اهالی بندرگواتر، تنها و فراموششده به حداقلحقوق موردنیاز یکانسان وابستهاند. هرخانوار در گواتر باید بهطور متوسط 180 هزار تومان برای آبمصرفی بپردازد، چراکه حدود دوماه است سهمیه آب آنها قطع شدهاست.
خبرگزاری میراث فرهنگی_ گردشگری_ در منتهی الیه جنوب شرقی ایران، پس از "بندر بریس" دوراهی را به سمت محل پرورش میگو که بروی، 103 کیلومتر از چابهار دور شدهای که جاده آسفالتی تمام میشود. بر کوهها و صخرههای مرتفع، تکه کوچکی از سرزمین بلوچستان قرار گرفته که " گواتر" نام دارد. "بندر گواتر" درهمین مکان و درانتهای جاده فرعی مشرف به "خلیج گواتر" قرار گرفته است. بندری تنها که از حداقل امکانات حقوق انسانی نیز محروم شده است.
«آب آشامیدنی ما را دو برج (ماه) است که قطع کردهاند. ما را از یاد بردهاند.» کدخدای بندر که این را میگوید، بقیه اهالی نیز شروع به درد دل میکنند:
- «یعنی ما آب نباید بخوریم؟»
- «آب ما را قطع کردهاند و به فکر ما نیستند.»
- «میگویند دیگر خشکسالی نیست، اگر نیست، پس چرا ما آب نداریم؟»
وجود قبرستان متروکه و باند فرودگاه قدیمی انگلیسیها در این بندر یادآورمان میکند که "گواتر" زمانی پررونق بوده است. بندری که حالا تنها و فراموش شده، آخرین محل سکونت ایرانی در دریای عمان به سمت مرز پاکستان است.
دوستمحمد خواسته، کدخدای "بندر گواتر"، در گفتگو با میراث خبر، از نبود آب آشامیدنی میگوید و این موضوع را درحال حاضر بزرگترین معضل اهالی "گواتر" میداند:« قبلا جهاد برای ما آب میآورد. اما الآن دو برج است که آب ما را قطع کردهاند و هرچه هم که اینطرف و آنطرف میرویم، صدایمان به جایی نمیرسد.»
خواسته، میگوید که آب را با تانکر برایشان میآورند و آنها هم پول زیادی برایش میپردازند:« تانکر آب را از شهرستان نگور برایمان میآورند که به فاصله 80 کیلومتری اینجا است. ما برای هر تانکر آب 60 هزار تومان میدهیم.»
بندر گواتر" 800 نفر سکنه در 100 خانوار جمعیت دارد. صیادان در فصل صید در داخل کپرها استراحت میکنند و در زمان مناسب از شبانهروز به دریا می روند تا به صید ماهیهایی چون شیر و شوریده بپردازند.
کدخدا میگوید که یک تانکر آب کفاف خود وخانوادهاش را در ماه نمیدهد:« هر تانکر 12 هزار لیتر آب گنجایش دارد. من برای خانوادهام ماهی 3 تانکر آب نیاز دارم که باید 180 هزار تومان در ماه فقط پول آب مورد نیازمان را بدهم.»
دوستمحمد خواسته درباره میزان آب مصرفی کل "بندر گواتر" میگوید:« ما در روستایمان 20 حوض داریم که آب تانکرها را در آن نگهداری میکنیم. قبلا که جهاد برایمان آب میآورد، 30 تانکر سهمیه داشتیم، ولی حالا به اندازه وسعمان آب میخریم.
کدخدا خواسته، درباره پیگیریهایی که در مورد قطع آب "گواتر" انجام داده میگوید:« با فرماندار جلسه داشتم که جواب قانعکنندهای نمیدهد. فرماندار میگوید که استاندار به او گفته که چون تابهحال خشکسالی بوده، بودجهای برای آب "گواتر" درنظر گرفته شده بود. ولی چون امسال باران زیادی آمده، این بودجه قطع شده است.»
دوستمحمد خواسته میگوید که در "گواتر" باران زیادی نیامده و آنها هنوز محتاج به آب هستند:« میگویند بودجه آب ما را قطع کردهاند. پس ما باید وقتی تشنه شدیم، چه کنیم؟ آب اصلیترین و اولیهترین خواسته هر آدم است که ما باید برای تامین آن پول زیادی بدهیم. مسئولان اصلا به فکر ما نیستند و ما را فراموش کردهاند. نمیدانند که ما هم مثل خودشان تشنه میشویم و به آب نیاز داریم، زن و بچه ما هم مثل زن و بچه همه ایرانیها تشنه میمانند. مگر اینکه مسئولان دولتی دیگر ما را ایرانی ندانند.»
همین اتفاق در "پسابندر" هم رخ میدهد و اهالی آنجا برای هر تانکر آب، 30 هزار تومان میپردازند. گویا مسئولان یا آب را به مناطق محروم میرسانند و یا آن را به یکباره قطع میکنند. راه دیگری که آب آشامیدنی موردنیاز مردم را لااقل به قیمت ارزانتر به مردم برسانند نیز وجود دارد.
"گواتر" بندری تنهاست که با "جیوانی" در خاک پاکستان تنها حدود 50 کیلومتر فاصله دارد. کمی آنطرفتر در پاکستان، "گوادر" قرار دارد که تمامی این منطقه به منطقه گواتر یا گوادر معروف بوده است. حالا "گواتر" در ایران است و "گوادر" در پاکستان.
درحالی که مسئولان و دولتمردان ایران سرمایه گذاریهای قابل توجهی برای استفاده از ویژگیها و امتیازات طبیعی منطقه "چابهار" انجام داده اند و با تشکیل منطقه آزاد تجاری چابهار، خصوصیات و ویژگیهای منحصربهفرد این منطقه را دریافتهاند، کشور پاکستان، از سال 2002 درصدد برآمده تا بندر "گوادر" را برای ترانزیت بین المللی فعال کند. تاکنون سرمایهگذاریهای خارجی کلانی جذب این کار شده و شرکتهای بینالمللی متعددی از کشورهایی نظیر چین، امارات متحده و آمریکا به این منطقه آمدهاند تا توسعه "گوادر" سرعت بگیرد. پرویز مشرف، رییس جمهور کشور پاکستان، تنها در سال 2004 سه بار از "بندر گوادر" بازدید کرد و اعلام کرد که لحظه به لحظه پیگیر پیشرفت این بندر است. ایالات متحده آمریکا نیز اعلام کرده که "بندر گوادر" باید از بنادر دبی و سنگاپور که از مناطق تجاری - توریستی موفق دنیا محسوب می شوند، پررونقتر و زیباتر شود.
بندر گوادر" پاکستان، در زمینی به وسعت 18 هزار و 600 هکتار شکل گرفته که به سه بخش منطقه ویژه، منطقه آزاد و منطقه صادراتی ترانزیتی تقسیم شد. به موازات، هفت شرکت بین المللی کار تکمیل و به بهرهبرداری رسیدن منطقه آزاد آنرا در سه فاز به عهده گرفتند. در همین راستا، برای توسعه زیرساختها و جادههای این منطقه بالغ بر 500 میلیون دلار سرمایه گذاری خارجی جذب شد. کارشناسان سازمان آسیا – قفقاز که کار مطالعات تحقیقاتی و پژوهشی "بندر گوادر" پاکستان را انجام دادهاند، پیشبینی کردهاند که راهاندازی "بندر گوادر" با توجه به زیرساختهای مناسب آن، از قبیل اسکلههای دریایی، بزرگراههای مناسب و فرودگاه بینالمللی موجب میشود تا در سالهای آتی تمام کالاهایی که از این منطقه قرار است از طریق دریا، چه به سمت غرب و چه به سمت شرق، جابهجا شوند از این بندر ترانزیت شود.
حالا دیگر تهدید بالقوهای چابهار را تهدید میکند که ممکن است به منفعل شدن و به تعطیلی رساندن منطقه آزاد چابهار منجر شود. در این میان بنادری چون "بریس"، "پسابندر" و "گواتر" در ایران نیز تحت تاثیر قرار میگیرند و وضعیت آنها به مراتب بدتر از پیش خواهد شد. مردان و زنان "گواتر" ایران، بلوچ بوده و ارتباط خویشی با همنوعان خود در "گوادر" پاکستان دارند و حالا باید شاهد رونق جایی باشند که تا دیروز چون خودشان بودند.
چند سال پیش، زمانی که اهالی "گواتر" در دولت هشتم در این بندر اسکان گرفتند تا مرزداران جنوب شرقی کشور ما باشند و نام "گواتر" را در تاریخ ایران زنده نگه دارند، باید فکری هم برای رونق آنجا گرفته میشد که به همین جهت طرح ملی پرورش میگوی غرب باهوکلات در "گواتر" آغاز شد.
کلنگ طرح 4000 هکتاری پرورش میگو در این بندر به زمین زده شد تا تمامی مناطق اطراف رونقی اقتصادی بگیرند. این طرح ملی دارای دو بخش شمالی وجنوبی بوده و در مجموع 155مزرعه 20 هکتاری است. درسال 79، 190 هکتار از اراضی سایت مورد بهرهبرداری قرار گرفت و درپایان دوره پرورش، از کل سطح زیرکشت 350 تن میگوی سفید تولید شد که رقمی قابل ملاحظه است. درافق نهایی این طرح ایجاد 2 هزارفرصت شغلی مستقیم و به همین تعداد فرصت شغلی غیرمستقیم و7 هزار تن تولید میگو به ارزش 50 میلیون دلار پیشبینی شد. مردم "گواتر" که به یکی از قطب های امیدبخش در افزایش صادرات غیرنفتی تبدیل شده است، محتاج آب آشامیدنی خود هستند.
حرفه مردم "گواتر" صیادی، دامداری، و کشاورزی است و ذرت و ماش کاشت میکنند. یکی از اهالی این شهر از ما میپرسد که مشکل آبشان برطرف میشود؟
زمانی که میخواهیم "گواتر" را ترک کنیم، مردم نماز خود را خواندهاند و هر یک به سمت خانه خود میروند. دادرحمان رازنهان، یکی از اهالی "گواتر" به سمت ما میآید و از مشکل دیگری حکایت میکند: «ما در روستایمان بعد از دبستان، مدرسه نداریم و بچههای ما باید برای رفتن به کلاس راهنمایی، تا "بریس" بروند. خرج کرایه ماشینشان آنقدر زیاد است که همانجا چوپانی میکنند تا بتوانند پول کرایه خود را بهدست آورند.» میپرسد گفتن این مشکلات به ما تاثیری هم دارد؟
*بخش گوادر پاکستان؛ با یاری ماهنامه اقتصاد ایران، شماره 68
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر