۱۳۸۶ بهمن ۲۹, دوشنبه

طعن به همسران پيامبر صلي‌الله عليه وسلم در واقع طعن به آن حضرت است



ام المؤمنين عايشه صديق-رضی الله عنها!بدان هنگامي كه عليه يكي از همسران حضرت پيامبر صلي‌الله عليه وسلم سخني مي‌گويي، در واقع قبل از هر چيزي آن حضرت صلي‌الله عليه وسلم را به انتخاب چنين همسري متهم مي‌كني، از اين فراتر بلكه خداوند را متهم مي‌كني كه آنچه را كه تو براي خود نمي‌پسندي، او براي پيامبرش صلي‌الله عليه وسلم پسنديده است. و بلكه آن حضرت صلي‌الله عليه وسلم را متهم مي‌كني كه آن همسر را تا آخر زندگي نگه داشته و هر چه از او سرزده پسنديده است؟

آيا به اين پرسش انديشيده‌اى
خواننده عزيز: اگر خواسته باشي با زني ازداواج كني، و پيش از ازدواج متوجه شدي كه آن زن مبتلابه بيماري سرطان است، آيا باز هم به چنين ازدواجي تن مي‌دهي؟
بلكه اگر زن سالم بود، اما مي‌دانستي كه پس از ده سال فلج مي‌شود و يا فرزندان عقب مانده و ناقصي به دنيا مي‌آورد با زهم با او ازدواج مي‌كردي؟
نظر شما در باره كسي كه اين را مي‌داند و باز هم به آن ازدواج تن مي‌دهد، چيست؟
از اين گذشته اگر بداني كه آن زن پس از 15 سال مسيحي و يا يهودي مي‌شود و يا اينكه مرتد مي‌شود و هيچ كدام از اديان آسماني را نمي‌پزيرد و يا اينكه منافق خواهد شد و به اسلام تظاهر مي‌كند آن گاه چه تصميمي خواهي گرفت ، آيا راضي مي‌شوي كه با چنين زني ازدواج كني؟ و آيا كسي كه اقدام به چنين ازدواجي بكند مي‌تواند مسلماني كامل و غيور باشد يا خير؟
بلكه نظر شما در مورد كسي كه نه تنها به اين ازدواج تن مي‌دهد بلكه پس از اين زن از دين برگردد، بازهم او را به همسري خود بپذيرد چيست؟
واقعاً‌غم انگيز است كه ما چنين چيزي را براي خود نپسنديم اما براي رسول الله صلي الله عليه وسلم مناسب بدانيم كه با زني كه مرتد و منافق مي‌شود و...و... ازدواج كند و آن هم تا هنگام مرگ او نزد خود نگاه دارد، گويا ما خود از چيزي پاك و منزه مي‌دانيم كه حضرت پيامبر صلي الله عليه وسلم وبلكه خداوند متعال را از آنان پاك نمي‌دانيم، زيرا خداوند آن چيز رابراي پيامبرش صلي‌الله عليه وسلم پسنديده است !!.
مي‌دانيم كه در اديان قبلي جايز بوده كه مسلمان با زني كافر ازدواج كند، مانند حضرت لوط و نوح عليهما السلام، اما در اسلام اين حكم منسوخ شده و ازدواج با زن كافر حرام است و در هيچ صورتي جايز نيست، و ازدواج حضرت نوح و لوط عليهاالسلام با آن دو زن قبل از بعثتشان بوده، يعني قبل از اينكه زنانشان كافر شوند، بدين خاطر خداوند مي‌فرمايد:« فخانتا هما» اما رسول الله صلي الله عليه وسلم پس از گذشت بيش از ده سال از بعثت با حضرت عايشه رضي‌الله عنها ازدواج فرمودند.
بدان هنگامي كه عليه يكي از همسران حضرت پيامبر صلي‌الله عليه وسلم سخني مي‌گويي، در واقع قبل از هر چيزي آن حضرت صلي‌الله عليه وسلم را به انتخاب چنين همسري متهم مي‌كني، از اين فراتر بلكه خداوند را متهم مي‌كني كه آنچه را كه تو براي خود نمي‌پسندي، او براي پيامبرش صلي‌الله عليه وسلم پسنديده است. و بلكه آن حضرت صلي‌الله عليه وسلم را متهم مي‌كني كه آن همسر را تا آخر زندگي نگه داشته و هر چه از او سرزده پسنديده است؟!!.
آيا با اين وجود، نمي‌توانيم بگوييم كه: طعن به همسران حضرت پيامبر صلي‌الله عليه وسلم و عيب جويي از آنان در واقع طعن به آن حضرت صلي الله عليه وسلم و عيب جويي از ايشان است؟!!.
خداوند متعال همسران حضرت پيامبر صلي‌الله عليه وسلم را بين دو چيز اختيار داد، يا اين كه آخرت را برگزينند و با آن حضرت صلي الله عليه وسلم بمانند و يا اين كه دنيا را برگزينند و از ايشان جدا شوند و همه‌ي آنان خدا و رسول و سراي آخرت را برگزيدند و حضرت پيامبر صلي‌الله عليه وسلم هيچكدام از آنان را طلاق ندادند، خداوندمي‌فرمايد:« يا ايها النبي قل لأزواجك إن كنتن تردن الحياة الدنيا و زينتها فتعالين أمتعكنّ و إسرّحكنّ سراحاً جميلاً و إن كنتن تُردن الله و رسوله و الدار الآخرة فإن الله أعد للمحسنات منكن اجراً عظيماً»[احزاب/ 28-29
]
« اي پيامبر به زنانت بگو: اگر زندگاني دنيا و تجمل آن را خواسته باشيد، پس بايد تا به شما بهره‌اي دهم و به گونه‌اي نيك رهايتان كنم، و اگر خداوند و رسول او و سراي آخرت را خواسته باشيد، پس همانا خداوند براي نيكوكارانتان پاداش بزرگ فراهم ديده است».
هر مسلماني از خود بپرسد كه: آيا اختياري كه خداوند به همسران حضرت پيامبر صلي الله عليه وسلم داده، مبني بر اين كه از ميان آخرت و همراهي حضرت پيامبر صلي الله عليه وسلم و يادينا و جدايي از آن حضرت صلي‌الله عليه وسلم يكي را انتخاب كنيد، بيهوده بوده يا خير؟ و آياي مقتضاي اين تخيير تحقق يافته دست؟ آيا امكان دارد كه يكي از آنان دنيا را برگزيده باشد و باز هم با آن حضرت صلي الله عليه وسلم بماند؟! در اين صورت پس فايده‌ي چنين تخييري چه خواهد بود؟!.
پاسخ آشكار است و آن اين كه تخييري بي فايده نبوده بدون ترديد، مقتضاي آن تحقق يافته است؛ زيرا آنان آخرت را برگزيدند و آن حضرت صلي الله عليه وسلم نيز آنان را تا آخر زندگي با خويش نگه داشتند.
اين امر بيانگر اين است كه رواياتي كه شيعه روايت مي‌كند و هيچ عقلي آن را نمي‌پذيرئ، رواياتي بي اساس و ساختگي‌اند و اگر آن روايت را بپذيريم، حضرت صلي‌الله عليه وسلم را به مخالفت دستور خداوند متهم كرده‌ايم: زيرا مي‌بايست زني را كه دنيا برگزيده، طلاق دهد...
اما گناهي كه از آن سر مي‌زند بنا بر مقتضاي بشريت است ، و از گناهاني كه از آن سرزده، توبه نموده اند و بدين خاطر حضرت پيامبر صلي الله عليه وسلم همه‌ي آنان را در نكاح خود باقي گذاشتند و فراموش نكنيم كه آبرو و ناموس حضرت پيامبر صلي الله عليه وسلم محفوظ و مصون است.

هیچ نظری موجود نیست: