راست میگی. شما در آغاز نوشته تان این تهمت را وارد میکنید :
" اگر توجه کنیم در مقالات ایشان در ویب لاگ خود ھیحگاه صحبت از دموکراسى٬ حقوق شھروندى٬ رعایت حقوق بشر طبق موازین حقوق بشر سازمان ملل متحد نمیشود. بیشتر مقالات ایشان در لعن و نفرت فرستادن به زابلى و آمریکاییھا دور میزند٬ گویى در کتاب ایشان زابلى ھا بلوچ نیستند و آنھا را غیر بلوچ مى پندارند "
جواب : این ادعای شما درست نیست آقا یا خانم هامین پهره ای- یا شما همه مطالب وبلاگ وتواجهی را بدقت نمیخوانید و یا آنکه نیت تان آنقدر بد و ناپاک است که بشما اجازه نمیدهد که حقایق موجود در آنرا به بینید و یا بفهمید. در این وبلاگ خیلی از حقوق شهروندی ملت بلوچ حرف زده شده است شما فقط اساسنامه نهضت عدالت بلوچستان را که در این وبلاگ آمده است بدون حب و بغض مطالعه بفرمائید خواهید دید که همه حقوق شهروندی ملت بلوچ در آن گنجانده شده است و چطور شده است که شما آنرا ندیده اید تهمت میزنید که از حقوق شهروندی و دموکراسی هیچ حرفی نزده است؟ و بعد اینکه همه ظالم ها مستحق طعن و لعن و نفرین هستند ولی بنده آنچنُان طعن و لعن و نفرینی هنوز نکردم ام و درآینده ممکن است بکنم. و باز میفرمائید که در کتاب ایشان گوئی که زابلی ها بلوچ نیستند. خوب بله که بلوچ نیستند بنده اینرا گفته ام و هزار بار دیگر هم میکویم ولی تعجب در اینجاست که شما بزعم خود سیاستمدار بزرگ چطور هنوز این را نفهمیده اید!؟ آقای خسرو عزیز خیلی فهمیده و پر از معلومات! ببینم زبان زابلی با زبان بلوچی یکی است؟ لباس زابلی با لباس بلوچی یکی است؟ فرهنگ زابلی با فرهنگ بلوچی یکی است؟ دین زابلی ها با دین مردم بلوچ یکی است؟ موسیقی زابلی با موسیقی بلوچی یکی است؟ اسم های زابلی با اسمهای بلوچی یکی است؟ خوب اینرا هرکسی و حتی هر چوپانی هم میداند که یکی نیست و این تنها شما مغز سیاسی و متفکر ملت بلوچ هستید که موضوع به این روشنی را هنوز نفهمیده ایدً! بله این درست است که تعداد اندکی از مردم بلوچ در زابل سکونت دارند و بیش از پنجاه در صد زابلی ها در بلوچستان و با عنایت این رژیم غیر عادل همه امور متعلق بمردم بلوچ را در دست گرفته اند. استاندار، مسئولین دفتر رهبری، رادیو تلویزیون، نیروی انتظامی، اطلاعات، قضات دادگستری، مدیران کل، زندان بانان و مرزبانان همه زابلی هستند و کارهائی را دارند با مردم بلوچ انجام میدهند که اسرائیل از انجام آن در حق فلسطینی ها شرم دارد. اینها اگر اصلاح نشوند و این رفتار فاشیستی خود را در حق مردم بلوچ تغییر ندهند ما هم با قلم و هم با اسلحه به آنان حمله خواهیم کرد تا از مظالم این زابلی های تازه به دوران رسیده از حقوق شهروندی خود دفاع کرده باشیم خسرو عزیز. ما بطور بالقوه مخالف و دشمن هیچکسی نیستیم نه انگلیس، نه امریکا، نه ملت فارس و نه ملت پنجابی و غیره. مخالفت ما زمانی شروع میشود که از سوئی رفتاری تجاوزکارانه و غیر عادلانه در حق ما بشود. این رفتار بعضی ها با ماست که باعث میشود که ما با آنان از در مخالفت درآئیم و این حق طبیعی هرکسی است که از خودش دفاع کند. در زمان رژیم پهلوی مردم بلوچ و مردم زابلی بدون کمترین نفرت و تصادمی در کنار هم زندگی میکردند و هردو علی السویه تحت ظلم آن نظام بودند این وضع نفرت انگیز و خصمانه را جمهوری اسلامی در استان بوجود آورد. زابلی ها با اسلحه و امکاناتی که نظام جمهوری اسلامی در آختیارشان گذاشته است دارند مردم بلوچ را در خانه خود تحقیر و سرکوب و غارت میکنند و این برای ما مردم بلوچ دیگر اصلا قابل تحمل نیست و هر بی غیرتی که این وضعیت را تحمل میکند بخودش مربوط است آقای هامین.
دروغ بعدی :
" اخیرأ آقاى آرمیان مجددأ حضور به صحنه سیاسى بلوچستان به ھم رسانده اند که این خود امید به فعالیتھاى سیاسى ما را بیشتر کرده است و شاید منجر به شعله ور شدن آتش زیر خاکستر آزادیخواھى در بلوچستان غربى شود٬ توجه شود که آزادیخواھى به معنى استقلال طلبى نیست . "
جواب :
آقای هامین! دروغ میگی ، بخدا داری دروغ میگی. اگر حضور بنده در صحنه سیاسی امید تان را به فعالیتهای سیاسی تان بیشتر کرده است دیگر اینهمه تهمت و افترا و حمله و اراجیف چرا برادر !؟
تهمت بعدی:
اینکه آقاى آرمیان بعد از ۲۸ سال سکوت دوباره به صحنه آمده است سٶال بر انگیز است و مقاله آقاى آرمیان ' براندازی نظام یا اصلاح آن برای ملت بلوچ کدامیک بهتراست؟" در مورد انتخاب اصلاح کردن حکومت مطلقه ولایت فقیه یا انقلابى دیگر در ایران جاى تأمل دارد که ایشان در مقاله خود با پیوند خود با مذھب و دین در خواست اصلاح کردن رژیم دد منش و خونخوار مذھبى ایران را میکنند٬ و مى خواھند ھمه فدارکایھاى بلوچ و غیر بلوچ در ایران در بر قرارى دموکراسى و حقوق شھروندى را فداى بقاى رژیمى کند که دستش به خون صدھا ھزار انسان بى گناه آغشته است. من در صداقت ایشان که در مقدمه مقاله خود میفرمایند " اظهار نظر و آزادی بیان حق هر انسانی است" شک دارم زیرا افکار و ایدٶلوژى ایشان افکار اسلامى رادیکالى ھستند که از خالد شیخ به خاطر بلوچ بودن آن و آنھم به دلیل اینکه خالد شیخ متعلق به سرباز و شھرستان ایرانشھر در ایران است٬ دفاع میکند و لعن و نفرت بر زابلى و آمریکایى میفرستد. ایشان فراموش کرده اند که در ایدٶلوژى اسلامى جایى براى بیان افکار و نظرات ھیح انسانى نیست٬ و این در تاریخ اسلام صد ھا ھزار بار ٽابت شده است. ولى چون ایشان در قدرت نیستند٬ از بیان نظرات اشخاص به عنوان یک تاکتیک موقتى دفاع میکنند و شاید ھم براى خود ھم دلیل درست میکنند که حق بیان نظرات خود را دارند. البته بر اساس اصول دموکراسى بیان نظرات حق مسلم ایشان است.
جواب :
آقای هامین، شما یا مقاله را با دقت نخوانده اید و یا نفهمیده اید و یا اینکه نیت تان ناپاک است شما زحمت بکشید مقاله را یکبار دیگر بخوانید و بعد جواب را با نیک نیتی بنویسید.
در مورد براندازی نظام و یا اصلاح آن منظور من اینست که ملت بلوچ در داخل مرزهای ایران در مقابل ملت فارس یک اقلیت است و اکثریت را ملت فارس دارد و ایران در اصل سرزمین ملت فارس است و نه سرزمین ملت بلوچ. در مرکز ایران حکومت حق فارسهاست. در بلوچستان حکومت حق مردم بلوچ است ، در کردستان حکومت حق مردم کرد است در آذربایجان حکومت حق مردم اذری است، در مناطق ترکمن حکومت حق مردم ترکمن است وغیره. من نگفتم که رژیم جمهوری اسلامی یک رژیم عادل است و اصلا ظلم نکرده است لذا باید باقی بماند. تمام هیکل و تار و پود جمهوری اسلامی با ظلم و فریبکاری ساخته شده است و ما مرتبا بشکلهای مختلف داریم این فریاد را داریم میزنیم گوشهای شما اگر مثل گوشهای مسئولین نظام فریاد ما را نمی شنوند تقصیر ما چیست. آقای سیاستمدار سعی کن حرف را بفهمی! بنده میگویم چون ما مردم بلوچ نمیتوانیم قدرت را در تهران در دست بگیریم و حق چنین کاری را هم نداریم لذا مواظب باشیم وقت و انرژی و امکانات مان را صرف براندازی این نظام یا آن نظام نکنیم چون دیگرانی هستند که این کار را دارند میکنند و حق مسلم شان است حکومتی را که ظالم است و دوست ندارند براندازند و خود بحکومت برسند. اما آنهائیکه این حکومت را بر میاندازند وخود به حکومت میرسند همان سیاست و رفتاری را در حق ما مردم بلوچ در پیش خواهند گرفت که اینها در پیش گرفته اند بلکه شاید بدتر از اینها هم بکنند تا بتوانند ما را برای همیشه تحت سلطه و ظلم خود نگهدارند. چون از توانمند شدن ما میترسند که مبادا فردا ادعای جدائی کنیم و بر اساس همین گمان و منطق غلط میخواهند ما را هرچه ضعیف تر و خوار تر و مفلوج تر نگهدارند تا هیچوقت توان حرکت نداشته باشیم. بهمین دلیل من میگویم بجای قاطی شدن با احزاب سرتاسری، خود سازمان و یا تشکیلات متحد و منظمی داشته باشیم که تمام حواس و امکانات مان را متمرکز بر انجام یک هدف کنیم و آن خود مختاری بلوچستان است که ما برنامه آنرا بیش از شش سال است که بملت بلوچ ارائه داده ایم و شما هنوز از آن خبر ندارید. ما اگر به خود مختاری منطقه ای برسیم و حکومت مرکزی آنرا در قانون اساسی خود بگنجاند مسئله مان حل خواهد شد و هیچ جنگ و دعوائی با هیچ یک از حکومتهای مرکزی نخواهیم داشت و از آن پس فرصت آنرا پیدا خواهیم کرد که به سازندگی بلوچستان و فرهنگ پایمال شده مان به پردازیم اما اگر سیاستمداران دست و پا گیری همچون شما اجازه این کار را به ملت بلوچ بدهند.
دیگر اینکه من پس از 28 سال وارد صحنه سیاسی بلوچستان نشده ام این چهل سال است که من بطور ممتد دست اندر کار بوده ام و شما این را در آینده خواهید فهمید. شما در جای دیگر نوشته اید که من از صداقت ایشان شک دارم و آمدن ایشان در صحنه جای تامل دارد. خوب شما و تعدادی دیگر بعدد انگشتان دست آزاد هستید که در همین شک باقی بمانید و تهمت پراکنی کنید ولی هزاران نفر دیگر هستند که دلشان هنوز مثل دل شما سیاه نشده است و مثل شما شک بیدلیل و معاندانه ندارند و دارند ما را تائید میکنند و همین برای مان کافی است که این حرکت را بجلو ببریم و بشما اطمینان میدهم هرچقدر هم که زور بزنید و چوب لای چرخ این حرکت بگذارید اصلا تاثیری در روند آن نخواهد داشت.
هامین! شما در جای دیگر میفرمائید : " آقاى آرمیان در این ۲۸ سال به دور از تمدنھاى انسانى زندگى کرده است و و دگرگونیھا و پیشرفتھاى علمى٬ اقتصادى٬ سیاسى و تکنولوژى ھیچگونه تأٽیرى بر ایشان نداشته است. ایشان وطیفه به عقب برگرداندن سیاسیون بلوچ را به عصر حجر به عھده گرفته اند. ایشان خیال میکنند که بلوچ ھا به دام کلمات قشنگ مذھبى ایشان خواھند افتاد که ایشان را به عنوان خلیفه سرباز قبول کنند٬ و ھر شھر بلوچستان خلیفه اى براى خود خواھد باشد.
جواب:
آقای هامین! همین تمدن شخص شما آنقدر زیاد است که برای همه ملت بلوچ و هفت پشتش کافی است و نیازی نیست که ما دیگران زحمت متمدن شدن را بخود بدهیم یک فرزند لایق ملت بلوچ همچون شما آنقدر متمدن شده است که زحمت همه را کم کرده است و مبارک باشد ترا این بی دینی، که نامش را تمدن گذاشته ای. ما مسلمان هستیم، مسلمان زندگی خواهیم کرد و مسلمان خواهیم مرد و با نیروی اسلام سرزمین مان را از ستمگری اجانب آزاد خواهیم کرد و شما فعلا چون کار دیگری از دست تان ساخته نیست اصلا کوتاهی نکنید و بیکارهم ننشینید هرمقدار که میتوانید در حق ما تهمت پراکنی و نا مهربانی ها بفرمائید و در هپروت همین عالم بی مایگی خوش باشی ولی چون از خودمان هستی بالاخره مجبوریم تحملت کنیم وبگذاریمت در همین عالمی که هستی منگ و خوش باشی و بدون آوردن خم به ابروی مان به راهمان ادامه دهیم. اگر یک پدر درمیان فرزندان لایق و صالح خود یک فرزند نا لایق و نارسیده و عوضی هم داشته باشد نمیتواند او را بکشد مجبور است تحملش کند و ما هم در رابطه با تو در چنین اجباری قرار گرفته ایم. آقای هامین! در مورد خلیفه شدن اصلا نگران نباش من هوایت را دارم وقتیکه گرفتیم و شروع به تقسیم پست ها کردیم شما را هم با انتخاب خودت خلیفه جائی خواهیم کرد البته بنده دوست ندارم خلیفه سرباز بشم با این پیشگوئیت اصلا موافق نیستم اگر شما اجازه بدهید میخوام خلیفه جیرفت بشم.
اتهام دیگر در ادامه سخنان تان :
" در مقاله ایشان اشاره اى به فدرالیسم جھت مھار قدرت دولت مرکزى و دموکراسى جھت رعایت حقوق شھروندى نشده است که به آسانى قابل درک است زیرا در سیاست اسلامى جایى براى بیان نظرات و ابراز عقاید نیست٬ ایشان گرفتار اوھام مالیخولیاى مذھبى بودند ولى الآن شدت بیشترى در بیان آنھا نشان میدھد٬ به نظر میرسد که ایشان فضا را براى رھبرى یک حرکت مذھبى سنى بر علیه حکومت مذھبى ایران را مناسب دیده اند که این فرصت مناسبى براى رشد فرصت طلبى به وجود آورده است و شاید به این فکر باشد که رھبرى سیاسى جنداﷲ را از دست آقاى عبدالمالک ریگى بگیرد که خود رھبر سیاسى شود و آقاى عبدالمالک ریگى را به رھبرى نظامى به گمارد و یا جنبش مقاومت مردمى ایران را به انحراف بکشاند. اگر این مقاله آقاى آرمیان را با مقالات دیگر ایشان مقایسه کنیم به خوبى در میابیم که ایشان دچار تناقض شدید ھستند که از طرفى مبارزه مسلحانه را به رھبرى جنداﷲ تشویق میکنند و به زابلى ھاى( به خوان بلوچ زابلى) بیگناھى که ھیچ نقشى در جنایات باند دھمرده و شھریارى ندارند حمله میکند و از طرفى دیگر میخواھند این رژیم ددمنش ولایت فقیه را اصلاح کنند. آقاى آرمیان نیاز به یک دوره ۴ ساله تحصیلى علم سیاست دارند. یا آقاى آرمیان در گرد و غبار سیاست و تکنولوژى گم شده است و نمیداند که به ترکستان میرود یا از رھبر ولایت فقیه سید على خامنه اى چنین دستور دریافت کرده است. "
جواب :
آقا یا خانم هامین، بنده فقط همین یک مقاله را ننوشته ام که حتما در همین جا از فدرالیسم و غیره هم صحبت کنم موضوعات زیادی هست که ما در جای خود بهمه آنها خواهیم پرداخت. در نظام اسلامی حقیقی بیشتر از هر نظام دیگری اجازه بیان اندیشه هست ولی بدبختی اینجاست که شما از نظام اسلامی هیچ هیچی نمیدانی و همینطور کشکی چیزهائی را از یک مشت آدم بی دین دیگر در باره اسلام شنیده ای و بدون اینکه خودت بفهمی چی داری میگی همینطور داری وراجی میکنی. هیچ نظام دیگری باندازه نظام اسلامی حق بیان اندیشه به کسی نمیدهد بنده یک فرد با نظریه اسلامی هستم شما در حق من عین پدرکشته ها اینهمه چرند گفته ای با وجود این من جواب شما را دارم با دلیل، با حوصله و احترام آمیز میدهم اگر به آزادی بیان احترام نمیگذاشتم میگفتم خفه شو مردکه، داری مزخرف میگی آدم کثیفی هستی. شما که بنده را برای چهار سال بدنبال یاد گرفتن علم سیاست تخصصی میفرستی و حالا که خودت را مجاز به حرف زدن در مورد اسلام میدانی و از آن هیچی هم نمیدانی لازم است حد اقل شما هم یکسال به تبلیغ جماعت بروی و بعد شروع به اظهار نظردر مورد اسلام بکنی آنوقت نخواهی گفت که آرمیان گرفتار مالیخولیا شده است. باز درجائی دیگر میفرمائید: ٬ به نظر میرسد که ایشان فضا را براى رھبرى یک حرکت مذھبى سنى بر علیه حکومت مذھبى ایران را مناسب دیده اند که این فرصت مناسبى براى رشد فرصت طلبى به وجود آورده است و شاید به این فکر باشد که رھبرى سیاسى جنداﷲ را از دست آقاى عبدالمالک ریگى بگیرد که خود رھبر سیاسى شود و آقاى عبدالمالک ریگى را به رھبرى نظامى به گمارد و یا جنبش مقاومت مردمى ایران را به انحراف بکشاند.
جواب :
شما دل و دماغ تان هنوز پر از چرک سیاسی و ریاست بازی است هامین، از این چیز هائی که شما تصور میکنی در اینجا خبری نیست بابا. هامین! به بینید وقتیکه ما بنیاد " نهضت عدالت بلوچستان " را نهادیم ملا کمال صلاحزئی را به ریاست این نهضت برگزیدیم در حالیکه ایشان اصلا سواد ندارد من اگر به دنبال رهبری و ریاست میبودم خودم را رئیس این نهضت میکردم و نه ملا کمال را که اگر نامه ای برایش بیاید دیگری را صدا میزند که بیاید و آن را برایش بخواند. ما این انتخاب را بر اساس شایستگی انجام دادیم و نه بر اساس سواد و مدرک تحصیلی. بنده اندکی سواد دارم و با قلم میتوانم کارهائی را انجام دهم ولی در بعضی از کارها شایستگی ملا کمال را ندارم. بطور مثال رژیم چهل نفر از بهترین کماندوهای خود را بطور غافل گیرانه ای برای دستگیری ملا کمال به گورناگ فرستاد و ملا کمال به اتفاق سه نفر دیگر بدون آمادگی قبلی تمام این چهل نفر کماندوی ورزیده رژیم را در طول چند ساعت درگیری به جنهم فرستاد و این کاری است که از دست بنده کم سواد و جنابعالی پر سواد ساخته نیست. اما همین ملا کمال بیسواد اگر لزومی پیدا شود با یک پیغامش بیش از پانصد نفر مسلح در فاصله چند ساعت در اطرافش جمع میشوند و گوش به حرفش میدهند این شایستگی را بنده و جنابعالی نداریم. متوجه باشید که در جمع ما ریاست و رهبری و مسئولیت ها بر اساس شایستگی است و نه دماغ چاقی. بنده به همین دلیل قصد رهبری جندالله را ندارم چون معیار اگر شایستگی باشد بنده حقیقتا باندازه انگشت کوچک امیر عبدالمالک هم نیستم چون او خیلی خیلی شایسته تر از بنده و امثال بنده است. آقای هامین! ما فعلا کسی را که برای رهبری شایسته تر از عبدالمالک باشد در صحنه نمی بینیم و یک انقلاب هم بدون رهبر نمیشود شما یک نفر شایسته تر از امیر عبدالمالک بما معرفی کنید ما از ایشان خواهیم خواست که فعلا دست از این کار بکشد چون رهبر شایسته تری پیدا شده است و یا اصلا چطوره خودتان که خیلی سیاست بلدید تشریف بیارید اینجا ما از امیر عبدالمالک که در این چند سال اخیر بطور شبانه روزی زحمت ممتد و خسته کنند کشیده است خواهیم خواست که برود به مدت دو سال در جائی استراحت کند چون به چنین استراحتی حقیقتا نیاز هم دارد و شما را که بغیر از خودتان هرگز نمیتوانید آدم بهتری ببینید به مدت دوسال بعنوان رهبر بر میگزینیم و اگر خوب رهبری کردید و تحت رهبریهای شما ملت بلوچ شروع به بالا رفتن از پله های ترقی کرد شما را مثل فیدل کاسترو رهبر مادام العمر خود خواهیم کرد. کی تشریف میآورید انشاء الله؟ ما تا یکماه منتظر تشریف فرمائی شما خواهیم ماند اگر نیامدید همین عبدالمالک به عنوان رهبر به کارش ادامه خواهد داد هامین! آدمهائی مثل شما در صحنه حقیقی مبارزه توان یک روز مقاومت را هم نخواهند داشت هامین میگی نه امتحانش مجانی است این گوی و این میدان تشریف بیاورید اینجا در صحنه ببینیم چکار میکنید. بله از دور وراجی کردن والکی خوش بودن خیلی آسان است.
شما در آخر سخنان گهربار تان میفرمائید :
" آاقاى آرمیان شما بیھوده فکر میکنید که بلوچھا ھمان بلوچھاى ۳٠ سال پیش ھستند.
ھامین پھره اى
فوریه ۲٠٠۸
جواب :
در میان همه حرفهایتان همین یک حرفت فقط راست ودرست است واقعا بلوچها همان بلوچهای 30 سال پیش نیستند و سطح شعورشان خیلی بالا رفته است و این تنها شما هستی که هنوز همان آدم سی سال پیش هستی و هیچ فرقی در شما بوحود نیامده است، والسلام.
در پایان هیچی.....
محمد آرمیان
دبیر کل " نهضت عدالت بلوچستان ایران"
توضیح : این نامه در آغاز اشتباها مخاطب به برادرعزیز مان آقای خسرو ملازئی نوشته شده بود ولی با دریافت پیامی از سوی ایشان بخاطر این اشتباه هم از ایشان معذرت خواهی شد و هم اسم ایشان حذف و بجای آن اسم هامین که وارد کننده این اتهامات است جایگزین گردید.

هیچ نظری موجود نیست: